از ماهها پیش و بهخصوص در هفتههای اخیر رژیم یزیدی آخوندها با تبلیغات سرسامآور و با اختصاص امکانات و هزینههای کلان از جیب مردم محروم ایران بساط دینفروشی و دجالبازی تحت عنوان تحت عنوان راهپیمایی بهسوی کربلا در راستای همان شعار دجالگرانهٔ «فتح قدس از طریق کربلا» در جنگ ضدمیهنی به راه انداخت تا با سوء استفاده از اربعین بر موج اعدامها و سرکوب داخلی و بحران معیشتی و فساد و تبهکاری رژیم سرپوش بگذارد. اما ناگهان از روز جمعه ۱۸شهریور فضا بهکلی چرخید. تمامی معابر ۶گانهٔ مرزی بهسوی عراق بسته شد و دستگاه تبلیغاتی رژیم، تماماً بسیج شد تا انبوه مردم و زائرانی را که در پایانههای مرزی ازدحام کرده بودند یا بهآن سو روان بودند، برگرداند.
سؤال این است که چه چیزی موجب این چرخش ۱۸۰درجهیی شد؟ اما علت هر چه باشد، در یک واقعیت اصلی نمیتوان تردید کرد و آن شکست مفتضحانهٔ ابر پروژهٔ اربعین است که خودشان آن را «مانور عظیم» مینامند، مانوری با هزینههای هزاران میلیاردی و با ماهها تبلیغات و زمینهسازی؛ که اکنون بر سر خود رژیم و بهخصوص دولت آخوند رئیسی آوار گشته است.
اگر توضیحات و توجیهات مقامات رژیم را باور کنیم، علت به ناکارآمدی دستگاههای مختلف رژیم برمیگردد، از فراهم نبودن زیرساختهای حمل و نقل تا فراهم نبودن امکانات زیستی و درمانی در پایانههای مرزی و غیره... حتی تلویزیون حکومتی ناگزیر اعتراضات خشمگینانهٔ مردم و زائران خسته و سرگردان و گرمازده در مناطق مرزی را پخش کرد که فریاد میزدند که «وقتی نمیتوانند امکانات فراهم کنند، چرا این همه جمعیت را بهاینجا میکشند؟!». و یک نفر هم میگفت: «هر چه تلویزیون گفت، دروغ بود؛ مردم گرسنه و تشنه رها شدهاند» (سایت حکومتی انتخاب ـ ۱۸شهریور).
از همین رو رژیم سراسیمه برخی مقامها و سرکردگان خود از پاسدار سلامی سرکردهٔ کل سپاه پاسداران و پاسدار وحیدی وزیر کشور و امثالهم را بهمنطقهٔ مرزی و پایانهها فرستاد تا فضای ملتهبی را که بهوجود آمده بود، آرام کنند. اما از توضیحات آنها واقعیتهای قابل توجهی را میتوان دریافت:
نخست اینکه دامنهٔ بحران فراتر از ناکارآمدی و بیعرضگی است که رژیم و دستگاه تبلیغاتیاش اذعان میکنند. از جمله میراحمدی رئیس ستاد مرکزی اربعین «به اتفاقاتی که روز پنجشنبه در مرز شلمچه و کذابه و در مرز مهران بهوقوع پیوسته و حقیقتاً مخاطرات جدی برای زائرین عزیز پیش آمد» اشاره میکند (تلویزیون رژیم ـ ۱۸شهریور)، اما روشن نمیکند که آیا منظور صرفاً «گرمازدگی صدها تن» است یا عوامل دیگری هم در کار بوده؟ همین میراحمدی در قسمتی دیگر از اظهارات خود بهموضوع «امنیت» اشاره کرده و میگوید: «همه مرزهای منتهی بهمعابر خروجی زائران بهعراق بهدلیل نگرانی از امنیت و سلامت زائران تا اطلاع بعدی بسته هستند».
سرکردهٔ قرارگاه اربعین فراجا نیز طی اظهاراتی در رادیو اربعین (۱۸شهریور) با اشارات مبهمی از «فضای بهشدت نگران کننده» و «وضعیتی که در مرز خسروی بهوقوع پیوست» یاد میکند. اما در ورای این ابهامات، یک واقعیت مهمتر که از خلال اظهارات مقامهای رژیم میتوان دریافت، این است که تمام این وضعیت بهمسائل فنی و تدارکاتی و حتی اعتراضات زائران محدود نمیشود، بلکه پای «مشکلاتی» با «مسئولان عراقی» هم در میان است. در همین رابطه خلیفهٔ ارتجاع، مخبر معاون اول رئیسی و وحیدی وزیر کشور و سرکرده سابق نیروی تروریستی قدس را روز پنجشنبه (۱۷شهریور) بهعراق فرستاد. وحیدی طی اظهاراتی در عراق و پس از ملاقاتش با وزیر کشور عراق گفت: «مسئولان عراقی همکاری خوبی با ما داشتند، اما بههر حال، هم برای تثبیت آن و هم بعضی مشکلاتی که گاهی پیش آمد، آمدیم اینجا تا با مسئولان عراقی صحبت کنیم». او از نتیجهٔ ملاقاتهای خود چیزی نگفت. کما اینکه از نتیجهٔ مذاکرات مخبر با نخستوزیر و وزیر کشور عراق هم چیزی بهبیرون درز نکرد، اما از فحوای کلام مقامها و دستگاه تبلیغات رژیم که پیاپی از «آماده نبودن امکانات و تسهیلات» در عراق شکوه و شکایت میکردند، میتوان واقعیتهایی را دریافت. کما اینکه تبلیغات رژیم در سالهای گذشته پیرامون پذیرایی عراقیان (عوامل عراقی رژیم) از زائران اربعین در مسیر کربلا خیلی پر رنگ و پر آب و تاب بود، ولی امسال خبری از آن همه نبود.
به نظر میرسد که بر اثر فراگیر شدن نفرت مردم عراق شامل شیعیان این کشور از رژیم آخوندی و جنایات مزدوران ولایت فقیه، بساط دجالبازی رژیم در داخل عراق نتوانسته مثل گذشته کارساز شود.
بخصوص که برخی سیاسیون عراقی پیش از این، ناخشنودی خود را از دجالبازیهای رژیم در کشورشان بهبهانهٔ اربعین ابراز کرده بودند و در ناآرامیهای اخیر عراق هم بار دیگر آشکار گردید که جامعهٔ عراق، بهخصوص شیعیان عراقی که رژیم در تبلیغاتش آن را نیروی خود محسوب میکند تا کجا از رژیم و سیاستها و عملکردههایش خشمگیناند و نفرت دارند. شکست مفتضحانهٔ دجالبازی آخوندهای دینفروش تحت عنوان راهپیمایی اربعین نمود دیگری است از ریزش و اضمحلال یکی از ستونهای نفوذ رژیم در عراق و آنچه که ولیفقیه ارتجاع از آن بهعنوان «عمق استراتژیک نظام» یاد میکند.