رویارویی سیاسی مجاهدین خلق ایران با رژیم خمینی در سالهای آغازین پس از انقلاب ۱۳۵۷، یکی از پربسامدترین دورههای تاریخ معاصر ایران است. این تقابل، فرازها و نقاط عطف بسیاری داشت که کاندیداتوری مسعود رجوی در اولین انتخابات ریاستجمهوری پس از انقلاب، از مهمترین آنها بود.
در این مقاله، به بررسی این دوره تاریخی پرداخته و تلاش میکنیم اهمیت و پیامدها و این رویداد را واکاوی کنیم.
وضعیت سیاسی در ایران پس از انقلاب
روز ۲۲ بهمن ۱۳۵۷، روزی که دیکتاتوری پنجاه ساله سلطنتی سقوط کرد، سرآغاز امیدهای بزرگی برای مردم ایران بود. وعده برقراری عدالت، آزادی، و بازسازی کشور، ذهن و دل مردم را تسخیر کرده بود. اما خیلی زود، سرخوردگی جای این امیدها را گرفت. با روی کار آمدن رژیم خمینی، موجی از محدودیتها و سرکوبهای اجتماعی و سیاسی آغاز شد.
نخستین ضربه به حقوق زنان وارد شد؛ شعار «یا روسری یا توسری» و حملات چماقداران، آغازگر فضایی از ارعاب و سرکوب بود. این روند به حمله به مراکز فعالیت گروههای سیاسی، تصفیههای گسترده در رسانهها، و گسترش اختناق در مطبوعات و جامعه انجامید. در این میان، مجاهدین خلق تلاش میکردند با افشای ماهیت ارتجاعی رژیم و دفاع از حقوق مردم، آگاهی جامعه را افزایش دهند و پایگاه اجتماعی خود را تقویت کنند.
کاندیداتوری مسعود رجوی یک تصمیم شجاعانه
در چنین فضایی، مجاهدین خلق در ۱۵ دیماه ۱۳۵۸، مسعود رجوی را بهعنوان «کاندیدای نسل انقلاب» معرفی کردند.
این تصمیم بهسرعت به یکی از محوریترین موضوعات سیاسی آن زمان تبدیل شد. حمایت گسترده گروههای مترقی، اقلیتهای قومی و مذهبی، زنان، جوانان و اقشار مختلف مردم از این کاندیداتوری، نشان از ظرفیت بالای مجاهدین در جلب حمایت مردمی داشت.
مسعود رجوی در جریان کاندیداتوری خود، اهدافی را مطرح کرد که میتوان آنها را در دو محور اصلی خلاصه کرد:
یکم – پیریزی جبهه نیروهای مترقی در برابر استبداد مذهبی
مسعود تأکید داشت که سازمان مجاهدین خلق ایران در تلاش است تا فضایی برای مشارکت نیروهای انقلابی و دموکراتیک ایجاد کند. او در کنفرانس مطبوعاتی خود گفت: «ما بدون اینکه در فکر برد و باخت باشیم، موفقیت این تجربه را که همان مشارکت فعال نیروهای انقلابی است، آرزو میکنیم».
دوم - معرفی یک برنامه حداقل برای اهداف دموکراتیک
مسعود رجوی برنامههایی همچون تشکیل شوراهای مردمی، تضمین آزادی بیان و عقیده، تأمین حقوق اقوام و اقلیتهای مذهبی، و برقراری عدالت اجتماعی را مطرح کرد. این برنامهها، نمایانگر رویکرد دموکراتیک سازمان مجاهدین به یک جمهوری برآمده از رأی مردم در آن روزگاران بود.
رئوس این برنامهٔ حداقل عبارت بود از:
تضمین آزادی کامل عقیده، بیان، قلم، مطبوعات، احزاب و کلیه اجتماعات صنفی و سیاسی با هر عقیده و مرام
برابری زن و مرد و تأمین دستمزد مساوی در برابر کار مساوی برای زن و مرد
برگزاری شوراهای مردمی. بهرسمیت شناختن حقوق ملیتها
تأمین حق کار مسکن بهداشت و آموزش برای کارگر
زمین برای دهقان و تأمین کمک مالی به دهقانان
حمایت گسترده از کاندیداتوری رجوی
اعلام کاندیداتوری مسعود رجوی با استقبال گستردهیی از سوی احزاب، سازمانها، و شخصیتهای سیاسی مترقی همراه شد. جبهه دموکراتیک ملی ایران، سازمان چریکهای فدایی خلق، حزب دموکرات کردستان ایران، و بسیاری دیگر از گروهها حمایت خود را از او اعلام کردند. علاوه بر این، اقشار مختلف جامعه، از کارگران و دانشجویان تا روشنفکران و معلمان، به پشتیبانی از کاندیدای نسل انقلاب برخاستند.
یکی از برجستهترین حمایتها از سوی شکرالله پاکنژاد، انقلابی برجسته و شهید، صورت گرفت. او بر ضرورت رهبری سازمان مجاهدین خلق ایران به رهبری مسعود رجوی تأکید داشت و این حرکت را پاسخی به نیاز اساسی جامعه ایران برای آزادی میدانست.
واکنش خمینی؛ ترس از مردم
با اعلام کاندیداتوری مسعود رجوی، فضای سیاسی کشور بهسرعت دستخوش تغییر شد. حمایتهای گسترده مردمی و برنامههای مجاهدین برای جلب آرای عمومی، معادلات سیاسی را به ضرر رژیم خمینی تغییر داد. این شرایط، خمینی را به واکنش واداشت. او که پیشتر گفته بود: «اینجانب امر صلاحیت و انتخاب را به ملت واگذار نمودم که خود سرنوشت خویش را تعیین نمایند»، ناگهان با صدور فتوایی تغییر عقیده داد:
«کسانی که به قانون اساسی جمهوری اسلامی رأی مثبت ندادهاند، صلاحیت ندارند رئیسجمهور ایران شوند».
این فتوای رذیلانه آشکارا نشان داد که خمینی و رژیم نو پای او تحمل هیچگونه مخالفت مسالمتآمیزی را ندارد و به هیچ قاعده دموکراتیکی پایبند نیست.
مسعود رجوی پس از فتوای خمینی، ضمن انصراف از کاندیداتوری ریاستجمهوری در روز ۲۹ دی، در پیامی اعلام کرد: «اگر این مبارزه انتخاباتی بازندهای داشته باشد، من نیستم».
شکست خمینی در منظر افکار عمومی
با وجود تمامی تلاشهای رژیم برای سرکوب و انزوای مجاهدین، کاندیداتوری مسعود رجوی، رژیم خمینی را به چالش کشید. حمایت گسترده مردمی از این کاندیداتوری نشان داد که در یک فضای نسبتاً دموکراتیک، مجاهدین میتوانند بهسرعت رشد کنند و پایگاه اجتماعی خود را گسترش دهند.
این دوره، همچنین آزمونی بود برای افشای ماهیت سرکوبگرانه رژیم خمینی. حملات چماقداران به ستادهای انتخاباتی مجاهدین و محدودیتهای رسانهیی، نشان داد که رژیم برای حفظ قدرت خود به هیچ قاعدهیی پایبند نیست.
پیامدها و میراث کاندیداتوری مسعود رجوی
کاندیداتوری مسعود رجوی، بهرغم حذف غیرقانونی وی از انتخابات، تاثیرات عمیقی بر فضای سیاسی ایران داشت. این حرکت، پایههای یک جبهه بزرگ ضدارتجاعی را بنا نهاد و اتحاد نیروهای آزادیخواه را تقویت کرد. از سوی دیگر، این رویداد به افشای ماهیت واقعی رژیم خمینی در داخل و خارج از کشور کمک کرد.
مسعود رجوی و مجاهدین خلق با این اقدام، نشان دادند که مسیر مبارزه مسالمتآمیز نیز میتواند به نتایج مهمی منجر شود. هر چند این کاندیداتوری به نتیجه مورد نظر نرسید، اما بهعنوان یکی از مهمترین نقاط عطف تاریخ مبارزاتی ایران باقی ماند.
این حرکت، نهتنها رژیم خمینی را در آزمون دموکراسی ناکام گذاشت، بلکه پایههای یک مقاومت سازمانیافته را بنا نهاد که تأثیرات آن تا سالها بعد باقی ماند. اتحاد نیروهای مترقی و آزادیخواه در این دوره، نشان از ظرفیت عظیم جامعه ایران برای مقاومت در برابر استبداد داشت.
بیتردید این رویداد، همچنان بهعنوان درسی برای مبارزات آینده آزادیخواهان ایران باقی خواهد ماند.