به دفعات بسیاری از سردمداران و مهرههای حاکمیت آخوندی به این واقعیت اعتراف کردهاند که اوضاع نابههنجار اقتصادی و وضعیت فقر و فلاکت مردم، ناشی از فساد نهادینه شده در سیستم اقتصادی نظام است.
در جریان قیام دیماه نیز یکی از شعارهای اصلی مردم، شعار علیه فساد و چپاول نهادینه شده بود.
چنانچه هماکنون نیز اقشار مختلف در حرکتهای اعتراضی روزانه خود یکی از شعارهای اصلیشان شعار علیه فساد و غارت است.
واقعیت فساد سیستماتیک آنچنان آشکار است که کاظم جلالی یکی از اعضای مجلس ارتجاع اذعان میکند که یکی از علل اصلی قیام مردم در دیماه وضعیت بد معیشتی آنان و وضعیت بد اقتصادی کشور بود: «در بحث ناآرامیها باید ریشهیابی دقیق داشته باشیم. به هر حال باید قبول کنیم که دچار مشکلات حاد اقتصادی هستیم که همین مسائل ریشه این آشوبها بود. نمیشود گفت اتفاقی در دیماه افتاد و تمام شد. باید به نتیجه واحد برسیم که ریشه این مشکلات خشکانده نشده و ماجرا را تمامشده فرض نکنیم. ما باید خودمان را برای مجموعهیی از مشکلات آماده کنیم».(سایت انتخاب ۹فروردین ۹۷)
علی تاجرنیا عضو سابق مجلس ارتجاع نیز ریشه قیام دیماه را اعتماد نداشتن مردم به نظام، مشکلات معیشتی و وجود تبعیض و فساد در میان سردمداران و مهرههای آن میداند و در این زمینه توصیه میکند: «برای رفع این شکاف مجموعه حاکمیت باید گامهای جدی برای اعتمادسازی بردارد. بخش عمده این اعتراضات به نواقص معیشتی، وجود تبعیض و فساد در جامعه (بخوانید در حکومت فساد آخوندی) برمیگردد ».(سایت جماران ۱۱فروردین ۹۷)
یکی دیگر از مهرهها به نام حسن بیادی ریشه قیام دیماه را نابسامانی اقتصادی و سیاسی میداند که سردمداران حکومتی برای مردم ایجاد کردند و در این رابطه میگوید: «بهطور خوشبینانه ۲۰درصد خواسته مردم بهخاطر فقر بود و ۸۰درصد اعتراضات به نحوه مدیریت اجرایی بعضی از عناصر سستعنصر، بیتدبیر است... فساد خانمانبرانداز اداری حاصل و نتیجه مدیریت آنان است یکی از معضلات جامعه این است که مردم اعتماد خود را نسبت به مدیران مستقر در سه قوه از دست دادهاند و امیدی به خیر آنان ندارند. سوءمدیریت و ایجاد فساد و تبعیض در اجرای امور، به اعتماد ملی مردم نسبت به مسئولان خدشه وارد کرده است فکر نمیکنم با این بیتدبیریها اوضاع اقتصادی سال ۹۷ بهتر از سال گذشته باشد. بنظرم مدیریت اقتصادی کشور از ریل اصلی و قانونی خود خارج شده و نوعا از طریق باندها که از سارقین بدترند اداره میشود». (سایت حکومتی آفتاب ۱۰فروردین ۹۷)
یکی از آخوندهای خامنهای به نام حسن مرادی نیز بیعدالتی حاکم و فساد نهادینه شده را باعث نارضایتی و اعتراضات مردم میداند و در این رابطه میگوید: «مملکت تنها در سایه عدل پایدار میماند. طبق بررسیها، وقتی با مردم مصاحبه و نظرسنجی میشود، ۸۰درصد افراد مشکل اصلی خود را بیکاری عنوان کردهاند؛ تورم، گرانی، رکود و بیکاری جوانان مسائل اصلی مد نظر مردم است».
همانطور که در اظهارات فوق نیز به این واقعیت اشاره شده است، بخش عمدهیی از نارضایتی مردم از حاکمیت پلید آخوندی به موضوع وضعیت معیشتی و وضعیت بد اقتصادی کشور و فساد نهادینه شده در اقتصاد برمیگردد.
اما سؤال این است که آیا این هشدارها و توصیهها به حکومت و مدیران دولت آخوند حسن روحانی میتواند گرهگشای مشکلات مردم در زمینه اقتصادی باشد؟
آیا از این پس مدیران و مهرههای دستاندرکار در امور اقتصادی یکشبه تغییر میکنند و اقتصاد درهمشکسته رژیم به قول معروف راست و ریست میشود!؟
واقعیت این است که این تخیلات سرابی بیش نیست زیرا به قول معروف «ماهی ز سر گنده گردد نی ز دم».
کاملا روشن است که بنا بر اعتراف سردمداران و مهرههای خود رژیم، مشکل در سر گندیده در فساد و غارتگر نظام است که ریشه تمامی بحرانها از جمله وضعیت فاجعهبار معیشتی مردم است. بنابراین با این وضعیت وجود هرگونه راهحلی از درون نظام سرابی بیش نیست و تنها راهحل کنار زدن این سر گندیده یعنی همان شعار مردمی مرگ بر نظام ولایت فقیه است. چرا که به قول مردم قیامکننده در قیام دیماه وقتی «آخوند خدایی میکند، ملت گدایی میکند».