عنوانهای روزنامههای حکومتی در روز سهشنبه ۱۹تیرماه روی دعواهای باندی حول کابینه روحانی، بحرانهای اجتماعی - اقتصادی رژیم و موضوع برجام و بسته کشورهای اروپایی متمرکز هستند. تیتر مشترک روزنامههای هر دو باند فضا سازی مثبت در مورد بسته اروپا است در حالی که تحول جدیدی اتفاق نیفتاده است:
اخبار صنعت: اعضای اروپایی برجام توافق کردند؛ تجارت غیردلاری با ایران
افکار: سه کشور اروپایی با حفظ تجارت با ایران بدون دلار موافقت کردند
اطلاعات: فرانسه انگلستان و آلمان برای تأمین خواستهای ایران در چارچوب برجام موافقت کردند
جهان صنعت: وزیر خارجه روسیه اعلام کرد: موافقت اعضای اروپایی برجام برای تجارت غیردلاری با ایران
خراسان: طرح اروپا برای دور زدن تحریم دلاری ایران
برخی روزنامههای هر دو باند از چراغ سبز تلویحی شورای نگهبان در مورد اف.ای.تی.اف خبر دادهاند اما روزنامههای باند دلواپس خامنهای هم در مورد بسته اروپا و هم در مورد این لوایح فضای منفی و هشداری دارند:
رسالت: فواد ایزدی: بسته پیشنهادی اروپا حداقل خواستهها را هم تأمین نمیکند
سیاست روز: الزامات اف.ای.تی.اف را در کشور به اجرا گذاشتهاند
سیاست روز: دست خالی قاره سبز در قبال برجام
قدس: یک روزنامه آلمانی از درخواست ایران برای بازگشت پول بلوکه شده خبر داد: دستبرد ۳۰۰میلیون یورویی آلمان به برجام
ابتکار: سخنگوی شورای نگهبان گفت: ایرادات مربوط به کنوانسیون پالرمو و قانون مبارزه با پولشویی به مجلس ارسال شده است. بهگفته کدخدایی، لایحه اصلاح قانون مبارزه با پولشویی، قضایی تلقی میشد؛ پس باید از طرف قوه قضاییه ارسال شود. کدخدایی با اشاره به وارد شدن ایرادات ساختاری بر متن ترجمه شده کنوانسیون پالرمو، افزود: در ماده ۳آن نیز ایراد شکلی را گزارش دادیم که البته جزیی و قابل رفع است. وی ادامه داد: مصوبه ارسالی دوم هم مربوط به تصویب کنوانسیون پالرمو (کنوانسیون مربوط به مبارزه با جرایم سازمانیافته فراملی) بود که آن را در جلسات شورای نگهبان با توجه به ضرورتی که داشت بررسی کردیم و در روز یکشنبه ۱۷تیر پاسخ شورای نگهبان برای مجلس محترم ارسال شد. کدخدایی با اشاره به وارد شدن ایرادات ساختاری بر متن ترجمه شده کنوانسیون پالرمو، افزود: در ماده۳ آن نیز ایراد شکلی را گزارش دادیم که البته جزیی و قابل رفع است.
وی اضافه کرد: ایراد دیگری که بر این کنوانسیون وارد شد مربوط به واژههای بیگانهیی بود که در برخی مواد آن بکار رفته است، بهطوریکه مغایر با اصل ۱۵قانون اساسی تلقی شد.
سخنگوی شورای نگهبان با اشاره به وجود ایراد فقهی در کنوانسیون پالرمو، تصریح کرد: ایراد دیگری هم آقایان فقها نسبت به یکی از بندهای کنوانسیون داشتند که در خصوص مصادره اموال بود، لذا این مسأله به همراه دو ایراد شکلی به مجلس محترم ارسال شده است.
بحرانهای اقتصادی اجتماعی مضمون مشترک روزنامههای هر دو باند حاکم است. که بعضاً با نیش و کنایهها به باند رقیب همراه است:
آرمان: «فرصت سوزی ها» فاصله دولت و مردم را بیشتر کرد
آرمان: هشدار! بانکها زیانها را پنهان میکنند
آرمان: بدهی ۵۲هزارمیلیاردی میراث قالیباف برای تهران
آفتاب یزد: انتقاد اقتصادی عارف از دولت روحانی: راه دولت اصلاحات را میرفتید نه احمدینژاد
ابرار: رهامی: مشکلات اقتصادی بهدلیل عدم توانایی مدیران در حل معضلات است
ابرار: یک نماینده: دولت منافع خود را بر منافع مردم ترجیح میدهد
ابتکار: رئیس سازمان حفاظت از محیطزیست: اشتباهات مهندسی در سد گتوند عامل شوری آب خوزستان است
اقتصاد پویا: عضو کمیسیون برنامه و بودجه و محاسبات مجلس: رشد اقتصادی در مقابل سقوط ارزش پول ملی اتفاق خجستهیی نیست
اقتصاد ملی: تولید در پیچ سرگردانی – هشدار اقتصاددانان به گرانی دلار
جهان صنعت: طغیان تورم
جوان: خرید شیر حمایتی به کما رفت
جوان: وعده غذای ۶۰۰هزار تومانی مدیر منطقه آزاد!
عصر اقتصاد: بانک مرکزی اقدام نکند فرصت تهدید میشود
در روزنامههای باند حسن روحانی و همسو با او نسبت به تهدید انفجار اجتماعی و مهار ناپذیری اوضاع اجتماعی:
جمهوری اسلامی: سرمقاله: باز هم دانه درشتها!
در خبرهای دیروز خواندیم کسی که دو هزار کیلو سکه خریده بود، با وثیقه آزاد شده است.
جالب است این را هم اضافه کنیم که این شخص از جمع دانه درشتهایی است که در همین نظام جمهوری اسلامی به آلاف و الوف رسیدهاند
وجود دانه درشتها در عرصه اقتصادی و مکیده شدن خون مردم توسط آنها اکنون برای همه مشهود و ملموس است. بحرانهای پیاپی اقتصادی که در ماههای اخیر پدید میآیند و تدابیر گوناگون مسئولان تا کنون نتوانسته این بحرانها را مهار کند، از عوارض حضور همین دانه درشتها و آزادی عمل آنهاست. این وضعیت اگر ادامه پیدا کند، جامعه ما با یک انفجار بزرگ مواجه خواهد شد که هیچکس قدرت مهار کردن آن را نخواهد داشت.
باید با صراحت و بدون تعارف اعلام کنیم که رانتخواری و دانه درشت پروری اختصاص به گروه و جناح خاصی ندارد بلکه در میان تمام گروهها و جناحها این عناصر فرصتطلب و زیادهخواه وجود دارند
دولتها و مسئولان نظام نیز از صدر تا ذیل بهدلیل کوتاهی در برخورد با این پدیده شوم زیر سؤال قرار دارند. علت اینکه شعارهای زیبا و نشست و برخاستهای متعدد حضرات مسئولان تا کنون نتوانسته مشکل را حل کند نیز همین است.
ایران: فرشاد مؤمنی: در ماجرای نوسانات شدید و بحرانآفرین قیمت ارز با کمال تأسف توصیههای مشفقانه کارشناسان مستقل و دلسوز در زمان خود مورد توجه قرار نگرفت و تا همین جا رانتهای بزرگی خلق شد و انتظارات آیندههراساًنه به گسترش و تعمیق کمسابقه رکود عمقیافته و پتانسیلهای تورمی منجر شد و هنگامی که شدت التهابات از حدود متعارف فراتر رفت، مسئولان امنیتی و قضایی نیز وارد ماجرا شدهاند
پدیده نامیمون افزایش نرخ ارز در دیماه سال گذشته و پدیده بدیع جهش شدید آن در تعطیلات آغاز سال نو، یک علامت جدی در زمینه رونقگیری فعالیتهای شبهمافیایی و دستکاری ذهن و معاش مردم است و تسری این فعالیتها به بازارهای سکه، طلا و مسکن در سطوح بالا و قیمت مواد اولیه تولید و هزینههای خوراک و پوشاک مردم نشاندهنده آن است که سلطه بانکهای خصوصی بر بازار پول کشور و دنبالهروی و برخوردهای انفعالی و گاه همدلانه مقامات پولی، اوضاع و احوال نقدینگی را به آستانههای نگرانکننده و غیرقابل کنترل نزدیک ساخته است... با توجه به ویژگیهای کلی ساختار کنونی اقتصاد ایران، هر نوع تحریک انگیزههای سوداگرانه میتواند بهسر عت آشفتگیها را به بحران تبدیل سازد و بازار ثانویه ارز از طریق تشدید مارپیچ سهگانه خلق رانت، گسترش و تعمیق فساد و افزایش چشمگیر نابرابریهای ناموجه از طریق تعامل مخربی که میان نرخ رسمی ارز و نرخ بازار ثانویه پدید میآورد بحرانساز خواهد بود. اما واقعیت آن است که حتی در صورت کنترل فعالیتهای سوداگرانه ارزی مسأله در کوتاه مدت قابل حل و فصل نخواهد بود مگر آن که دولت محترم به شکل اصولی فکری برای ساختار بهغایت ناکارآمد هزینههای دولت و فکری برای مناسبات غیرتوسعهای و ضدتوسعهای مربوط به واردات رسمی و قاچاق کند... همه ما به تجربه فهمیدهایم که در غیاب یک برنامه اصولی چالشهای موجود نه با موعظه، نه با بگیر و ببند و نه با برخوردهای آمرانه و یکسویه حل و فصل شدنی نیست...
جهان صنعت: طغیان تورم
شواهد مؤید آن است که اقتصاد در حال گذار از دورههای با نرخ تورمی بالاست.
اما این مهم ریشه در سیاستهای ارزی اشتباه دولت دارد. در طول ماههای گذشته دولت با پافشاری بر سیاستهای تکراریاش و با اصرار بر بهکارگیری سیاستهای دستوری در ترمیم بازار ارزی کشور، سعی بر آن داشت تا قیمت ارز را در بازار تثبیت کند و مانع از افزایشهای چندبرابری آن در بازار شود.
حتی در گزارشهای تورمی که بانک مرکزی ارائه میدهد، نرخ تورم نقطه به نقطه در اردیبهشتماه امسال به ۷.۱۳درصد رسیده است که نشان از تاثیرگذاری عمیق التهابات و نرخهای نجومی بازار ارز بر سطح قیمتها در سایر بازارهای اقتصادیمان دارد.
اما اشتباه بزرگ دولت همواره یک جهت اساسی دارد، آن هم اصرار بر تکرار خطاهایی است که میتواند درس عبرتی برای بهکارگیری سیاستهای درست در خلال آن اشتباهات باشد. نقش بانکها در اشاعه این پدیده اقتصادی را نباید نادیده بگیریم. در واقع بانکها را میتوان عاملان اصلی شکلگیری دورههای تورمی در اقتصاد عنوان کرد. برای پی بردن به چرایی این مسأله کافی است نگاهی به سرنوشت تسهیلاتگیرندگان بانکی در طول سالهای اخیر بیاندازیم. بخش عمدهیی از افرادی که در طول سالهای گذشته به امید انجام فعالیتهای تولیدی و اقتصادی اقدام به دریافت تسهیلات و وام از بانکها کردهاند اما بهدلیل بالا بودن سود بالای این تسهیلات قادر به بازپرداخت آن نشدهاند. به بیانی تسهیلاتی که در قالب وامهای تجاری نیز گرفته شده صرف فعالیتهای تولیدی و اقتصادی نشده است. نتیجه چنین ماجرایی بالا رفتن چند برابری سطح نقدینگیهای اقتصادی است که عامل اصلی شکلگیری تورم در سطح اقتصاد است.
بنابراین گرهخوردگیهای اقتصادی کشور در طول سالیان گذشته آنقدر زیاد شده که نمیتوان راهی برای باز کردن این گرههای اقتصادی یافت.
این نباید فراموش کنیم که عاملان تشدید قیمتها در اقتصاد را نباید تنها به یک شاخص اقتصادی محدود کرد و آن را به همه بخشهای اقتصادی کشور تعمیم داد.
با این حال آنچه در شرایط کنونی اهمیت بیشتری دارد، نقش همین جهشهای ارزی بر بازار اقتصادی کشور است که اگر راهی برای برونرفت از آن پیدا نشود، میتواند همه مسیرهای منتهی به اقتصاد را دچار چالشهای عمده اقتصادی و اقتصاد را دچار تورمهای لجامگسیختهای کند که چهار سال از عمر دولت تدبیر و امید صرف تثبیت آن شد.
با همه اینها اگر دولت همانند آنچه در طول چهار سال اول بر اقتصاد گذشت تنها بهدنبال سرکوب قیمتها باشد و قادر نباشد با آزاد گذاشتن نرخ ارز راه خودش را متناسب با نرخ تورم در اقتصاد بیابد، آنچه پیش میآید تورمهای بالایی است که تنها یک هدف بیشتر ندارد و آن هم هدف قرار دادن فعالیتهای تولیدی کشور است که همه مسیرهای منتهی به رشد و توسعه اقتصادی را به بنبست میرساند و سفرههای خالی از دستاوردهای اقتصادی مردم را با بحران فقر دچار خواهد کرد.
ذینفعان اصلی تورم: برنامه اصلاحات اقتصادی حسن روحانی که بر پایه تورم پایین ساخته شده، رها شده است. نیمه پر این رهاشدگی ارزی این است که تورم، ارزش واقعی بدهیهای عظیم دولت و شرکتهای دولتی را کاهش میدهد که توسط مرکز تحقیقات مجلس به میزان شش تریلیون و ۲۶۰میلیارد ریال یا حدود ۴۳درصد تولید ناخالص داخلی برآورد شده است.
آرمان: یکی از پرسشها در سیاستگذاری و مدیریت اقتصادی ایران این است که با وجود تداوم تحریمها و مشکلات ناشی از فشارهای خارجی و محدودیت منابع ارزی و درآمدی دولت، چرا در ۴۰سال گذشته ما نتوانستهایم به یک سیاست روشن اقتصادی با کارشناسان و مدیران توانمند و مورد وثوق همه طرفهای سیاسی برسیم؟
ارزش پول ملی کشور کوچک و بحران خیز لبنان، در سه دهه گذشته(از سال ۱۹۸۸) و با وجود جنگ و بیثباتی سیاسی تغییر نکرده است.... اکنون این پرسش مطرح است که چرا ما با اقتصادی قویتر و با اختلافاتی کمتر از جناحهای سیاسی لبنان و با استقلالی غیرقابل قیاس با آن کشور و برخوردار از دهها مدیر و صدها نخبه اقتصادی نمیتوانیم در سیاستگذاری و مدیریت اقتصادی به یک جمعبندی روشن و با ثبات برسیم؟ آیا وضع ما بدتر از لبنان است؟ آیا اینگونه تغییرها نوعی سرپوش نهادن بر ضعفها و نابسامانیهای ریشهایتر در اقتصاد ایران نیست؟
بسته پیشنهادی اروپا در روزنامههای حکومتی موضوع تقابل باندهای دلواپس و دولت روحانی است:
ضد و نقیض گوییها در این مورد حاکی از جنگ پشت پرده رژیم و استیصالش در عرصه بینالمللی است:
کیهان:راه تازهیی باید(یادداشت روز)
بیانیه روز جمعه گروه ۴+۱
هر خیری نداشت، این نکته را در درون خود داشت که سیاست دیرینه «نگاه به غرب» باید تغییر کند و سیاست دیگری جایگزین آن شود.
در طول دوران حیات ننگین رژیمهای قاجار و پهلوی و نیز در طول چهار دهه گذشته، نگاه غالب در دستگاه تعلیمگیر و پیگیر «سیاست خارجی ایران»، بر مبنای نگاه به غرب استوار بود. این نگاه در طول این دوران از سوی بسیاری از محافل دانشگاهی و سیاسی ایران نیز دنبال و تئوریزه میگردید. مبنای آنچه در دستگاه سیاست خارجی ایران دنبال و در محافل دانشگاهی و سیاسی ایران نظریهپردازی میشد، این انگاره اثبات نشده بود که «شرایط ژئوپلیتیک ایران و توانمندیهای غرب میتوانند این دو را بالقوه متحد استراتژیک یکدیگر نمایند». بیانیه روز جمعه اتحادیه اروپا یا همان گروه اروپایی مذاکرات ایران و ۴+۱ از این حیث میتواند یک نقطهعطف و به عبارتی «نعمتی بزرگ» تلقی شود به شرط آن که ما را به تأمل واداشته و به یک چرخش اساسی در نگرش و اقدامات خود وا دارد... تا اینجای کار ما فرصت زیادی را در پای توهم خود -یعنی ترجیح رابطه با غرب- از دست دادهایم و نتیجه آن در طول این دو سنه از دست دادن بسیاری از حقوقمان و آخری آن «حقوق هستهای»مان بوده است. اینک وقت آن است که به مقتضای ضربالمثل حکیمانهای که میگوید «جلوی ضرر را هر جا بگیرید، نفع است» این روند را متوقف کنیم و اولین نتیجهمان در این راه اصلاح اساسی در دیدگاه کلاسیک خود در روابط و تجارت خارجی باشد.
این قلم نمیگوید لازمه تغییر نگرش کلاسیک ایران در حوزه روابط و تجارت خارجی، حذف اروپا از شطرنج روابط سیاسی و اقتصادی ایران است، همانطور که تا کنون بوده، روابط با همه دنیا- بهجز یکی، دو کشور- باید وجود داشته باشد و هر جا امکان روابط بیشتری وجود دارد، باید دنبال شود. اما در اینجا نکته این است که در ترجیح بلوکهای اقتصادی و سیاسی باید نگاه «واقعبینانه» داشته باشیم.
جوان: وقتکشی اروپایی با بسته پر از خالی
بعد از دو ماه مشخص شد که اروپاییها به هیچوجه حاضر نیستند بابت ماندن ایران در برجام هزینهای ولو اندک بپردازند
موضع عزتمندانه و قابل تقدیر رئیسجمهور کشور مان و دادن اولتیماتوم به اروپاییها هم آنان را از اریکه غرور و بدمستی پایین نیاورده و در بسته پیشنهادی پر از هیچِ خود نهتنها تضمین عملی و قابل قبولی ارائه ندادند بلکه مثل همیشه از واژگان پرابهام و دیپلوماسی متکبرانه استفاده کردند... با جرأت میتوان گفت: اروپا بخشی از استراتژی غرب برای به زانو درآوردن ایران بوده و بهعنوان لبه دیگر قیچی نظام سلطه علیه ایران ایفای نقش میکند و متأسفانه این راهی است که طی ۳۰سال گذشته بارها و بارها پیمودهایم و هر بار چوب اعتماد به اروپا را خوردهایم.
امروز سؤال جدی این است که چرا در شرایط حاد کنونی باز هم عدهیی بهعنوان عمله نظام سلطه در بوق «ضرورت کوتاهآمدن در برابر زیادهخواهی غرب» میدمند. بعید میدانیم که مروجان وادادگی و ذلت پذیری در برابر اروپا به عواقب خطرناک نسخه ضدامنیتی خود واقف نباشند. بدیهیترین و منطقیترین تحلیل در خصوص رفتار اروپاییها این است که آنان قویاً بهدنبال اطاله و وقتکشی هستند. همه شواهد و قرائن نشان میدهد که نظام سلطه با یک مهندسی دقیق و از پیش برنامهریزیشده بهدنبال نگهداشتن ایران در برزخ برجام حداقل تا آبان ماه هستند و بر این باورند که مسیر فروپاشی در افکار مردم ایران شکل گرفته و نگهداشتن ایران در برجام به تحقق این سناریو کمک خواهد کرد.
آمریکاییها صریحاً بر چهار نکته کلیدی تأکید میکنند: ۱- «دولتمردان ایران از برجام خارج نخواهند شد»، ۲- «دولتمردان فعلی ایران هیچ ایده قابل قبولی برای برونرفت از مشکلات ناشی از جنگ مالی و دلار ندارند»، ۳- «مردم ایران از آثار برجام و جنگ مالی بهشدت آسیبدیده و ناراضی شدهاند» و ٤- «نگهداشتن ایران در برجام زمینه را برای تبدیل جنبش اعتراضی مردم به میل به فروپاشی آماده و مساعد میکند» و اینک اروپاییها با ما بازی یکی به نعل یکی به میخ را پی گرفته و آشکارا بهدنبال وقتکشی و تثبیت ایران در مسیر بیحاصل برجام هستند
روزنامههای باند روحانی به تلویح و تصریح بر ضرورت پذیرفتن لاعلاجی نظام و پذیرش بسته اروپا تأکید کردهاند
ابتکار: سرمقاله: انتخاب سخت
در مجموع، اجلاس جمعه گذشته وین نشان داد که قدرتهای چهارگانه گروه ۱+۴یا آمادگی مشاجره کامل با آمریکا را درباره برجام ندارند و یا مکمل خواستهای واشینگتن از ایران درباره برجام هستند. اروپا و آمریکا در مطالبات خود از ایران دچار اختلاف اصولی نیستند. اختلاف در نوع نگرش آنان به ایران و تفاوت ارزیابی آنان از این کشور است.
لازم است ایران با نگاه به واقعیتهای جاری در صحنه بینالملل، توقعات خود را از گروه ۱+۴بر اساس امکانات بسنجد و اتکای خود را بیش از همه در داخل قرار دهد.
ایران: نهادهای اجرایی کشور، پیگیر تعهدات برجامی اروپا
نهادهای اجرایی کشور مان در نشست اخیر هیأت دولت، مأمور پیگیری تعهدات اروپاییها پیرامون توافق هستهیی شدند. این یعنی آن که هیأت دولت کلیت گفتگوهای وین را امیدبخش میداند.
تیم مذاکرهکننده کشور مان در خلال نشست کمیسیون مشترک برجام که جمعه گذشته در وین و با حضور وزرای خارجه ایران و کشورهای طرف توافق هستهیی برگزار شد، بستهای از پیشنهادات را دریافت کردند که راهکارهای تأمین منافع ایران در چارچوب برجام را ارائه میکرد. راهکارهایی که بنابه بیانیه اعلامی موگرینی در پایان نشست وین، در آن بر لزوم ادامه صادرات نفت، گاز و تولیدات پتروشیمی ایران و ترغیب به سرمایهگذاری در ایران تأکید شده بود. در کنار اینها کشورهای طرف برجام از بازنگری مقررات بازدارنده خود برای ادامه کار شرکتهای اروپایی در بازار ایران خبر دادند. چنانکه اتحادیه اروپا اعلام کرد از بانک سرمایهگذاری اروپا نیز برای حفظ برجام استفاده خواهد کرد.»
محمدجواد ظریف در پایان مذاکرات، شنیدههای ایران از پیشنهادات اروپا را عملی دانست و گفت: «معتقدیم اگر این اراده سیاسی که کشورهای طرف مقابل اینجا نشان دادند در سطوح مختلف اعمال شود، میتوان کار را بدون مشکل به پیش برد.»
روز یکشنبه ظریف با گزارش مفصلی از این گفت و گوها و پیشنهادهای ۱+۴راهی جلسه هیأت دولت شد.
گزارش وزارت امور خارجه درباره مذاکرات اخیر جمهوری اسلامی ایران با اروپاییها و بسته تعهدات آنان درباره برجام به استحضار اعضای دولت رسید. هیأت وزیران در این جلسه ضمن تقسیم مسئولیت هر یک از دستگاههای اجرایی، بر پیگیری تعهدات کشورهای اروپایی در حیطه مأموریت هر دستگاه تأکید کرد.
این تقسیم کار و مسئولیت بین وزرا برای پیگیری و عملیاتی شدن پیشنهادات اروپاییها قاعدتاً بر پایه نشانههای امیدآفرین ۱+۴برای حفظ توافق هستهیی و تأمین منافع اقتصادی ایران برنامهریزی میشود.
روزنامههای باندهای همسو با روحانی و باند روحانی در وحشت از واکنش اجتماعی به نظام، نسبت به اعتراف اجباری یک دختر ۱۷ساله در تلویزیون رژیم، سیاست تواب سازی را شکست خورده دانسته و ضمن هشدار نسبت به عواقب این اقدامات تلاش کردهاند اشکال را فقط متوجه تلویزیون رژیم کرده و نظام را در ببرند.
اعتماد: بیراهه صدا و سیما واکنشها به یک مستند جنجالی
اعتماد: عباس عبدی: چرا اختلاسگران را نمیآورید
اعتماد: آذر منصوری: با تکیه بر کدامیک از مبانی اخلاقی و لسانی و دینی اعتراف گیری از یک دختر را پخش میکنید
خریدار: محمدعلی ابطحی: شاخ های اینستاگرامی را میخواهند بشکنند. شاخ دو نفر رقصنده بیست و چند ساله ر همچنان شکانده بودند که دواطلبانه آمدند تلویزیون و گریه کردند. به دل نگیرند که چرا شاخ اختلاس کننده هی بزرگ و دزدان بیت المال و مدیران نالایق را نمیشکنند. آنها فقط خوشرقصی بلدند. رقص که بلد نیستند!
آرمان:سرمقاله: رقص و اینستاگرام؛ آیا هدفجدید مدنظر است؟
دوسه روزی است ذهن جامعه ما را موضوع پخش رقص چند دختر نوجوان در یک شبکه اجتماعی و پخش اعتراف آنها در سیما به خود مشغول ساخته است. باز هم «جوان» و باز هم «رسانه اجتماعی» موضوع روز و بهزعم برخی مسأله اصلی جامعه شدهاند. موج تکراری مسألهسازی (در مقابل مسائل ذاتی و درونی) در جامعه بهمعنای این است که ما نه تنها با بسیاری از پدیدههای اجتماعی، مدرن و متاخر مسأله داریم بلکه در اولویتگذاری مسائل هم دچار مشکل در سطح مدیریت کلان جامعه هستیم. در حالی که فساد گسترده شده و خبرهای خوش و امیدبخش از ریشهکنی و مبارزه با آن به گوش نمیرسد و در حالی که بحران ناکارآمدی مدیریتی هر روز بیش از گذشته خود را نشان میدهد، رقص یک نوجوان مسأله اجتماعی میشود، بهطوری که وقت میلیاردی تلویزیون، به اعترافات رقصندهها اختصاص مییابد. بهنظر مسأله فرای رقص بلکه اینستاگرام و درستتر، رسانههای اجتماعی هدف است.
اظهارات پیاپی مقاماتی طی یک هفته اخیر و به فاصله چند روز (توام با پخش اعترافات تلویزیونی دختران نوجوان یادشده) در مورد بهزعم ایشان وضعیت ناپسند یکی از رسانههای اجتماعی و برخورد با شاخهای آن، نگرانی از دور جدید محدودسازی رسانههای اجتماعی را برانگیخته است. نگرانی یادشده برخاسته از تجربه گذشته و شناخت افکار عمومی نسبت به الگوی رفتاری برخی مقامات در موارد مشابه است. اظهارات مشابه در سه ماه پیش موجب انسداد تلگرام شد. تلگرام ابتدا با جریانسازی خبری ضدامنیتی و ضداخلاقی بودن معرفی و سپس مسدود شد؛ اگر چه رسمی و نه عملی، و این باز بودن غیررسمی چه هزینههای اقتصادی و مدیریت شبکهیی که به بار نیاورد و افکار عمومی حریصتر ساخت. اینستاگرام تنها رسانه اجتماعی است که در ایران هرگز حتی موقت، مسدود نشده است و شاید دلیل آن این باشد که رسانهیی است تصویر (عکس، ویدئو) محور همراه با متنهای نه چندان مطول و البته شخصی، فاقد تبادل اطلاعات و فاقد توانمندی گروهسازی که ظرفیت تهییجکنندگی (بسیجکنندگی) آن بالا نیست. اما ظاهراً همین هم برای برخی قابلتحمل نیست.
ما جزو انگشتشمار کشورهای جهانیم که رویکرد پیشگیرانه بر نظام حقوقی رسانهیی کشور مان حاکم است که معنای ساده آن این است که از ابتدا نگاه بدبینانه به این فعالیت وجود دارد و رسانههای شناسنامهدار ما از این بابت بهشدت رنج میبرند که موجب میشود که هر مقامی به خود اجازه ورود به این عرصه را بدهد.
با پخش اعترافات دختران نوجوان در سیما برخی اندک باقیماندههای دلسوزان واقعی و کاردانهای بیقدرت تلویزیون اینک میدانند کارکرد رسانه این نیست که بخشی از فرآیند قضایی و امنیتی باشد... در تقابل با تاریخ بهمعنای تجربه و عبرت، و در تقابل با واقعیت و بالاخره در تقابل با خواست قاطبه افکار عمومی، قطعاً شکست از آنِ مقابلهکنندگان است.
روزنامه ارگان دولت روحانی در حالی که به جان رژیم از کلمه متن و به جای مردم از کلمه حاشیه استفاده کرده نسبت به موج برگردان اجتماعی علیه نظام ابراز وحشت کرده است:
ایران: پخش مستند گونهیی درباره شبکههای اجتماعی که طی آن دختر نوجوانی را در جلوی دوربین به اعتراف و گریه وادار کردند، بازتاب بسیار بدی داشت. بهطوری که نزدیکان به این رسانه نیز از این سیاست تبری جستند. یکی از دوستان روحانی در نقد این رفتار، سؤال کرده بود که رقصیدن گناه بزرگ است یا غارت منافع ملی؟ یا گفتهاند تا کنون چند اختلاسگر را به صدا و سیما آورده و از آنان اعتراف گرفتهاند؟...مهمترین ایراد سیاست تربیتی گذشته تکیه بر روشهای خشن و قضایی و نیز نادیده گرفتن و تحقیر دیگران بوده است. آنان که عمری از این صدا و سیما حذف شده و نادیده گرفته میشدند، اکنون بهترین فرصت را برای ارتقای اجتماعی و سیاسی خود میبینند. هنگامی که تعداد زیادی از متن به حاشیه رانده شوند، بهطوری که حاشیه بزرگتر از متن شود، باید انتظار چنین روزهایی وجود میداشت. امروز و پس از فروپاشی انحصار رسانهیی رسمی، شاهد آن هستیم که همه تحقیرشدگان، همه نادیده گرفتهشدگان و همه به حاشیه رفتگان به مرور زمان و البته با سرعت در حال قدرتمند و فربه شدن هستند و شاهد تبدیل حاشیه به متن هستیم. امروز متن آن قدر ضعیف شده است که تاب تحمل در برابر حملات حاشیه را ندارد. نه فقط بهلحاظ ابزاری حاشیه بر متن غلبه کرده، بلکه بهلحاظ روحی و روانی و عملکردی نیز تفوق یافته است و این امر موجب عدم توازنی شده که به ریزش بیشتر متن و اتحاد قویتر حاشیه منجر میگردد.
در ایران امروز متن از همیشه کوچکتر، ناکارآمدتر، مستأصلتر و فاقد اعتماد بهنفس شده است و بهمعنای دقیق از همیشه حاشیهایتر شده است و این اتفاق برای حاشیه برعکس است. در چنین شرایطی هر اقدام متن علیه حاشیه، بیش از آن که به تضعیف حاشیه بینجامد آن را تقویت و برعکس متن را ضعیف خواهد کرد.