در روزهای قیام یک شهر و یک نام در بین شهرهای شورشی خوش درخشید. شیراز؛ تا آنجا که هر ایرانی آزاده میتوانست سرش را بالا بگیرد و همراه با بهکار بردن جملهٔ «من یک ایرانی هستم» با غرور بگوید: آری، «من یک شیرازی هستم». یادمان نرفته است که شیراز در ابتدای سال ۹۸ با همیاری بینظیری که در کمک به سیلزدگان از خود نشان داد، سقفی بالابلند و زیبا از روحیهٔ مردم آن سامان ترسیم کرد. برگزاری مراسم یادبود به یاد قربانیان سیل و تن ندادن به مراسم حکومتی چهرهٔ واقعی شیراز را به ایرانیان و جهانیان نشان داد.
صحنههای دلخراش سیل در دروازه قرآن شیراز بسیار تکاندهنده بود، اما تکاندهندهتر از آن بذل جان و جانمایهٔ مردم شیراز به مهمانانی بود که ناخواسته در سیلی جانشکار گرفتار آمده بودند؛ سیلی که مسبب آن سپاه پاسداران بود. آن همیاری و همنفسی ماندگار در قیام آبان ۹۸ «گل داد و مژده داد» که زمستان برودت و تیرهروزی حاکمیت آخوندی رفتنی است. اتحاد و همقلبی مردم خواهد توانست اهریمن عمامهدار را از سیمای ایرانزمین بروبد و به اعماق عبرتخانهٔ تاریخ پرتاب کند.
شیراز بهنمایندگی از شهرهای شورشی ایران، در برابر توبهفرمایان جفاکار، فقیهان دروغین، دستاربندان ریایی و بهجای ماندگان «محتسب» تزویرگر تمام قامت بهپاخاست و ایستاد. شهری که شهر شعر و عشق و فرهنگ ایرانزمین نام داشت غرور کوههای خود از «دارک» گرفته تا «بمو»، «سبزپوشان»، «چهلمقام» و «باباکوهی» را برافراشت تا به ایران و جهان نشان دهد که قیام سیمای شهرها را زیبا میکند. این جنس از زیبایی بهدستآوردنی و کسبکردنی است.
شهر شیراز از نخستین کلانشهرهایی بود که همزمان با قیام سراسری مردم ایران بهپاخاست. مردم شجاع و قیامآفرین آن با متوقف کردن ماشینها و بستن خیابان، فریاد فروخفتهٔ اعتراض خود را به آسمان شهرشان پرتاب کردند.
مهمترین کانونهای اعتراض و مناطقی که در آن تظاهرات برگزار شد شهرک صدرا، خیابان معالیآباد، بلوار امیرکبیر، کمربندی شیراز، خیابانی عفیفآباد، خیابان ارم و دانشگاه شیراز، بلوار استقلال و عمده مناطق جنوبی شهر شیراز بود. در نقشهٔ زیر این کانونهای شعلهور را میتوانید مشاهده کنید.
شهرک صدرا: در قسمت شمالی شهر واقع شده و اغلب ساکنان این منطقه علیه گرانی بنزین دست به اعتراض زدند. پس از سرکوب تظاهرات و تیراندازی مستقیم حکومت به قیامکنندگان و به شهادت رسیدن شماری از جوانان این شهرک، مردم منطقه به پایگاه بسیج این شهرک حمله کرده و آن را به آتش کشیدند. نیروهای ویژه رژیم همراه با هلیکوپتر به این منطقه اعزام شده و سرکوب شدیدی علیه مردم شهر صورت گرفت. مردم بهجان آمدهٔ شهرک صدرا همچنین دفتر و خانه نماینده خامنهای در این شهر را مورد حمله قرار دادند.
منطقه معالیآباد: در این منطقه جوانان به خیابانها ریختند اما در فاصله کوتاهی با شلیک مأموران جنایتکار انتظامی از بالای پشتبام کلانتری گلدشت معالیآباد یکی از جوانان به شهادت رسد. هلیکوپتر نیروهای سرکوبگر روی این منطقه گشت داده و آنجا را زیر نظر داشتند. خون این شهید مانند جرقهای باروت خشم مردم را بیدار کرد. مردم خشمگین اقدام به آتش زدن ماشینهای پارکشده در مقابل کلانتری نموده و سپس به این مرکز سرکوب حمله نمودند. آنها بانکها و مراکز دولتی را به آتش کشیدند. قیامآفرینان تیرخورده و مجروح با درهای باز خانههای همشهریهایشان روبهرو شده و با پشتگرمی و استقبال آنها توانستند نبرد سختی را با مزدوران حکومتی پیش ببرند. صحنههای شورانگیز این روز بهراستی انقلاب ضدسلطنتی و همیاری مردم با یکدیگر را تداعی میکرد.
بلوار امیرکبیر: در بلوار امیرکبیر(رجایی فعلی) از روز شنبه، مردم این خیابان که شاهراه حملونقل درون شهر بود مسدود کرده و به نشانه اعتراض به نظام ولایت فقیه لاستیکهای متعددی را آتش زدند. این بلوار از آغاز قیام به مدت ۲روز بهطور کامل توسط قیامکنندگان بسته بود.
کمربندی شیراز: در این کمربندی، مردم آزادهٔ شیراز ماشینهای خود را خاموش کردند تا اعتراض خود را به تصمیم دیکتاتوری دینی نشان دهند. این اعتراض تا آنجا گسترش یافت که حتی کامیونها بارهای خود را برای مسدود کردن کمربندی روی آسفالت خالی میکردند.
خیابان عفیفآباد: در خیابان عفیفآباد مردم به خیابانها ریخته و شعار مرگ بر خامنهای و مرگ بر دیکتاتور سردادند. نیروهای سرکوبگر شمار زیادی از مردم را در این خیابان دستگیر کردند. آنها پس از دستگیری جوانان به فرماندهان خود بهدروغ میگفتند که لیدر تظاهرات را گرفتهاند.
خیابان ارم و دانشگاه شیراز: در خیابان ارم و دانشگاه شیراز قشر دانشگاهی، فرهنگی و کارمندی شروع به اعتراض کردند اما از طرف پایگاه بسیج دانشگاه شیراز، به طرف آنها هجوم بردند. سرکوبگران دانشجویان را دستگیر نموده و هر کس را که شعارهای تند سرمیداد به اسم لیدر بازداشت میکردند.
بلوار استقلال: در این بلوار مردم شیراز با آتش زدن لاستیک در این خیابان نیز اعتراض خود به حکومت را نشان داده و اقدام به مسدود کردن بلوار نمودند.
مناطق جنوبی شیراز: در بسیاری از مناطق جنوبی شهر شیراز مردم به خیابانها ریخته و علیه رژیم تظاهرات کردند. در این منطقه مردم کنترل را از نیروهای امنیتی گرفته و مدت ۳روز مقاومت بر این منطقه کنترل داشتند. شایان ذکر است که دیکتاتوری آخوندی فقط با توسل به قهر عریان و با دستگیری صدها نفر توانست مقداری از کنترل خود را در این مناطق به دست بیاورد.
در جریان قیام مردم شیراز دستکم ۵مرکز نظامی حکومت مورد حمله قرار گرفت:
ـ ناحیه (ضد)ثارالله بسیج شیراز
ـ پادگان زرهی
ـ پایگاه بسیج صدرا
ـ کلانتری معالیآباد
ـ کلانتری گلشن(کشن)
کلانتری معالیآباد توسط مردم محاصره شده بود اما نیروهای سپاه از خیابان گلدشت وارد شده و قیامکنندگان را را با تفنگهای ساچمهای مورد هدف قرار میدادند.
در مورد کلانتری گلشن وضعیت فرق میکرد، قیامآفرینان توانستند این کلانتری را به تصرف کامل خود درآورده و تمام سلاحهای آن را مصادره نمایند تا در فرصتهای بعدی مورد استفاده قرار گیرد.
اینجا شیراز است
شیراز هنوز همان شیراز است؛ شهری که در دامان سبزهنگار و نسترننشانش، حافظ شیرازی، بیدار و نگران در کنار سعدی شیرینسخن، بیاعتنا به نعرههای جهانگشایانه و عربدههای فتح کربلا و قدس تیمور لنگ، شیراز را «خال رخ هفت کشور» مینامد.
شیراز و آب رکنی و این باد خوش نسیم
عیبش مکن که خال رخ هفت کشور است
و رو به تاریخ اینچنین زمزمه میکند:
خوشا شیراز و وضع بیمثالش
خداوندا نگهدار از زوالش
به شیراز آی و فیض روح قدسی
بجوی از مردم صاحب کمالش
شاید و حتماً که تأثیر دعاهای آمیخته با اشک و آه سحری لسانالغیب، با مدد فیض روح قدسی بود که شیراز را از زوال به دست خلیفهٔ بدنام ارتجاع نگهداشت و مردم «صاحب کمال» آن را برانگیخت تا اصالت شیراز و ایران را در حاکمیت عمامهداران بخروشند.
اینجا شیراز است؛ شهری که اسکندر مقدونی اگر توانست آن را به آتش بکشد اما نتوانست فرهنگ و پیشینهٔ درخشانش را نابود کند.
اینجا شیراز است، شهری که در دامانش کوروش بزرگ را پاس میدارد.
اینجا شیراز است و شیراز خواهد ماند.
امروز بیش از دیروز «حافظیه»، «آرامگاه سعدی»، «باغ غفیفآباد»، «ارگ کریمخان»، «باغ رام»، «باغ جهان نما» و دهها محل تاریخی شیراز زیباتر و دیدنیتر از قبل شده است؛ زیرا به گوهر شرافت و مقاومت آراسته شدهاند.
شیراز اگر تا دیروز خواهرخواندهٔ ۸شهر مهم جهان(وایمار آلمان، چونگ کینگ، نانجینگ چین، کوالالامپور مالزی، اکادیر مراکش، نیکوزیای قبرس، دوشنبه تاجیکستان و پچ مجارستان) بود، اینک نه خواهرخوانده، که خواهر تنی تمام شهرهای ایران و بلکه پایتخت شهرهای شورشی است.
امروز همهٔ شهرهای ایران در برابر «صوفی دجالفعل ملحدشکل»، یک شیرازند.