بیستوسومین روز از قیام سراسری، یک نقطهعطف در منحنی خیزش شهرها بود. رأس روحیهباخته و بدنهٔ وارفتهٔ حکومتی میپنداشتند که «آبها از آسیاب افتاده است»! سر از لاک ترس بیرون آورده و داشتند یواش یواش به هم تبریک میگفتند و آن را از کرامات آفتابی شدن خامنهای میدانستند، ناگهان طنینانداز شدن غرش تندر در آسمان ایران آنها را بر جای خود میخکوب کرد و محاسبههای نزدیکبینانهٔ آنها را به هم زد. فهمیدند با یک قیام سراسری و ادامهدار مواجهاند که نه مانند قیام۸۸ است نه ۹۶ و نه ۹۸، در عینحال مانند خطی سرخ این نقاط عطف را بههم متصل میکند و تا امروز امتداد میدهد. ویژگیهای آن بهگونهیی است که جز با منطق «انقلاب» نباید به بررسی آن پرداخت. نمیتوان مانند کبک سر را به زیر برف کرد و دل به تحلیلهای آبکی خوش کرد و مانند گماشتهٔ خامنهای در کیهان برای روحیهدادن به بسیجیهای ترسخورده نوشت:
«برای مشاهدهٔ واقعیت کافی است گوشی هوشمند خود را کمی کنار بگذارید، به بیرون بروید و در دنیای حقیقی با امنیتی که جمهوری اسلامی در یکی از ناامنترین مناطق جهان برایتان پدید آورده از قدمزدن در خیابان لذت ببرید و ببینید آن بیرون خبری نیست». ! (کیهان. ۱۷مهر ۱۴۰۱)
«مشکل کوچک»! آن است که تمام خبرها در بیرون است و بهدلیل قطع اینترنت و فیلترینگ شبکههای اجتماعی درصد کمی از آن در فضای مجازی انعکاس مییابد. پاسداران و بسیجیها با چشمان گردشده واقعیتی را میبینند که در تبلیغات هدفدار حکومتی عکس آن به آنها گفته شده بود.
ابلهانه و دجالگرانه اینکه به آنها تلقین شده بود که گروه کوچکی از جوانان و نوجوانان احساساتی و هیجانزده با تأثیرپذیری از بازیهای کامپیوتری دارند در خیابان چند سطل زباله میسوزانند و نباید ترسید، نظام مستقر است! حال میبینند که موضوع بیخدارتر از آن است که تصور میشد. اکنون در رسانههای حکومتی در مورد تعداد قیامآفرینان، شاهد چنین بازخوردی هستیم:
«نکته بسیار مهمی که باید به آن توجه شود اینکه، گستره نارضایتی و خشم را نباید محدود به همین تعدادی دانست که در تجمعهای اعتراضی شرکت میکنند. اینها درصد بسیار اندک از کل کسانی هستند که عصبانیاند. بسیاری اعتراض را به دلایل متعددی اثربخش نمیدانند که شرکت نمیکنند یا متغیر مهم دیگر که در پیمایش نیز جزو متغیرهای مهم تاثیرگذار بر پتانسیل اعتراض است، «ترس از هزینههای شرکت در اعتراض» است. این متغیرها اکنون عمل میکنند، اما قابل پیشبینی نیستند و ممکن است روزی عمل نکند و باعث اعتراضهای بسیار گستردهتر شود» (بهار نیوز. ۱۷مهر ۱۴۰۱).
این سایت در مطلبی دیگر با کنایه و تعریض به حکومت مینویسد:
«قرار بود زمستان سخت برای اروپا از راه برسد. اما ای دل غافل که این پاییز سخت بود که زودتر برای ما از راه رسید»!...
نظرسنجیها، مردم نگاریها و تحلیلها بیانگر این بود خشم انباشته و صبر مردم دیگر به تارمویی وابسته است. و دیدیم که چگونه تار مویی بند ثبات تودگی را پاره کرد و اینگونه التهاب آفرید!... مخلص کلام آنکه هرکس از این به بعد گفت اوضاع خوب است، چیزی نیست، و یا اتفاقی نیفتاده را به کنار بگذارید.
جامعه با یک دوز بالا دچار دوقطبی عجیبی شده است. حجم مخالفان حقیقتاً بالاست. ولو نماد خیابانی بالایی نداشته باشند و این حقیقتاً برای خود ساختار خطرناک است».
انقلاب دمکراتیک مردم ایران با گامهای محکم و استوار در حال به پیش تاختن است. حکومتی که در عرصهٔ پروپاگاندا خود را قدرقدرت خاورمیانه و دارای عمق راهبردی میدانست و شهرهای موشکی را به رخ میکشید اکنون به اعتراف خودیهای نظام به «تارمو» یی بند است.
«پاییز سخت» برای خامنهای فرا رسیده است ولی زمستان سختتر در راه است؛ زمستانی که شاه نیز نتوانست از آن جان سالم بهدر ببرد.