جهان در روز ۱۵ مهر اخبار خود را با شروع یکی از بزرگترین جنگهای قرن بیست و یکم آغاز کرد. به مرور و با گذشت روزها مشخص شد که فتیلهٔ جنگ بین فلسطین و اسراییل توسط نیروی مهیبی به نام دیکتاتوری ولایت فقیه در ایران و با هدف صدور بحرانهای داخلی به بیرون کبریت خورده و این سیاست ویرانگر مماشات بوده است که سالیان باعث فربه شدن و تشویق ارتجاع آخوندی برای تعدی به خلقهای مظلوم منطقه شده و این بار قرعه به نام مردم فلسطین افتاده است.
از آن روز به بعد توجهات به سوی منشاء همهٔ این بدبختیها و فجایع بیشتر از قبل جلب شد. بهویژه که رژیم بهدلیل مشکلات داخلی خود و بحرانهای لاینحل نهتنها از جنگافروزی منطقهیی و آتشافروزی کم نکرد که چندین جبهه جدید نیز در عراق و سوریه و یمن و لبنان باز کرد.
اما همان عامل و همان سیاست خانمانسوز مماشات هنوز اجازه نمیدهد که مکانیزمهای جدی برای جلوگیری از اطماع و نیات پلید رژیم آخوندی در صدور تروریسم به کار افتد. در حالی که افکار عمومی جهان صدای انقلاب و تغییرخواهی مردم ایران در قیامها بهخصوص در قیام ۱۴۰۱ را شنیده است ولی این سیاست اجازه نمیدهد که اقدامات عملی لازم از سوی دولتها و صاحبقدرتان اتخاذ شود تا افسار جنگافروزی رژیم را بکشند و با به کار انداختن مکانیزم ماشه و قطعنامههای شورای امنیت او را بهطور کامل محدود کنند.
در نتیجه و تنها بهعنوان نمونه، درست در سالگرد قیام یعنی در شهریور امسال ناگهان وزیر خارجه آمریکا خبر از «اعطای مجوز» برای پرداخت ۶ میلیارد دلار به رژیم قاتلان میدهد و بعد هم کوتاهآمدن و باج دادن به رژیم به اشکال دیگر ادامه مییابد.
سیاست صحیح کنگرهٔ آمریکا
البته سیاست مماشات در مقابل رژیم بهدلیل منافع اقتصادی، سیاست متبع همه کشورهای غربی بوده است به همین دلیل هم مقاومت ایران از دیرباز در چارچوب دیپلماسی انقلابی خود کوشیده است با تلاش شبانهروزی و افشاگری مستمر، وجدانهای بیدار و نمایندگان واقعی مردم کشورهای اروپایی و آمریکایی را با حقیقت و ماهیت رژیم و اهدافش آشنا کند تا جایی که در کهکشان مقاومت، تأیید ۳۶۰۰ نفر از همین قانونگذاران را در ۶۱ پارلمان از ۴۰کشور جهان، علنی و ثبت کرد و آنها را به جبهه پشتیبانی از مردم ایران آورد.
نکته مهم در این فعالیتها، توجه به جایگاه خاص آمریکا بهدلیل قدرت و اهمیت این کشور در جهان تکقطبی است. به همین دلیل یکی از نقاط تمرکز فعالیتهای سیاسی مقاومت، کنگره آمریکا بوده است که تاکنون دستاوردهای زیادی کسب کرده و توانسته است در مقابل سیاست استمالتجویانه دولت آمریکا در قبال رژیم، تاییدات و پشتیبانیهای جدی و مهم برای حمایت از مردم ایران به دست آورد.
در یکی از کنفرانسهای اخیر در کنگرهٔ آمریکا که با عنوان «محکومیت نقض حقوقبشر و تروریسم و جنگافروزی رژیم آخوندی» برگزار شد نمایندگان واقعی مردم آمریکا رو در روی سیاست رسمی کشور خودشان مواضعی به سود مردم ایران گرفتند که حاکی از درک عمیق آنها از ماهیت پلید رژیم و همچنین وجود یک آلترناتیو سازمانیافته در نبرد اصلی بین مردم و رژیم بود. آنها با شدیدترین انتقادها به دولت خود، جزییاتی از سیاست صحیح لازم را یادآوری و گوشزد کردند.
آقای مک کلینتاک عضو کمیته قضایی کنگره در توضیح چگونگی سیاست آمریکا با اشاره به «اعتراضات مداوم، افزایش اعدامها، و نقش مستقیم رژیم در تروریسم در داخل و خارج از ایران» گفت: «اول اینکه آمریکا باید حداکثر فشار را بر رژیم تهران وارد کند... باید از ارائه سرمایه اضافی به رژیم دست بردارد... ثانیاً، دولت ایالات متحده باید حداکثر حمایت سیاسی و اخلاقی را از مردم ایران انجام دهد و اقداماتی را که در قطعنامههای ۱۰۰ و ۶۲۷ مجلس بیان شده است، اتخاذ کند».
آقای برد شرمن با اشاره به خط صحیح کنگره آمریکا در قاطعیت با «تروریسم» رژیم، تأکید کرد که «کنگره در کنار مردم ایران میایستد. مردم آمریکا در کنار مردم ایران ایستادهاند. من به قانون عدم بودجه برای تروریسم رژیم ایران رأی دادم. ظالمانه بود. رژیم ایران گروگانهای آمریکایی را میگیرد و سپس بهدنبال یک امتیاز است... گرفتن گروگانهای آمریکایی نباید امتیازی داشته باشد. این رژیمی است که تروریسم را در سراسر جهان تأمین مالی میکند»
آقای روبن گالگو عضو کمیته قوای مسلح با تخطئه بیخیالی و نادیده گرفتن فریبکاریهای رژیم در دور زدن تحریمها، نقش کنگره برای فشار بر دولت برای جلوگیری از این امر را برجسته کرد: «من بهطور یکسان وزیر بلینکن و یلن را تحت فشار قرار دادم تا جریان فروش غیرقانونی نفت ایران به چین را متوقف کنند». آقای ماریو دیاز بالارت از اعضای کمیته تخصیص بودجه هم در ادامه بهجای «امتیازدهی» سیاست صحیح «تغییر رژیم در ایران» را روی میز گذاشت: «وقتی در رابطه با امتیازاتی به رژیم ایران و همه این چیزها صحبت میکنیم ما باید در مورد همه اینها اینگونه صحبت کنیم که همه اینها یک راهحل دارد و آن تغییر رژیم در ایران است. این راهحل است». بقیه نمایندگان نیز اجزای صحیح سیاست آمریکا را با عباراتی همچون:
- توقف «معامله ۶ میلیارد دلاری»،
- «بازگرداندن تحریمها»
- بلوکه «همه پولهای رژیم»
- توقف هر گونه «توافق هستهای»
- «نامگذاری سپاه پاسداران» بهعنوان «یک سازمان تروریستی»،
- پاسخگو دانستن «رئیسی و همپیمانان حامی تروریستاش»
- و...
ترسیم کردند و به دولت هشدار دادند که در تدوین «بودجه» همه این نکات را مد نظر قرار خواهند داد.
ملاحظه میشود که با تلاشهای خستگیناپذیر مقاومت ایران، خواستههای مردم ایران اینک در کنگره آمریکا منعکس میشود و در مقابل خط مماشات و کمک مالی به بانکدار تروریسم از سوی دولت آمریکا، خط صحیح کنگره در حال پیشرفت است.
جدیدترین محصول این خط صحیح و صلحجویانه تشکیل «گروه پارلمانی اشرف سه در کنگره» است که بیشک وزنه سنگینی در کفهٔ دیپلماسی انقلابی مقاومت ایران در برابر رژیم است.