به دنبال حرفهای خامنهای در اولین روز سال نو، دیروز4فروردین96 هم گماشتههای خامنهای در نمایشهای جمعه شهرهای مختلف کشور حرفهای او را دنبال کردند.
حرفهای اصلی خامنهای که دیروز از زبان امام جمعههایش تکرار شد، دو محور داشت، یکی اقتصادی بود و یکی هم انتخابات، اما در واقع آن قسمت اقتصادی هم در خدمت جنگ انتخابات بود، چون عمدتاً متمرکز بود روی شکستها و افتضاحات دولت روحانی و اینکه بیکاری بیشتر شده و ابراز تردید نسبت به آمارهایی که میدهد.
در قسمت مربوطه به انتخابات هم با اشارات کاملاً آشکاری دولت روحانی را یک دولت بیحال بیتحرک و غیر انقلابی معرفی کرد. این حرفها را روز قبل امام جمعههای خامنهای یا بعضی نمایندگان باند خامنهای در مجلس با شدت بیشتری تکرار کردند و صراحتاً گفتند که مردم نباید رئیسجمهور خسته انتخاب بکنند، بلکه رئیسجمهور باید از فساد اقتصادی مبرا باشد که همه این حرفها نیش و کنایه به روحانی بود. از طرف دیگر روحانی هم در سخنرانیای که امروز 5فروردین96 در سنندج داشت، جوابشان را داد و در برابر خامنهای که گفته بود دولت باید بیاید کارنامه خودش را ارائه کند و بگوید چه کار کرده است، روحانی هم گفت که قوه قضاییه باید بیاید و کارنامه خودش را ارائه داده و بگوید که چه کار کرده است.
حالا به واقع خامنهای از این حملات به روحانی چه هدفی را دنبال میکند؟ آیا واقعاً قصدش حذف روحانی است؟
البته که خواست و ایدهآل خامنهای این است که روحانی دوره بعد نباشد، اما به نظر میرسد که از پروژه حذف وی از طریق شورای نگهبان عبور کرده، اگر چه که ممکن است دلواپسان هنوز چنین خواستهای داشته باشند، اما بهنظر نمیرسد که خود خامنهای که به روحانی گفته بیاید و کاندیدا بشود، چنین چیزی مد نظر داشته باشد، به یک دلیل ساده و آن اینکه از باز شدن شکاف در رژیم و بیرون زدن قیام بهشدت وحشت دارد و به هیچوجه نمیخواهد یک بار دیگر آن صحنههای 88 تکرار بشود. البته سعی میکند که روحانی را تا حد ممکن بهاصطلاح خودشان تخریب کند و کاری کند که در دور بعد رأی نیاورد و در صندوق مهندسی شده حذف بشود. در واقع سقف خواسته خامنهای این است که روحانی در انتخابات رأی نیاورده و به قول خودشان با رعایت قواعد بازی حذف بشود، کف خواسته او هم این است که اگر هم انتخاب شد کاملاً تضعیف شده باشد و نتواند دیگر شاخ و شونه کشیده و کاملاً مطیع باشد. بنابراین میتوان گفت که حملات به روحانی هم با چنین هدفی صورت میگیرد.
البته خامنهای برای رسیدن به این هدف با موانع و دست بستگیهایی هم روبهروست.
اولین مانع و محذور خامنهای ترس از قیام و انفجار اجتماعی است، اگر این نبود روحانی را از طریق شورای نگهبان رد صلاحیت و خودش را خلاص میکرد.
دومین مانع و دست بستگی خامنهای وضعیت درب و داغان باند خود اوست که تا حالا نتوانسته یک کاندیدا هم معرفی بکند. بنابراین اگر نتواند این تضاد را حل کرده و باندها و دستهجات مختلف را قانع کند که به نفع یک کاندیدا، از رقابت خارج شوند، بازندهٴ این بازی خواهد بود.
محذور بعدی خامنهای این است که آن فرد چه کسی باشد که مدعیان دیگر را راضی کند و جنگ و دعوا را بخواباند و بالاخره تضاد بزرگش این است که این نمایش را چگونه بهاصطلاح آبرومند برگزار کند و خلاصه یک آب و رنگی به این نمایش مسخره بدهد.
حرفهای اصلی خامنهای که دیروز از زبان امام جمعههایش تکرار شد، دو محور داشت، یکی اقتصادی بود و یکی هم انتخابات، اما در واقع آن قسمت اقتصادی هم در خدمت جنگ انتخابات بود، چون عمدتاً متمرکز بود روی شکستها و افتضاحات دولت روحانی و اینکه بیکاری بیشتر شده و ابراز تردید نسبت به آمارهایی که میدهد.
در قسمت مربوطه به انتخابات هم با اشارات کاملاً آشکاری دولت روحانی را یک دولت بیحال بیتحرک و غیر انقلابی معرفی کرد. این حرفها را روز قبل امام جمعههای خامنهای یا بعضی نمایندگان باند خامنهای در مجلس با شدت بیشتری تکرار کردند و صراحتاً گفتند که مردم نباید رئیسجمهور خسته انتخاب بکنند، بلکه رئیسجمهور باید از فساد اقتصادی مبرا باشد که همه این حرفها نیش و کنایه به روحانی بود. از طرف دیگر روحانی هم در سخنرانیای که امروز 5فروردین96 در سنندج داشت، جوابشان را داد و در برابر خامنهای که گفته بود دولت باید بیاید کارنامه خودش را ارائه کند و بگوید چه کار کرده است، روحانی هم گفت که قوه قضاییه باید بیاید و کارنامه خودش را ارائه داده و بگوید که چه کار کرده است.
حالا به واقع خامنهای از این حملات به روحانی چه هدفی را دنبال میکند؟ آیا واقعاً قصدش حذف روحانی است؟
البته که خواست و ایدهآل خامنهای این است که روحانی دوره بعد نباشد، اما به نظر میرسد که از پروژه حذف وی از طریق شورای نگهبان عبور کرده، اگر چه که ممکن است دلواپسان هنوز چنین خواستهای داشته باشند، اما بهنظر نمیرسد که خود خامنهای که به روحانی گفته بیاید و کاندیدا بشود، چنین چیزی مد نظر داشته باشد، به یک دلیل ساده و آن اینکه از باز شدن شکاف در رژیم و بیرون زدن قیام بهشدت وحشت دارد و به هیچوجه نمیخواهد یک بار دیگر آن صحنههای 88 تکرار بشود. البته سعی میکند که روحانی را تا حد ممکن بهاصطلاح خودشان تخریب کند و کاری کند که در دور بعد رأی نیاورد و در صندوق مهندسی شده حذف بشود. در واقع سقف خواسته خامنهای این است که روحانی در انتخابات رأی نیاورده و به قول خودشان با رعایت قواعد بازی حذف بشود، کف خواسته او هم این است که اگر هم انتخاب شد کاملاً تضعیف شده باشد و نتواند دیگر شاخ و شونه کشیده و کاملاً مطیع باشد. بنابراین میتوان گفت که حملات به روحانی هم با چنین هدفی صورت میگیرد.
البته خامنهای برای رسیدن به این هدف با موانع و دست بستگیهایی هم روبهروست.
اولین مانع و محذور خامنهای ترس از قیام و انفجار اجتماعی است، اگر این نبود روحانی را از طریق شورای نگهبان رد صلاحیت و خودش را خلاص میکرد.
دومین مانع و دست بستگی خامنهای وضعیت درب و داغان باند خود اوست که تا حالا نتوانسته یک کاندیدا هم معرفی بکند. بنابراین اگر نتواند این تضاد را حل کرده و باندها و دستهجات مختلف را قانع کند که به نفع یک کاندیدا، از رقابت خارج شوند، بازندهٴ این بازی خواهد بود.
محذور بعدی خامنهای این است که آن فرد چه کسی باشد که مدعیان دیگر را راضی کند و جنگ و دعوا را بخواباند و بالاخره تضاد بزرگش این است که این نمایش را چگونه بهاصطلاح آبرومند برگزار کند و خلاصه یک آب و رنگی به این نمایش مسخره بدهد.