728 x 90

گفته‌ها و ناگفته‌ها از میان روزنامه‌های حکومتی روز ۱۶مرداد ۹۶

نگاهی به روزنامه‌های حکومتی
نگاهی به روزنامه‌های حکومتی
در روزنامه‌های حکومتی روز دوشنبه 16مرداد، دود و دمهای بزرگنمایی نمایش تحلیف در فضاحت گرفتن عکس سلفی نمایندگان مجلس ارتجاع با موگرینی گم شده است.

اعتماد: از سلفی بگیران مجلسی تا مجلس بدون تشریفات

رسالت: حبیبی: عکس سلفی اعضای فراکسیون امید با موگرینی حقارت‌آمیز بود

شهروند: تحلیلی از یک اتفاق غیرمنتظره در حاشیه مراسم تحلیف، مرز نمایندگی کجاست؟

کارون: وقتی نمایندگان برای سلفی سرودست می‌شکنند چه توقعی از مردم داریم؟ موگرینی ندیده ها

کیهان: گزارش از «سلفی حقارت»، این نمایندگان می‌خواهند پاسخ «مادر تحریم ها» را بدهند؟!

کیهان: عقده حقارت خود را با ملت ایران جمع نزنید
سهم‌خواهی حق چپاول و قدرت در کابینه روحانی موضوع برخی دیگر از مطالب روزنامه‌های دوشبنه است:
آرمان:‌زنان را برای مدیریت کشور تربیت نکرده‌ایم

آفتاب یزد: کواکبیان: اصلاح‌طلبان برای پر کردن جیب شان نیامده‌اند

بهار: سهم‌خواهی، اسم رمز مخالفت با کابینه ۲۴میلیونی

همدلی: گمانه‌زنیها درباره اعضای دولت دوازدهم تشدید شد؛ تغییرات کابینه در دقیقه 90
 
روزنامه‌های حکومتی آویختن مقامات حکومتی به مهمانان کشورهای دست دوم و سوم برای شل کردن طناب تحریمها، عنوانهای دستوری و مشابهی را به کار گرفته‌اند. برای نمونه به یک روزنامه نگاه می‌کنیم:
کاروکارگر: ظریف در دیدار رئیس مجلس سنای اسپانیا: ویژگیهای ایران زمینه مناسبی برای سرمایه‌گذاری خارجی ایجاد کرده است

کاروکارگر: روحانی در دیدار رئیس‌جمهور ارمنستان: ایران به‌دنبال توسعه روزافزون روابط با کشورهای همسایه است

کاروکارگر:‌معاون اول رئیس جمهوری: ایران می‌تواند شریکی مطمئن برای هند در تأمین انرژی باشد

در روزنامه‌های باند خامنه‌ای، عکس سلفی را بهانه حمله به برجام و باند روحانی کرده‌اند:
کیهان:
انتشار تصاویری از تقلای برخی نمایندگان موبایل به دست و ذوق‌زدگی آنها برای گرفتن سلفی با موگرینی در دل خود معنای تلخی را نهفته داشت و آن نمادی از واقعیت فرا متن برجام بود: کسانی که قرار است از حقوق ملت در برابر دشمن دفاع کنند، برای عکس یادگاری با ناقضان برجام، به شکل تحقیرآمیزی صف می‌کشند!

روزنامه‌های باند روحانی ضمن شریک کردن باند رقیب در سلفی گرفتن، پاسخ باند رقیب را هم داده‌اند:
ایران:
‌ابوالفضل حسن‌بیگی. که از طیف اصول‌گرایان منتقد دولت محسوب می‌شود، اعتقاد دارد که پرداختن به مسأله عکس یادگاری نمایندگان با موگرینی، زیر سؤال بردن عظمت مراسم تحلیف است. من خودم آنجا شاهد بودم یک نماینده به خانم موگرینی گفت ما امیدواریم روزی هم شما شعار مرگ بر آمریکا بدهید. از جمله خود من هم بلند گفتیم مرگ بر آمریکا و درود بر اروپا. نمایندگان به فارسی می‌گفتند.
آقای قشقاوی با ایشان صحبت می‌کرد و فکر کنم صحبتها را منتقل می‌کرد. بعد از صحبتها هم خانم موگرینی علامت شست که نشانه تأیید در فرهنگ اروپایی است، به نمایندگان نشان داد.

آرمان: تنها نمایندگان مجلس نبودند که اصرار و اشتیاق داشتند که با موگرینی، عکس‌ سلفی بگیرند، . ظرف چند روزگذشته رسانه‌های ایران مملو از ارسال دسته‌گل‌های فراوانی برای خودمان و افتخار از این‌که بیش از 80رهبر، رئیس‌جمهور، پادشاه، وزیرخارجه و نماینده ویژه، . در مراسم تحلیف حضور پیدا کرده‌اند، بود اما اگر کمی جدی به این موضوع نگاه کنیم، متوجه خواهیم شد شاید ما در میان کشورهای جهان از معدود کشورهایی باشیم که چنین مسائلی برای ما اهمیت بسیار دارد. بسیاری از مطبوعات اصول‌گرا در ایران زمانی که دو وزیر خارجه از دو کشور مختلف همزمان به تهران سفر می‌کنند، با آب و تاب تیتر می‌زنند: «تهران مرکز رایزنی تحولات منطقه شد».

برخی روزنامه‌های باند روحانی هم از فرصت عکس سلفی برای برخی تسویه حسابهای باندی استفاده کرده‌اند:
جمهوری اسلامی:
اقدام عده‌یی از نمایندگان مجلس شورای اسلامی برای گرفتن عکس سلفی با خانم موگرینی در حاشیه مراسم تحلیف بازتاب منفی گسترده‌یی در میان مردم و رسانه‌ها داشت. از آنجا که معاون کنسولی و امور مجلس وزارت امور خارجه کشورمان همراه خانم موگرینی بود و خود او اقدام به عکس گرفتن از این خانم و نمایندگان مجلس کرد، لازم است توسط وزیر امور خارجه مورد بازخواست قرار گیرد.

در روزنامه‌های باند روحانی هشدار به فروپاشی نظام چه از جنبه تهدیدهای ماهوی و ساختاری و چه از جنبه تراکم بحرانهای اجتماعی- اقتصادی مقالات مختلفی را به خود اختصاص داده است:
شرق: در برخی مناطق ایران تنها روستاییان نیستند که به حاشیه‌نشینی وارد شده‌اند بلکه بخشی از طبقات متوسط در جامعه ایران نیز به حاشیه‌نشینی گرایش نشان داده‌اند و در شهرهای بزرگ، این طبقات متوسط اجتماعی هستند که آرام‌آرام به حاشیه‌ها رانده می‌شوند. این مسأله می‌تواند به‌عنوان زنگ خطری اساسی به صدا در آید. فقر و تبعیض‌ از جمله مسائلی است که به‌صورت نهادینه در حال گسترش سیستمی است.

ابتکار: دوگانگی سیاسی و ستیز به فروپاشی ختم می‌شود
در ایران ساختار قدرت ساختاری دوگانه است؛ از یک طرف ساختار سیاسی ثابتی داریم و از طرف دیگر، بخشی از ساختار قدرت انتخابی است
بنابراین بین ساختار ثابت و ساختار انتخابی که از طریق رأی مستقیم انتخاب می‌شود، نزاع‌هایی وجود دارد و کشمکش‌هایی است. ممکن است از دل این تأکید و پافشاری یک ستیز سیاسی تولید شود و این ستیز سیاسی منجر به فروپاشی سیاسی و اجتماعی شود.

ابتکار: اپیدمی تیراندازی در پادگان
این چندمین بار است که یک سرباز به سمت هم‌خدمتی‌هایش شلیک می‌کند. علت حادثه مانند موارد پیشین هنوز مشخص نیست!. کشتار در پادگانها در سال‌های اخیر بیشتر شنیده می‌شود.آیا.کشتار در پادگانها به شکل یک اپیدمی شده است؟

در روزنامه‌های باند خامنه‌ای از در تقدیر بودن انفجار اجتماعی ابراز نگرانی کرده‌اند و راه برون‌رفت را نزدیک‌تر شدن حسن روحانی به باند خامنه‌ای توصیف کرده‌اند:
وطن امروز: در وضعیتی که پدر یک خانواده از روی فقر و به طمع بیمه عمر، همسر و فرزندش را به قتل می‌رساند! پرداختن به دستور کاری جز ریشه‌کنی فقر و بیکاری، هوای نفسی بیش نخواهد بود.
واضح است تعامل بین این هسته و پوسته با توجه به آنچه خواست این پوسته و ذات آن هسته است به تعارض و تنش‌آفرینی سیاسی منجر خواهد شد. حسن روحانی اما در دولت دوم خود به‌رغم آنچه اصلاح‌طلبان انتظار داشتند، راه این تعارض و تنش مداوم را مسدود کرده است و در دوگانه وفاداری به ریشه‌ها و روابط الیگارشیک آن کاست اصلاح‌طلب یا گرایش به سمت ایجاد یک ثبات نسبی در دوره‌ای که همه از او کار و دستاورد را انتظار دارند، به سمت بخش دوم متمایل شده است و خود را از تبعات دو سر باخت بازی یکی به نعل و یکی به میخ خاص اصلاح‌طلبان تا حدودی کنار کشیده است. . در اصل همه ما به نوعی درگیر مسائل اقتصادی و معیشتی هستیم و از این رو در میان دوگانه‌ای که از آن یاد کردیم، پسندیدن شق دوم به نظر رفتاری عقلایی‌تر باشد.

کیهان: در شبکه‌های اجتماعی موج جدیدی از نگرانی‌ها و حتی عصبانیتها به‌راه افتاد و به عقیده بسیاری این لیست و به‌خصوص تغییر در تیم اقتصادی بسیار ناخوشایند است و کارآمدی دولت را کاهش می‌دهد.
راغفر گفت: من هیچ امیدی به کابینه دولت دوازدهم ندارم و معتقدم مادامی که اقتصاد آلوده و نفوذ سرمایه در آن گسترده باشد، افراد تأثیر خاصی نمی‌توانند داشته باشند.
راغفر با اشاره به تغییرات احتمالی کابینه گفت: در خصوص این جایگزینی‌ها ابتدا باید بگویم که به عقیده من نوعی بی‌تناسبی در حال رخ دادن است. البته من با گزینه‌های قبلی هم خیلی موافق نبودم اما به‌عنوان مثال وقتی صحبت از فردی مانند آقای زنگنه و واعظی به میان می‌آید این بی‌تناسبی به مراتب بیشتر می‌شود.
شما در یک طرف فردی را دارید که کارکشته این حوزه است و ارتباطات و نفوذ بسیاری دارد و با قراردادها و انواع آن آشنا است، چگونه می‌خواهید فردی مانند واعظی را جایگزین وی کنید؟ درباره آقای نوبخت در وزارت اقتصاد و آقای نهاوندیان در سازمان برنامه‌ریزی هم این بی‌تناسبی مشهود است.

در روزنامه‌های باند روحانی گوشه‌هایی از شکاف در باندهای وابسته به ولی‌فقیه بازگو شده است:
ابتکار: برخی اصول‌گرایان، از موضع منافقین صحبت می‌کنند
عضو هیأت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی گفت: کسانی که روزی به‌عنوان نمادهای اصول‌گرایی شناخته می‌شدند، امروز هم‌چون (مجاهدین) سخن از سرنگونی نظام بر زبان می‌آورند.

جمهوری اسلامی: پرسش بعدی درباره عملکرد سیاسی جامعه مدرسین این است که آیا جامعه مدرسین به‌معنای خاص سیاسی و به‌اصطلاح امروزی جناحی عمل می‌کند یا نه؟ بارزترین جایی که شائبه کار جناحی دارد، انتخاباتها و معرفی کاندیدای خاص است که عمدتاً حمایت از کاندیدای خاص به‌ویژه در ریاست‌جمهوری نشانه عمل جناحی نیز می‌باشد. در این مجموعه مصاحبه‌ها آیت‌الله مسعودی خمینی معتقد است، معرفی کاندیدای خاص به‌معنای طرفداری از یک جناح خاص است و نباید از سوی جامعه مدرسین صورت گیرد. جامعه مدرسین باید برای این کار کند. برای شخص فرد و این‌ها به هیچ‌وجه کار نکند. آن جامعه مدرسین اولیه، برای فرد کار نمی‌کرد

روزنامه‌های باند خامنه‌ای ضمن حمله به مواضع آخوند روحانی چگونگی ربودن کرسی ریاست‌جمهوری را از دست خامنه‌ای به وی گوشزد کرده و نسبت به ادامه مسیر قبلی هشدار داده‌اند:
کیهان: آن دوگانه اگر در میان نبود!
برخی از اظهارات آقای دکتر روحانی طی چند هفته اخیر و از جمله، آنچه در مراسم تحلیف مطرح کردند، این تلقی را پیش می‌آورد که ایشان دولت یازدهم را فاقد عیب و نقص جدی می‌دانند و بر ادامه همان راه در دولت دوازدهم اصرار دارند.
کاستی‌های دولت یازدهم مخصوصاً مواردی نظیر گسترش بیکاری، سختی معیشت مردم، تعطیلی انبوهی از کارگاههای تولیدی، رکود کم‌سابقه، تورم لگام‌گسیخته، حمایت از حقوق‌های نجومی، نتیجه «تقریباً هیچ» برجام که 4سال امکانات و ظرفیت‌های نظام از مردم دریغ شده و به پای آن ریخته شده بود و. از نگاه «مردم آگاه و هوشیار ایران» پنهان نبوده است و اگر قرار بود کارنامه دولت یازدهم ملاک قضاوت و رأی مردم باشد، به یقین آرای آقای دکتر روحانی نه فقط به اکثریت نمی‌رسید بلکه رقمی بسیار پایین‌تر از مرز اکثریت را در پی داشت.
رأی اکثریت آقای روحانی را باید در تلاش گسترده و همه‌جانبه ایشان و برخی دیگر از دولتمردان در القای دوگانه «جنگ یا دولت فعلی»! جستجو کرد،
دقیقا بعد از اطلاع دولت یازدهم از نارضایتی گسترده مردم بود که ناگهان همه بلندگوهای حامی دولت از داخل و خارج، ساز این دوگانه را کوک کردند که ملت باید میان دولت آقای روحانی و پذیرش حمله نظامی آمریکا، یکی را انتخاب کند و مقامات آمریکایی و اروپایی ضمن حمایت آشکار و بی‌پرده از آقای روحانی به گزینه نظامی روی میز و تحریم‌های آماده اعمال اشاره می‌کردند و در همان حال تأکید می‌کردند که این گزینه‌ها را تا انجام انتخابات ریاست‌جمهوری در ایران به تعویق انداخته‌اند! آیا، این ترفند مفهومی غیر از آن داشت که فقط انتخاب آقای روحانی می‌تواند مانع استفاده حریف از گزینه‌های مورد اشاره باشد؟!
اکنون باید از جناب روحانی پرسید که آیا اتخاذ این مواضع از سوی مقامات آمریکایی می‌تواند مفهوم و معنایی غیر از تهدید مردم ایران داشته باشد که اگر به آقای روحانی رأی ندهید، چنین و چنان خواهیم کرد؟!
3- ممکن است آقای دکتر روحانی و دوستانشان ادعا کنند اظهارات مقامات آمریکایی و اروپایی نمی‌تواند ملاک ارزیابی باشد که باید گفت؛ اظهارات و مواضع خودتان را که قبول دارید؟
بنابراین حتی اگر هماهنگی از قبل صورت گرفته میان داخل و خارج را نادیده بگیریم، همسویی و همپوشانی این دو خط داخلی و خارجی قابل انکار نیست، هست؟! یک بار دیگر به مواضع آن روزهایتان مراجعه بفرمائید و تهدید مردم به سایه جنگ در صورتی که به آقای روحانی رأی ندهند، را مرور کنید! کدامیک از آنها قابل انکار است؟! البته آمریکا بعد از انتخابات، تهدید نظامی خود را جدی‌تر از قبل مطرح کرد و فقط 24ساعت بعد از انتخاب آقای روحانی در اجلاس حجاز «ناتوی عربی» را با سمت و سوی اعلام شده علیه ایران اسلامی تشکیل داد و تحریم‌های موسوم به «مادر تحریم‌ها» را نیز تصویب کرد.
اگر تهدید مردم به سایه جنگ و ایجاد دوگانه «یاجنگ یا روحانی» را در کسب اکثریت آراء خود بی‌تأثیر می‌دانند، چرا این دوگانه را مطرح کرده و همه توان خود را برای القای آن به کار گرفتند؟! تا آنجا که با زیرپا گذاشتن قوانین جاری، برخی از وزراء، استانداران و فرمانداران- که شماری از آنها به همان علت مجرم شناخته شده‌اند- را برای القای توهم یاد شده به مناطق مختلف کشور فرستادند.
روحانی و دوستانشان در جریان انتخابات ریاست‌جمهوری دوازدهم به القای توهم «یا جنگ یا روحانی»! بسنده نکردند بلکه توهمات دیگری نظیر این‌که اگر به روحانی رأی ندهید، طرف مقابل در پیاده‌روها دیوار می‌کشد! و یا طی 38سال گذشته به اعدام و زندانی کردن افراد بی‌گناه مشغول بوده است!. و نمونه‌های مشابه دیگری از همین دست را نیز پیش کشیدند که با تأسف باید گفت؛ خلاف واقع بود و برای ترساندن مردم و جلب آراء آنان طراحی شده و به میدان آمده بود.
گفتنی است آقای دکتر روحانی در مراسم تحلیف به نمونه‌هایی از دستاوردهای دولت یازدهم نیز اشاره کردند که بسیاری از آنها با واقعیات فاصله‌یی پرناشدنی و در مواردی متضاد داشت که شرح آن به درازا می‌کشد و به فرصتی دیگر موکول می‌کنیم.
، اکنون ضمن تأکید بر قانونی بودن ریاست‌جمهوری جناب آقای دکتر روحانی، این پرسش را با ایشان و حامیان انتخاباتی وی در میان می‌گذاریم که آیا هیچیک از موارد مورد اشاره در یادداشت پیش روی قابل انکار است؟ اگر در این موارد تردیدی نیست - که نیست و مستندات آن فقط با یک مراجعه گذرا به رسانه‌های تحت حمایت دولت قابل دیدن است- پرسش بعدی پیش‌کشیده می‌شود و آن، این‌که آیا جناب ایشان هنوز هم می‌توانند آن‌گونه که در مراسم تحلیف اشاره کرده‌اند 23میلیون و چندصدهزار رأی خود را نشانه تأیید دوران 4ساله دولت یازدهم از سوی ملت بدانند و در آراء یاد شده، برای دوگانه «سایه جنگ یا انتخاب روحانی» هیچ حسابی باز نکنند؟! و سپس با استناد به این برداشت‌ که می‌بینیم نمی‌تواند برداشت قابل قبولی باشد، نتیجه بگیرند که چون مردم با اکثریت آراء خود، عملکرد و مواضع دوران 4ساله دولت یازدهم را تأیید کرده‌اند، ایشان خود را موظف به ادامه همان راه می‌داند؟!
										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/d0303b44-f317-4b9c-b1fb-2fe79ce4f416"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات