در روزنامههای باند خامنهای بیشترین عنوانها به برجام و چشمانداز تحریمها و حمله به باند روحانی اختصاص یافته است:
جوان: این بار بزک اروپاییها
رسالت: ماکرون: مخالف توسعه برنامه موشکی ایران هستیم
سیاست روز: راهبرد آمریکا تشدید جنگ نیابتی
قدس: مهر ابطال بر افسانه اروپای خوب آمریکای بد
کیهان: اروپا شریک دزد است کشور را از چاله به چاه نیندازید
کیهان: تنزل وعدههای برجامی به واردات گوسفند و گاو
کیهان: برجام منطقهیی اروپا علیه ایران
وطن امروز: کنگره پای ترامپ
روزنامههای باند روحانی و شرکا تیترهای مهمشان را به دعواهای باند و بحرانهای داخلی اختصاص دادهاند:
آفتاب یزد: خودرو سازان همچنان گران میکنند
اقتصاد پویا: 270هزار میلیارد تسهیلات بانکی کجا رفت؟
اطلاعات: رئیس سازمان مالیاتی: برخی فضا را غبار آلود کردهاند تا مالیات ندهند
امتیاز: رئیس مرکز توسعه و پیشگیری سازمان بهزیستی هشدار داد: بالا بودن نرخ معلولیتها در جنوب کشور
بهار: دانشگاه منفعل؛ وزیر معتدل
جهان صنعت: تقابل دولت و بخش خصوصی
سایه: 53قلم داروی اساسی در کشور دچار کمبود شدهاند
ستاره صبح: هشدار رئیس سازمان محیطزیست: فاجعه آبی در راه است- اگر تصمیمی سخت نگیریم کشور دچار بیآبی شدید میشود
در روزنامههای باند روحانی و شرکا سوز و گداز از مقاومت ایران بهخاطر به تله انداختن نظام در بنبست برجام ادامه دارد:
اعتماد: اینکه ترامپ را هم نباید کاملاً سیاه دید. باید به فکر اصلاح ذهن و رفتار مشوش او بوده و در کنار سایر موارد مطروحه در این نوشته، از موضع قدرت، با ایجاد مشوقهایی، ترامپ را نیز برای تجدیدنظر در سیاستهای ضدایرانی آزمایش کرد.
ضدانقلاب برانداز به رهبری (مجاهدین) هم... فعالیتهای خود را صدچندان کردهاند. این جبهه ضدایرانی با استفاده از پایگاه و نفوذ جناح نئوکانهای آمریکا، از قدرت تاثیرگذاری و مانوری برخوردار شدهاند که در تاریخ حدود چندین دههای روابط ایران و آمریکا بعد از انقلاب، بیسابقه است. با اعلام استراتژی جدید در مورد ایران، به نظر میرسد که «فتنه همسایه» درتغییر «استراتژی تعامل به تقابل با ایران» در واشینگتن موفق بوده است.
دشمنان ایران، واشینگتن را خط مقدم مقابله با ایران قرار دادهاند. لذا تهران نباید از لابی تلآویو-ریاض- ابوظبی- نئوکانها- (مجاهدین) بهویژه در آمریکا غافل بماند.
در روزنامههای باند خامنهای ابراز وحشت از چشمانداز تشدید تحریمها و بر باد رفتن رویای اروپای همراه با رژیم، دستمایه حمله به باند رقیب شده است:
کیهان: برجام منطقهیی اروپا علیه ایران
اگر به آنچه از طرف مقامات این چهار کشور غربی که طرف اصلی ما در پرونده هستهیی بودند، مطرح شده، نظر بیفکنیم در مییابیم که آنان در مورد موضوعاتی که علت اصلی تقابل مقامات کاخ سفید با ایران است، وحدت نظر داشته و در اینکه باید در این موارد با آمریکا همراه باشند، تردیدی باقی نگذاشتند.
کشورهای اروپایی، آنطور که از سخنان مقامات آلمان، انگلیس و فرانسه فهمیده میشود معتقدند آنچه رئیسجمهور آمریکا در درون برجام دنبال آن میگردد در کنار برجام قرار داشته و به اندازه خود برجام مشروعیت دارد و الزامآور میباشد. یعنی قطعنامه 2231و بیانیه مشترک کشورهای 5+1. اروپاییها میگویند کنترل منطقهیی ایران و کاستن سیستماتیک از قدرت جمهوری اسلامی که در برجام به آن «اشارت» رفته و در قطعنامه و بیانیه مورد اشاره به تفصیل درباره آن بحث شده است، این فرصت و امکان را در اختیار غرب قرار میدهد تا ایران را وادار به توافق در مورد قدرت منطقهیی خود کند.
میتوانیم با اطمینان زیادی بگوئیم آمریکا و اروپا از آنجایی که در اصل ضرورت مهار قدرت رو به افزایش منطقهیی ایران وحدتنظر دارند بهزودی به توافق میرسند و همانطور که بهطور ضمنی در نطق روز جمعه 21مهرماه ترامپ آمد، جبهه دوبارهای مرکب از این کشورها علیه نفوذ منطقهیی ایران ذیل واژه دروغین «تروریزم» شکل میگیرد.
آنان البته با نگاه به تسلیم شدن ایران در پرونده هستهیی گمان میکنند، شرایط داخلی ایران نسبت به دهه قبل تغییر کرده و اینک ایران در برابر «فشار شدید» کوتاه میآید ک
از سوی دیگر آمریکاییها به بعضی رخدادها از قبیل شیوع اعتراضات صنفی- که بعضی از آنها، ناشی از ناکارآمدی و خلف وعده بعضی از مسئولان و دستگاههای کشور است- دل بستهاند و معتقدند نیروهایی در ایران برای «تغییر» به آنان کمک میکنند
آمریکا و اروپا معتقدند در ایران جریانی وجود دارد که کماکان «مذاکره» را در سطح ملی پیش میبرد و ضرورت آن را جنبه همگانی میبخشد. از نظر آنان در ایران به اندازه کافی نیروهایی هستند که اهداف غرب را با زبانی ایرانی به مخاطب منتقل کرده و در دو سطح نخبگان و دولتمردان یارگیری نمایند.
اروپاییها گمان میکنند ایران در زیر سلطه نیروهایی است که مذاکره را مهمترین راهحل به حساب میآورند. آنان گمان میکنند در ایران دولتی بر سر کار است که در برابر فشار تسلیم میشود. این البته تصور درستی از حکومت و جامعه جمهوری اسلامی نیست.
کیهان: اروپا شریک دزد است /کشور را از چاله به چاه نیندازید!
امید بستن به اروپاییها برای در امان ماندن از تهدید آمریکا، افتادن از چاله به چاه و به عبارتی در دام شغال افتادن از هراس چنگ و دندان نشاندادن گرگ است.
«موضعگیری صریح اتحادیه اروپا در خصوص طرح برجام ثانویه؛ هر چه تهران بگوید»، «اروپا، آمریکا نیست»، «اروپا علیه تکروی ترامپ»، «اروپا برای حمایت از برجام جبهه واحد تشکیل میدهد»، «هشدار برجامی سران 28کشور اروپایی به ترامپ» و... این موضعگیریها در کنار دیگر موارد مشابه در این روزها به تیتر اول و عنوان یادداشتها و گزارشهای روزنامههای زنجیرهیی مدعی اصلاحات تبدیل شده است... در حقیقت برجام نه بهعنوان عاملی برای لغو تحریمها، بلکه نقشه راهی برای نرمال سازی ایران است. به همین دلیل است که تاکنون تقریباً و تحقیقاً هیچ دستاوردی برای ایران نداشته است.
در حال حاضر دو گروه سهلاندیش و مأموریتدار با بازی در پازل دشمن، نقش جاده صافکنِ طرحهای مغایر با منافع ملی را ایفا میکنند... در نشست پنجشنبه هفته گذشته سران اروپایی در بروکسل، کشورهای اروپایی ابتدا بر حفظ برجام تأکید کردند. این موضعگیری با استقبال رسانههای زنجیرهیی در داخل ایران همراه شد. اما نکته مهم این نشست که رسانههای مدعی «دانستن حق مردم است» ترجیح دادند آن را نادیده بگیرند تأکید انگلیس، فرانسه و آلمان برای افزایش فشارها به ایران بود.
«امانوئل ماکرون» رئیسجمهور فرانسه پس از این نشست در جمع خبرنگاران با اشاره به برنامه موشکی ایران گفت: «با وجود احترام کامل به برجام، مخالف توسعه برنامه موشکی ایران هستیم و بهزودی با دیگر رهبران اروپایی در این باره گفتگو خواهیم کرد»... مقامات آمریکایی با همکاری کشورهای اروپایی عضو 1+5و علیالخصوص فرانسه در پی تغییر صورت مسأله برجام هستند... مسأله اساسی در حال حاضر این است که برجام به یک توافق یکطرفه تبدیل شده است و در حقیقت هستهیی رفت و تحریمها ماند... سکوت عملی اروپا در قبال پیمانشکنی آمریکا و در عینحال دادن هشدار درباره موشکهای دفاعی ایران، به اندازه کافی روشن نیست که معلوم کند 3دولت اروپایی، ادای «شریک قافله» را در میآورند اما در اصل «رفیق دزد» هستند؟!... مجلس نمایندگان آمریکا در روزهای آینده درباره اعمال تحریمهای جدید علیه برنامه موشکی ایران و همچنین تحریمهایی علیه جنبش مقاومت «حزبالله» لبنان، رأیگیری خواهند کرد.
«کوین مککارتی» رهبر جمهوریخواهان مجلس نمایندگان آمریکا روز جمعه با اعلام این خبر گفت قصد دارند بدون تضعیف توافق هستهای، فشار بیشتری به ایران بیاورند... این در حالی است که طرح جداگانهای در مجلس سنای آمریکا برای تغییر قانون فعلی این کشور در خصوص برجام، برای اضافه کردن شروط جدید به توافق هستهیی یا بازگرداندن تحریمهای برداشته شده، در جریان است.
مقابله با تأمین مالی تروریسم!
«استیون منوچین» وزیر خزانهداری آمریکا برای آنچه «مقابله با تأمین مالی تروریسم» خوانده شده به خاورمیانه (غرب آسیا) سفر خواهد کرد.
جوان: سرمقاله: پسراندن نیابتی، نسخه جدید واشینگتن
همان زمان که ترامپ در سخنرانی جنجالی اخیرش از راهبرد دولتش بر ضد جمهوری اسلامی ایران رونمایی کرد، اندیشکده «شورای آتلانتیک» از اتاقهای فکر شناختهشده آمریکایی در گزارشی تحت عنوان «گزینههای استراتژی آمریکا برای [مقابله با] چالش منطقهیی ایران» پیشنهادهایی را روی میز کاخ سفید گذاشت که تأملی گذرا در آن مفید است. این اندیشکده در سیاست تجویزی خود پنج راهبرد را به دولت ایالاتمتحده آمریکا پیشنهاد میدهد که عبارتاند از: مهار حداقلی (Minimalist Containment)، مهار تقویتشده (Enhanced Containment)، هزینهسازی (Sandbagging)، پسراندن (Pushback)، تغییر رژیم (Regime Change). البته ترجیعبند همه این راهبردهای پیشنهادی «مهار و تضعیف قدرت منطقهیی و نقشآفرینی خارجی جمهوری اسلامی ایران» است و این راهبردهای گوناگون در واقع یک هدف را دنبال میکنند.
تحلیلگران اتاق فکر شورای آتلانتیک پس از ارزیابی تهدیدات و فرصتهای هر یک از گزینههای پیشنهادی خود، در مجموع گزینه چهارم یا «پسراندن» را مرجح دانسته و آن را «مؤثرترین روش برای تغییر رفتار ایران، با هزینهای قابلپرداخت و بدون آغاز جنگ علیه جمهوری اسلامی» توصیف میکنند.
این گزینه پیشنهادی غرب در واقع نسخه بهروز شده همان «جنگ نیابتی» است که مدتها در دستور کار سرویسهای اطلاعاتی غربی بوده و هدف آن مشغولسازی نظام اسلامی در محیط داخلی و پیرامونی و افزایش هزینه نفوذ منطقهیی ایران بدون پرداخت هزینه مستقیم توسط غرب است.
روزنامههای باند خامنهای باند رقیب را هم ذات و هم سو با غرب خواندهاند و خواستهاند خروج از برجام به پای آنان نوشته شود نه نظام:
وطن امروز: تأملی در مبانی و اهداف تفکیک ترامپ از آمریکا
با تدقیق در رفتار جریان فکری حامی برجام بهوضوح میتوان مشاهده کرد این طیف فکری، بهرغم اعترافهای تاریخی دستاندرکاران به بیحاصلی اقتصادی برجام و فاصله معنیدار نتایج آن با هدف اعلام شده «رفع تحریمها»، نهتنها به اشتباه بودن منطق خود معترف نیستند، بلکه همچنان همان رویکرد برجامی و مذاکره و معامله با نظام سلطه را دنبال میکنند. امضای اسنادی چون 2030یا رفتن زیر بار استانداردهای FATF یا تلاش برای عضویت در WTO، در واقع تکرار همان مدل برجام است اما تعمیم مدل برجام به حوزههای دیگر در عین اذعان به بیفرجامی و شکست آن در یک آزمایش بزرگ و پرهزینه، در ذات خود متناقض است... این پندار اشتباه است که این جریان خاص که مشخصاً باید آنها را الیگارش- لیبرالهایی ایرانی خواند، در شعارها و ادعاهای خود صادق بودهاند و هدفشان از مذاکره و امضای برجام، رفع تحریمها بوده است. راقم این سطور معتقد است همانگونه که آمریکا «برنامه هستهای» را بهانهیی برای تحریم و ضربهزدن به اقتصاد ایران قرار داد، لیبرالهای ایرانی نیز «تحریمهای هستهای» را بهانهیی برای گشودن باب مذاکره و بردن کشور ذیل سلطه غرب قرار دادند. هم آمریکا از ابتدای پیروزی انقلاب پروژه تحریم ایران را آغاز کرد و هم جریان لیبرال پروژه مذاکره و تعامل را کلید زد... آمریکا شدیدترین تحریمهایش را اعمال کرد و جریان لیبرال چه در سطح همراهی با ادعاهای کذب آمریکا درباره تولید سلاح در ایران، چه در سطح مطالبه تحریم و چه در سطح گرادادن برای تحریم، نقشی اساسی ایفا کرد... باید گفت یک پیوند طبیعی میان نظام لیبرال- سرمایهداری و «الیگارش-لیبرالهای ایرانی» وجود دارد که گروه اخیر را به پذیرش سلطه غرب تحریک میکند.
هدف این پیوند، چیزی جز تأمین منافع 2طرف از طریق «تقسیم منابع کشور» میان نظام سلطه و الیگارشهای لیبرال نیست. بقا و فنای گفتمان مذاکره با آمریکا در سپهر سیاسی ایران، برای لیبرالهای ایرانی حکم حیات و ممات را دارد. این است که با وجود تجربه آشکار برجام و شکلگیری یک آگاهی عمومی درباره فرجام رویکرد مذاکره و تعامل با آمریکا، همچنان در تلاشند رویکرد مذاکره و تسلیم از اعتبار نیفتد. خروج از برجام باید به هزینه و اعتبار برجامیان انجام شود تا برای همیشه ریشه این رویکرد خشک شود. خروج به هزینه نظام و جریان انقلابی، به عمر گفتمان مذاکره و تسلیم پایان نخواهد داد.
جوان: این بار بزک اروپاییها
رسالت: ماکرون: مخالف توسعه برنامه موشکی ایران هستیم
سیاست روز: راهبرد آمریکا تشدید جنگ نیابتی
قدس: مهر ابطال بر افسانه اروپای خوب آمریکای بد
کیهان: اروپا شریک دزد است کشور را از چاله به چاه نیندازید
کیهان: تنزل وعدههای برجامی به واردات گوسفند و گاو
کیهان: برجام منطقهیی اروپا علیه ایران
وطن امروز: کنگره پای ترامپ
روزنامههای باند روحانی و شرکا تیترهای مهمشان را به دعواهای باند و بحرانهای داخلی اختصاص دادهاند:
آفتاب یزد: خودرو سازان همچنان گران میکنند
اقتصاد پویا: 270هزار میلیارد تسهیلات بانکی کجا رفت؟
اطلاعات: رئیس سازمان مالیاتی: برخی فضا را غبار آلود کردهاند تا مالیات ندهند
امتیاز: رئیس مرکز توسعه و پیشگیری سازمان بهزیستی هشدار داد: بالا بودن نرخ معلولیتها در جنوب کشور
بهار: دانشگاه منفعل؛ وزیر معتدل
جهان صنعت: تقابل دولت و بخش خصوصی
سایه: 53قلم داروی اساسی در کشور دچار کمبود شدهاند
ستاره صبح: هشدار رئیس سازمان محیطزیست: فاجعه آبی در راه است- اگر تصمیمی سخت نگیریم کشور دچار بیآبی شدید میشود
در روزنامههای باند روحانی و شرکا سوز و گداز از مقاومت ایران بهخاطر به تله انداختن نظام در بنبست برجام ادامه دارد:
اعتماد: اینکه ترامپ را هم نباید کاملاً سیاه دید. باید به فکر اصلاح ذهن و رفتار مشوش او بوده و در کنار سایر موارد مطروحه در این نوشته، از موضع قدرت، با ایجاد مشوقهایی، ترامپ را نیز برای تجدیدنظر در سیاستهای ضدایرانی آزمایش کرد.
ضدانقلاب برانداز به رهبری (مجاهدین) هم... فعالیتهای خود را صدچندان کردهاند. این جبهه ضدایرانی با استفاده از پایگاه و نفوذ جناح نئوکانهای آمریکا، از قدرت تاثیرگذاری و مانوری برخوردار شدهاند که در تاریخ حدود چندین دههای روابط ایران و آمریکا بعد از انقلاب، بیسابقه است. با اعلام استراتژی جدید در مورد ایران، به نظر میرسد که «فتنه همسایه» درتغییر «استراتژی تعامل به تقابل با ایران» در واشینگتن موفق بوده است.
دشمنان ایران، واشینگتن را خط مقدم مقابله با ایران قرار دادهاند. لذا تهران نباید از لابی تلآویو-ریاض- ابوظبی- نئوکانها- (مجاهدین) بهویژه در آمریکا غافل بماند.
در روزنامههای باند خامنهای ابراز وحشت از چشمانداز تشدید تحریمها و بر باد رفتن رویای اروپای همراه با رژیم، دستمایه حمله به باند رقیب شده است:
کیهان: برجام منطقهیی اروپا علیه ایران
اگر به آنچه از طرف مقامات این چهار کشور غربی که طرف اصلی ما در پرونده هستهیی بودند، مطرح شده، نظر بیفکنیم در مییابیم که آنان در مورد موضوعاتی که علت اصلی تقابل مقامات کاخ سفید با ایران است، وحدت نظر داشته و در اینکه باید در این موارد با آمریکا همراه باشند، تردیدی باقی نگذاشتند.
کشورهای اروپایی، آنطور که از سخنان مقامات آلمان، انگلیس و فرانسه فهمیده میشود معتقدند آنچه رئیسجمهور آمریکا در درون برجام دنبال آن میگردد در کنار برجام قرار داشته و به اندازه خود برجام مشروعیت دارد و الزامآور میباشد. یعنی قطعنامه 2231و بیانیه مشترک کشورهای 5+1. اروپاییها میگویند کنترل منطقهیی ایران و کاستن سیستماتیک از قدرت جمهوری اسلامی که در برجام به آن «اشارت» رفته و در قطعنامه و بیانیه مورد اشاره به تفصیل درباره آن بحث شده است، این فرصت و امکان را در اختیار غرب قرار میدهد تا ایران را وادار به توافق در مورد قدرت منطقهیی خود کند.
میتوانیم با اطمینان زیادی بگوئیم آمریکا و اروپا از آنجایی که در اصل ضرورت مهار قدرت رو به افزایش منطقهیی ایران وحدتنظر دارند بهزودی به توافق میرسند و همانطور که بهطور ضمنی در نطق روز جمعه 21مهرماه ترامپ آمد، جبهه دوبارهای مرکب از این کشورها علیه نفوذ منطقهیی ایران ذیل واژه دروغین «تروریزم» شکل میگیرد.
آنان البته با نگاه به تسلیم شدن ایران در پرونده هستهیی گمان میکنند، شرایط داخلی ایران نسبت به دهه قبل تغییر کرده و اینک ایران در برابر «فشار شدید» کوتاه میآید ک
از سوی دیگر آمریکاییها به بعضی رخدادها از قبیل شیوع اعتراضات صنفی- که بعضی از آنها، ناشی از ناکارآمدی و خلف وعده بعضی از مسئولان و دستگاههای کشور است- دل بستهاند و معتقدند نیروهایی در ایران برای «تغییر» به آنان کمک میکنند
آمریکا و اروپا معتقدند در ایران جریانی وجود دارد که کماکان «مذاکره» را در سطح ملی پیش میبرد و ضرورت آن را جنبه همگانی میبخشد. از نظر آنان در ایران به اندازه کافی نیروهایی هستند که اهداف غرب را با زبانی ایرانی به مخاطب منتقل کرده و در دو سطح نخبگان و دولتمردان یارگیری نمایند.
اروپاییها گمان میکنند ایران در زیر سلطه نیروهایی است که مذاکره را مهمترین راهحل به حساب میآورند. آنان گمان میکنند در ایران دولتی بر سر کار است که در برابر فشار تسلیم میشود. این البته تصور درستی از حکومت و جامعه جمهوری اسلامی نیست.
کیهان: اروپا شریک دزد است /کشور را از چاله به چاه نیندازید!
امید بستن به اروپاییها برای در امان ماندن از تهدید آمریکا، افتادن از چاله به چاه و به عبارتی در دام شغال افتادن از هراس چنگ و دندان نشاندادن گرگ است.
«موضعگیری صریح اتحادیه اروپا در خصوص طرح برجام ثانویه؛ هر چه تهران بگوید»، «اروپا، آمریکا نیست»، «اروپا علیه تکروی ترامپ»، «اروپا برای حمایت از برجام جبهه واحد تشکیل میدهد»، «هشدار برجامی سران 28کشور اروپایی به ترامپ» و... این موضعگیریها در کنار دیگر موارد مشابه در این روزها به تیتر اول و عنوان یادداشتها و گزارشهای روزنامههای زنجیرهیی مدعی اصلاحات تبدیل شده است... در حقیقت برجام نه بهعنوان عاملی برای لغو تحریمها، بلکه نقشه راهی برای نرمال سازی ایران است. به همین دلیل است که تاکنون تقریباً و تحقیقاً هیچ دستاوردی برای ایران نداشته است.
در حال حاضر دو گروه سهلاندیش و مأموریتدار با بازی در پازل دشمن، نقش جاده صافکنِ طرحهای مغایر با منافع ملی را ایفا میکنند... در نشست پنجشنبه هفته گذشته سران اروپایی در بروکسل، کشورهای اروپایی ابتدا بر حفظ برجام تأکید کردند. این موضعگیری با استقبال رسانههای زنجیرهیی در داخل ایران همراه شد. اما نکته مهم این نشست که رسانههای مدعی «دانستن حق مردم است» ترجیح دادند آن را نادیده بگیرند تأکید انگلیس، فرانسه و آلمان برای افزایش فشارها به ایران بود.
«امانوئل ماکرون» رئیسجمهور فرانسه پس از این نشست در جمع خبرنگاران با اشاره به برنامه موشکی ایران گفت: «با وجود احترام کامل به برجام، مخالف توسعه برنامه موشکی ایران هستیم و بهزودی با دیگر رهبران اروپایی در این باره گفتگو خواهیم کرد»... مقامات آمریکایی با همکاری کشورهای اروپایی عضو 1+5و علیالخصوص فرانسه در پی تغییر صورت مسأله برجام هستند... مسأله اساسی در حال حاضر این است که برجام به یک توافق یکطرفه تبدیل شده است و در حقیقت هستهیی رفت و تحریمها ماند... سکوت عملی اروپا در قبال پیمانشکنی آمریکا و در عینحال دادن هشدار درباره موشکهای دفاعی ایران، به اندازه کافی روشن نیست که معلوم کند 3دولت اروپایی، ادای «شریک قافله» را در میآورند اما در اصل «رفیق دزد» هستند؟!... مجلس نمایندگان آمریکا در روزهای آینده درباره اعمال تحریمهای جدید علیه برنامه موشکی ایران و همچنین تحریمهایی علیه جنبش مقاومت «حزبالله» لبنان، رأیگیری خواهند کرد.
«کوین مککارتی» رهبر جمهوریخواهان مجلس نمایندگان آمریکا روز جمعه با اعلام این خبر گفت قصد دارند بدون تضعیف توافق هستهای، فشار بیشتری به ایران بیاورند... این در حالی است که طرح جداگانهای در مجلس سنای آمریکا برای تغییر قانون فعلی این کشور در خصوص برجام، برای اضافه کردن شروط جدید به توافق هستهیی یا بازگرداندن تحریمهای برداشته شده، در جریان است.
مقابله با تأمین مالی تروریسم!
«استیون منوچین» وزیر خزانهداری آمریکا برای آنچه «مقابله با تأمین مالی تروریسم» خوانده شده به خاورمیانه (غرب آسیا) سفر خواهد کرد.
جوان: سرمقاله: پسراندن نیابتی، نسخه جدید واشینگتن
همان زمان که ترامپ در سخنرانی جنجالی اخیرش از راهبرد دولتش بر ضد جمهوری اسلامی ایران رونمایی کرد، اندیشکده «شورای آتلانتیک» از اتاقهای فکر شناختهشده آمریکایی در گزارشی تحت عنوان «گزینههای استراتژی آمریکا برای [مقابله با] چالش منطقهیی ایران» پیشنهادهایی را روی میز کاخ سفید گذاشت که تأملی گذرا در آن مفید است. این اندیشکده در سیاست تجویزی خود پنج راهبرد را به دولت ایالاتمتحده آمریکا پیشنهاد میدهد که عبارتاند از: مهار حداقلی (Minimalist Containment)، مهار تقویتشده (Enhanced Containment)، هزینهسازی (Sandbagging)، پسراندن (Pushback)، تغییر رژیم (Regime Change). البته ترجیعبند همه این راهبردهای پیشنهادی «مهار و تضعیف قدرت منطقهیی و نقشآفرینی خارجی جمهوری اسلامی ایران» است و این راهبردهای گوناگون در واقع یک هدف را دنبال میکنند.
تحلیلگران اتاق فکر شورای آتلانتیک پس از ارزیابی تهدیدات و فرصتهای هر یک از گزینههای پیشنهادی خود، در مجموع گزینه چهارم یا «پسراندن» را مرجح دانسته و آن را «مؤثرترین روش برای تغییر رفتار ایران، با هزینهای قابلپرداخت و بدون آغاز جنگ علیه جمهوری اسلامی» توصیف میکنند.
این گزینه پیشنهادی غرب در واقع نسخه بهروز شده همان «جنگ نیابتی» است که مدتها در دستور کار سرویسهای اطلاعاتی غربی بوده و هدف آن مشغولسازی نظام اسلامی در محیط داخلی و پیرامونی و افزایش هزینه نفوذ منطقهیی ایران بدون پرداخت هزینه مستقیم توسط غرب است.
روزنامههای باند خامنهای باند رقیب را هم ذات و هم سو با غرب خواندهاند و خواستهاند خروج از برجام به پای آنان نوشته شود نه نظام:
وطن امروز: تأملی در مبانی و اهداف تفکیک ترامپ از آمریکا
با تدقیق در رفتار جریان فکری حامی برجام بهوضوح میتوان مشاهده کرد این طیف فکری، بهرغم اعترافهای تاریخی دستاندرکاران به بیحاصلی اقتصادی برجام و فاصله معنیدار نتایج آن با هدف اعلام شده «رفع تحریمها»، نهتنها به اشتباه بودن منطق خود معترف نیستند، بلکه همچنان همان رویکرد برجامی و مذاکره و معامله با نظام سلطه را دنبال میکنند. امضای اسنادی چون 2030یا رفتن زیر بار استانداردهای FATF یا تلاش برای عضویت در WTO، در واقع تکرار همان مدل برجام است اما تعمیم مدل برجام به حوزههای دیگر در عین اذعان به بیفرجامی و شکست آن در یک آزمایش بزرگ و پرهزینه، در ذات خود متناقض است... این پندار اشتباه است که این جریان خاص که مشخصاً باید آنها را الیگارش- لیبرالهایی ایرانی خواند، در شعارها و ادعاهای خود صادق بودهاند و هدفشان از مذاکره و امضای برجام، رفع تحریمها بوده است. راقم این سطور معتقد است همانگونه که آمریکا «برنامه هستهای» را بهانهیی برای تحریم و ضربهزدن به اقتصاد ایران قرار داد، لیبرالهای ایرانی نیز «تحریمهای هستهای» را بهانهیی برای گشودن باب مذاکره و بردن کشور ذیل سلطه غرب قرار دادند. هم آمریکا از ابتدای پیروزی انقلاب پروژه تحریم ایران را آغاز کرد و هم جریان لیبرال پروژه مذاکره و تعامل را کلید زد... آمریکا شدیدترین تحریمهایش را اعمال کرد و جریان لیبرال چه در سطح همراهی با ادعاهای کذب آمریکا درباره تولید سلاح در ایران، چه در سطح مطالبه تحریم و چه در سطح گرادادن برای تحریم، نقشی اساسی ایفا کرد... باید گفت یک پیوند طبیعی میان نظام لیبرال- سرمایهداری و «الیگارش-لیبرالهای ایرانی» وجود دارد که گروه اخیر را به پذیرش سلطه غرب تحریک میکند.
هدف این پیوند، چیزی جز تأمین منافع 2طرف از طریق «تقسیم منابع کشور» میان نظام سلطه و الیگارشهای لیبرال نیست. بقا و فنای گفتمان مذاکره با آمریکا در سپهر سیاسی ایران، برای لیبرالهای ایرانی حکم حیات و ممات را دارد. این است که با وجود تجربه آشکار برجام و شکلگیری یک آگاهی عمومی درباره فرجام رویکرد مذاکره و تعامل با آمریکا، همچنان در تلاشند رویکرد مذاکره و تسلیم از اعتبار نیفتد. خروج از برجام باید به هزینه و اعتبار برجامیان انجام شود تا برای همیشه ریشه این رویکرد خشک شود. خروج به هزینه نظام و جریان انقلابی، به عمر گفتمان مذاکره و تسلیم پایان نخواهد داد.