زلزلهٴ 7و 3دهم ریشتری در غرب کشور، یک زلزلهٴ سهمگینتر سیاسی اجتماعی را بهدنبال داشت که پس لرزههای آن همچنان ادامه دارد و رژیم را به تلاطم انداخته و سراپا تکان میدهد. این تکانها بسیاری از واقعیتهایی را که رژیم پیوسته سعی میکند از انظار بپوشاند و مخفی نماید را آنچنان آشکار کرده است که مهرهها و رسانههای رژیم هم ناچارند به آن اعتراف کنند و درصدد چارهجویی برآیند؛ یکی از واقعیتهایی که به آن اعتراف میکنند، بیاعتمادی مردم به حکومت است، ببینیم از نظر کارگزاران و رسانههای حکومتی منظور از بیاعتمادی چیست و چرا این قدر رژیم را ترسان و نالان کرده است؟
پاسدار الیاس حضرتی عضو مجلس ارتجاع نوشته است: «: سیاسی شدن زلزله و مسکن مهر هیچ کمکی به مردم نمیکند... همه آنها که دل در گرو انقلاب و نظام دارند و برای توفیق و سربلندی جمهوری اسلامی تلاش میکنند، معتقدند که انتقادهایی با این لحن و بیان مواضعی در این سطح، نهتنها عواید خوبی برای کشور و نظام ندارد بلکه هزینههای سنگینی نیز روی دست مملکت میگذارد» (روزنامه اعتماد ـ ۳۰آبان).
روزنامه حکومتی مردمسالاری هم در روز 30آبان به همین درد بیدرمان نظام اشاره کرده و از جمله نوشته است: «مردمی که برای کمکرسانی مادی و معنوی نمیدانستند و نمیدانند به کجا میتوانند اعتماد کنند. این عدم اطمینان خود از بزرگترین بحرانهای کشور است سؤال اینجاست که چرا مردم به هیچ مرجع دولتی و حکومتی برای رسیدن کمکهای خود به دست آسیب دیدگان اطمینان ندارند؟
به ظاهر در تهران از زلزله خبری نیست اما هستند کسانی که همچون زلزلهزدهها در سرما و بدون سقف میخوابند. نکند دیگر به لرزشها عادت کردهایم و زلزله را احساس نمیکنیم؟ آری برادر، ما روی گسل زندگی میکنیم».
«چرا مردم بیاعتماد شدند؟» سؤال یک سایت حکومتی دیگر است که در ادامه نوشته است: «به راستی چه اتفاقی افتاده که امروز مردم در امدادرسانی به مناطق زلزلهزده ترجیح میدهند به جای مسئولان، خودشان اقدام به توزیع کمکها در میان آنها کنند؟
با تبلیغات دولتی نمیتوان خورشید حقیقت را تا ابد پشت ابرها پنهان کرد. همین زلزله و کمکهای مستقیم مردم به هموطنان کردشان نشان داد که قضاوتشان نسبت به دولت و مسئولان چیست» (سایت حکومتی پایشگر 30آبان).
یک سایت حکومتی هم نوشته است: «بعد از زلزله غرب کشور و صحبتهایی که درباره ضعف کمکرسانی به مناطق زلزلهزده شد، مردم خودشان وارد عمل شدند.
پیآمد وقوع این حوادث موجب میشود که مردم احساس بیدولتی کنند و این موضوع میتواند سرآغاز یک آنارشیست اجتماعی و اقتصادی در جامعه باشد که مطلوب توسعه حداقلی اقتصادی و اجتماعی نخواهد بود. ما از جامعهای صحبت میکنیم که دولت بسیاری از وظایف خانوادهها و بازار را در دست گرفته بنابراین باید نقش خودش را به موقع ایفا کند» (تجارت امروز 30آبان).
و روزنامه حکومتی عصر اقتصاد در روز 30آبان در مطلب خود با عنوان «زلزله بیاعتمادی چقدر مخرب است؟» مینویسد: «زلزله طبیعی در هر منطقهیی رخ دهد عدهیی را سوگوار و ماتمزده و منطقهیی را ویران میکند ولی این روزها حوادث حاشیهای زلزله کرمانشاه «پیشلرزههایی» از زلزله بزرگ دیگری را رونمایی کرد که اگر اتفاق بیفتد یک کشور و ملتی را ویران میسازد».
به راستی تا آنجا که به رسانههای حکومتی بر میگردد با چه زبانی واضحتر میتوانند از وحشت نظام از انفجار نفرت اجتماعی از رژیم پلید ولایت فقیه بنویسند؟ انفجار محتومی که مقاومتی آماده و سازمانیافته سالها با پرداخت سنگینترین بها به خرج گذاری آن همت گماشته است و آماده است که در روز موعود با خوشههای خشم نظام را درو کند.
پاسدار الیاس حضرتی عضو مجلس ارتجاع نوشته است: «: سیاسی شدن زلزله و مسکن مهر هیچ کمکی به مردم نمیکند... همه آنها که دل در گرو انقلاب و نظام دارند و برای توفیق و سربلندی جمهوری اسلامی تلاش میکنند، معتقدند که انتقادهایی با این لحن و بیان مواضعی در این سطح، نهتنها عواید خوبی برای کشور و نظام ندارد بلکه هزینههای سنگینی نیز روی دست مملکت میگذارد» (روزنامه اعتماد ـ ۳۰آبان).
روزنامه حکومتی مردمسالاری هم در روز 30آبان به همین درد بیدرمان نظام اشاره کرده و از جمله نوشته است: «مردمی که برای کمکرسانی مادی و معنوی نمیدانستند و نمیدانند به کجا میتوانند اعتماد کنند. این عدم اطمینان خود از بزرگترین بحرانهای کشور است سؤال اینجاست که چرا مردم به هیچ مرجع دولتی و حکومتی برای رسیدن کمکهای خود به دست آسیب دیدگان اطمینان ندارند؟
به ظاهر در تهران از زلزله خبری نیست اما هستند کسانی که همچون زلزلهزدهها در سرما و بدون سقف میخوابند. نکند دیگر به لرزشها عادت کردهایم و زلزله را احساس نمیکنیم؟ آری برادر، ما روی گسل زندگی میکنیم».
«چرا مردم بیاعتماد شدند؟» سؤال یک سایت حکومتی دیگر است که در ادامه نوشته است: «به راستی چه اتفاقی افتاده که امروز مردم در امدادرسانی به مناطق زلزلهزده ترجیح میدهند به جای مسئولان، خودشان اقدام به توزیع کمکها در میان آنها کنند؟
با تبلیغات دولتی نمیتوان خورشید حقیقت را تا ابد پشت ابرها پنهان کرد. همین زلزله و کمکهای مستقیم مردم به هموطنان کردشان نشان داد که قضاوتشان نسبت به دولت و مسئولان چیست» (سایت حکومتی پایشگر 30آبان).
یک سایت حکومتی هم نوشته است: «بعد از زلزله غرب کشور و صحبتهایی که درباره ضعف کمکرسانی به مناطق زلزلهزده شد، مردم خودشان وارد عمل شدند.
پیآمد وقوع این حوادث موجب میشود که مردم احساس بیدولتی کنند و این موضوع میتواند سرآغاز یک آنارشیست اجتماعی و اقتصادی در جامعه باشد که مطلوب توسعه حداقلی اقتصادی و اجتماعی نخواهد بود. ما از جامعهای صحبت میکنیم که دولت بسیاری از وظایف خانوادهها و بازار را در دست گرفته بنابراین باید نقش خودش را به موقع ایفا کند» (تجارت امروز 30آبان).
و روزنامه حکومتی عصر اقتصاد در روز 30آبان در مطلب خود با عنوان «زلزله بیاعتمادی چقدر مخرب است؟» مینویسد: «زلزله طبیعی در هر منطقهیی رخ دهد عدهیی را سوگوار و ماتمزده و منطقهیی را ویران میکند ولی این روزها حوادث حاشیهای زلزله کرمانشاه «پیشلرزههایی» از زلزله بزرگ دیگری را رونمایی کرد که اگر اتفاق بیفتد یک کشور و ملتی را ویران میسازد».
به راستی تا آنجا که به رسانههای حکومتی بر میگردد با چه زبانی واضحتر میتوانند از وحشت نظام از انفجار نفرت اجتماعی از رژیم پلید ولایت فقیه بنویسند؟ انفجار محتومی که مقاومتی آماده و سازمانیافته سالها با پرداخت سنگینترین بها به خرج گذاری آن همت گماشته است و آماده است که در روز موعود با خوشههای خشم نظام را درو کند.