بهرغم شکلکهای فریبکارانه آخوند حسن روحانی و مقاماتی از دولت وی در زمینه رعایت حقوق شهروندی!، رعایت حقوق زنان! و پز تساهل این دولت و... ، طی حاکمیت آخوندها و دولت ضدمردمی، هماکنون جایگاه زنان در اقتصاد بسیار پایین و به حدی است که ۶۱.۲درصد دختران جوان که عمدتاً دانشجو هستند بیکار هستند. واضح است که این امر ناشی از اعمال شدید سیاست زنستیزانه و تبعیض جنسیتی در مورد زنان و بهویژه دختران جوان در بازار کار و در مشارکت اقتصادی است.
به گفته معاون دفتر امور اقتصادی استانداری استان مرکزی نرخ مشارکت اقتصادی زنان در این استان بین 6تا 7درصد و در کل کشور 12درصد است.
به نوشته روزنامه حکومتی ایران 12آذر 96 بالاترین نرخ بیکاری کشور به زنان جوان اختصاص دارد و در کل جهان تنها چاد، یمن، سوریه و پاکستان از نظر شکاف جنسیتی وضعیتی بدتر از ایران تحت حاکمیت آخوندها دارند.
راه نیافتن بسیاری از زنان کشور در بازار کار و عدم اشتغال آنها، در شرایطی است که باز هم آخوند روحانی در مورد رعایت حقوق زنان لاف و گزاف کرد و در گفتگوی تلویزیونی با شبکه یک رژیم در 7آذر 96 مدعی شد: ”در دولت یازدهم حضور زنان در زمینه اشتغال حضور پررنگی بوده است“.
این ادعای پوشالی روحانی در شرایطی است که به گفته فاطمه مقیمی عضو هیأترئیسه اتاق بازرگانی تهران: «نقش زنان در تولید ناخالص داخلی کشور کمتر از 40درصد است در صورتی که حدود 60درصد از ورودیهای دانشگاه به زنان اختصاص دارد“.
وضعیت پایین اشتغال زنان و میزان کم مشارکت اقتصادی آنان در حالی است ”که 60تا 80درصد فعالیت در صنایع پوشاک و نساجی در کشورهای آسیایی به عهده زنان است“ (خبرگزاری فارس 8آذر 96)
بنا بر گزارش مجمع جهانی اقتصاد سال 2015 ایران تحت حاکمیت آخوندها جزو 5کشور جهان است که ضعیفترین عملکرد را در حوزه شکاف جنسیتی داشته است. در منطقه خاورمیانه نیز دومین عملکرد ضعیف را از نظر مشارکت و فرصتهای اقتصادی و توانمندسازی سیاسی داشته است.
به گفته مدیرکل بینالملل معاونت امور زنان و خانواده ریاستجمهوری رژیم، در گزارش مجمع جهانی اقتصاد که بهتازگی آن را منتشر کرده است از مجموع 144کشور جهان ایران رتبه 140را کسب کرده و در مقایسه با سال 2016 که رتبه آن در این جدول 139بود یک رتبه تنزل کرده است.
به گفته وی این در حالیست که رتبه عربستان سعودی، مالایا و لبنان در شاخص یاد شده بالاتر از ایران قرار دارند.
بنا به گفته این مقام دولت روحانی مجمع جهانی اقتصاد رتبه کشورها در 4شاخص اقتصاد، آموزش، سلامت و مشارکت سیاسی را مورد بررسی قرار داده است که طبق این گزارش رتبه ایران در شاخص اقتصاد برابر با 140بوده است. (خبرگزاری ایسنا 12آبان 96)
نخستین بار مجمع جهانی اقتصاد در سال 2006میلادی، شکاف جنسیتی را بهعنوان شاخص مقایسه مطرح کرد. این شاخص تفاوتها را در چهار بعد سیاسی، اقتصادی، آموزش و بهداشت بررسی میکند: 1. مشارکت زنان و مردان در نیروی کار، میزان درآمدهای متوسط هر یک، درصد هر یک در مشاغل رده بالا و رده پایین 2. دستاوردهای آموزشی: بررسی سواد و موقعیت آموزشی زنان در سطوح اولیه، ثانویه و سطح دانشگاهی 3. بهداشت و بقا: بررسی وضع بهداشت زنان و مردان، طول عمر و بیماریها 4. توانمندسازی سیاسی، تعداد زنان موجود در جایگاههای سیاسی رده بالا و زمان واقعی قرار گرفتن آنها در این پستها که ایران بر اساس این شاخصها در رده 140از 144قرار دارد
ملاحظه میشود که موضوع تبعیض جنسیتی و سیاست زنستیزانه نظام آخوندی آنقدر وخیم که آخوند روحانی به ناچار بهسادگی دروغ میگوید و مدعی است که در دولت او حضور زنان در زمینه اشتغال حضور پررنگی بوده است!
مطابق برآوردهای بانک جهانی نیز سطح مشارکت اقتصادی زنان در حاکمیت آخوندها بسیار پایین است.
در شرایط کنونی نیز تبعیض جنسیتی در انتخاب شغل توسط زنان و بهویژه دختران جوان به گونهیی است که برای پیدا کردن شغل با چالشهای بسیاری مواجه هستند.
در مناطق محروم وضعیت بسیار پیچیدهتر است زیرا در این مناطق بسیاری از دختران فاقد این امکان هستند که به مدرسه و یا دانشگاه بروند.
بر پایه اعمال تبعیض جنسیتی و سیاست زنستیزانه حاکمیت آخوندی، و بر اساس ظلم و ستم مضاعفی که در این حاکمیت بر زنان ایران، و بهخصوص محدودیتهای شدیدی که برای ورود زنان به بازار کار وجود دارد، سازمان هیومن رایتس واچ در تازهترین پژوهش خود که به بررسی وضعیت زنان ایران در بازار کار اختصاص دارد، بازار کار در حاکمیت ولیفقیه را ”مردانه“ می داند. این برآورد بر اساس سیاست تبعیضآمیز در ایران آخوند زده است که حقوق زنان را در بازار کار پایمال میکند تا جایی که درصد اشتغال زنان از میانگین کشورهای خاورمیانه کمتر است.
بیدلیل نیست که در این حاکمیت فقر در میان زنان به فجیعترین شکل ممکن گسترش یافته است زیرا اعمال تبعیض جنسیتی در مورد آنان باعث سختترشدن شرایط زندگی آنها شده است به گونهیی که رسانهها و مهرههای رژیم اذعان میکنند که فقر زنانه شده است.
تردیدی نیست آنچه که در مورد تبعیض جنسیتی علیه زنان، عدم راه نیافتن بسیاری از آنان در بازار کار و اشتغال، زنانه شدن فقر و... گفته میشود بخش کوچکی از واقعیتی است که زنان محروم میهنمان با آن روبهرو هستند، ولی همین میزان هم کافی است تا آنچه را که حاکمیت آخوندی برای جامعه ایران به ارمغان آورده است را درک کرد.
به گفته معاون دفتر امور اقتصادی استانداری استان مرکزی نرخ مشارکت اقتصادی زنان در این استان بین 6تا 7درصد و در کل کشور 12درصد است.
به نوشته روزنامه حکومتی ایران 12آذر 96 بالاترین نرخ بیکاری کشور به زنان جوان اختصاص دارد و در کل جهان تنها چاد، یمن، سوریه و پاکستان از نظر شکاف جنسیتی وضعیتی بدتر از ایران تحت حاکمیت آخوندها دارند.
راه نیافتن بسیاری از زنان کشور در بازار کار و عدم اشتغال آنها، در شرایطی است که باز هم آخوند روحانی در مورد رعایت حقوق زنان لاف و گزاف کرد و در گفتگوی تلویزیونی با شبکه یک رژیم در 7آذر 96 مدعی شد: ”در دولت یازدهم حضور زنان در زمینه اشتغال حضور پررنگی بوده است“.
این ادعای پوشالی روحانی در شرایطی است که به گفته فاطمه مقیمی عضو هیأترئیسه اتاق بازرگانی تهران: «نقش زنان در تولید ناخالص داخلی کشور کمتر از 40درصد است در صورتی که حدود 60درصد از ورودیهای دانشگاه به زنان اختصاص دارد“.
وضعیت پایین اشتغال زنان و میزان کم مشارکت اقتصادی آنان در حالی است ”که 60تا 80درصد فعالیت در صنایع پوشاک و نساجی در کشورهای آسیایی به عهده زنان است“ (خبرگزاری فارس 8آذر 96)
بنا بر گزارش مجمع جهانی اقتصاد سال 2015 ایران تحت حاکمیت آخوندها جزو 5کشور جهان است که ضعیفترین عملکرد را در حوزه شکاف جنسیتی داشته است. در منطقه خاورمیانه نیز دومین عملکرد ضعیف را از نظر مشارکت و فرصتهای اقتصادی و توانمندسازی سیاسی داشته است.
به گفته مدیرکل بینالملل معاونت امور زنان و خانواده ریاستجمهوری رژیم، در گزارش مجمع جهانی اقتصاد که بهتازگی آن را منتشر کرده است از مجموع 144کشور جهان ایران رتبه 140را کسب کرده و در مقایسه با سال 2016 که رتبه آن در این جدول 139بود یک رتبه تنزل کرده است.
به گفته وی این در حالیست که رتبه عربستان سعودی، مالایا و لبنان در شاخص یاد شده بالاتر از ایران قرار دارند.
بنا به گفته این مقام دولت روحانی مجمع جهانی اقتصاد رتبه کشورها در 4شاخص اقتصاد، آموزش، سلامت و مشارکت سیاسی را مورد بررسی قرار داده است که طبق این گزارش رتبه ایران در شاخص اقتصاد برابر با 140بوده است. (خبرگزاری ایسنا 12آبان 96)
نخستین بار مجمع جهانی اقتصاد در سال 2006میلادی، شکاف جنسیتی را بهعنوان شاخص مقایسه مطرح کرد. این شاخص تفاوتها را در چهار بعد سیاسی، اقتصادی، آموزش و بهداشت بررسی میکند: 1. مشارکت زنان و مردان در نیروی کار، میزان درآمدهای متوسط هر یک، درصد هر یک در مشاغل رده بالا و رده پایین 2. دستاوردهای آموزشی: بررسی سواد و موقعیت آموزشی زنان در سطوح اولیه، ثانویه و سطح دانشگاهی 3. بهداشت و بقا: بررسی وضع بهداشت زنان و مردان، طول عمر و بیماریها 4. توانمندسازی سیاسی، تعداد زنان موجود در جایگاههای سیاسی رده بالا و زمان واقعی قرار گرفتن آنها در این پستها که ایران بر اساس این شاخصها در رده 140از 144قرار دارد
ملاحظه میشود که موضوع تبعیض جنسیتی و سیاست زنستیزانه نظام آخوندی آنقدر وخیم که آخوند روحانی به ناچار بهسادگی دروغ میگوید و مدعی است که در دولت او حضور زنان در زمینه اشتغال حضور پررنگی بوده است!
مطابق برآوردهای بانک جهانی نیز سطح مشارکت اقتصادی زنان در حاکمیت آخوندها بسیار پایین است.
در شرایط کنونی نیز تبعیض جنسیتی در انتخاب شغل توسط زنان و بهویژه دختران جوان به گونهیی است که برای پیدا کردن شغل با چالشهای بسیاری مواجه هستند.
در مناطق محروم وضعیت بسیار پیچیدهتر است زیرا در این مناطق بسیاری از دختران فاقد این امکان هستند که به مدرسه و یا دانشگاه بروند.
بر پایه اعمال تبعیض جنسیتی و سیاست زنستیزانه حاکمیت آخوندی، و بر اساس ظلم و ستم مضاعفی که در این حاکمیت بر زنان ایران، و بهخصوص محدودیتهای شدیدی که برای ورود زنان به بازار کار وجود دارد، سازمان هیومن رایتس واچ در تازهترین پژوهش خود که به بررسی وضعیت زنان ایران در بازار کار اختصاص دارد، بازار کار در حاکمیت ولیفقیه را ”مردانه“ می داند. این برآورد بر اساس سیاست تبعیضآمیز در ایران آخوند زده است که حقوق زنان را در بازار کار پایمال میکند تا جایی که درصد اشتغال زنان از میانگین کشورهای خاورمیانه کمتر است.
بیدلیل نیست که در این حاکمیت فقر در میان زنان به فجیعترین شکل ممکن گسترش یافته است زیرا اعمال تبعیض جنسیتی در مورد آنان باعث سختترشدن شرایط زندگی آنها شده است به گونهیی که رسانهها و مهرههای رژیم اذعان میکنند که فقر زنانه شده است.
تردیدی نیست آنچه که در مورد تبعیض جنسیتی علیه زنان، عدم راه نیافتن بسیاری از آنان در بازار کار و اشتغال، زنانه شدن فقر و... گفته میشود بخش کوچکی از واقعیتی است که زنان محروم میهنمان با آن روبهرو هستند، ولی همین میزان هم کافی است تا آنچه را که حاکمیت آخوندی برای جامعه ایران به ارمغان آورده است را درک کرد.