728 x 90

وحشت مرگبار رژیم، از قیام یا از مجاهدین؟

محمد باقر نوبخت
محمد باقر نوبخت
نوبخت سخنگوی دولت روحانی در ششمین روز قیام مردم ایران در نشست خبری خود، از قیام و از نقش مجاهدین در سمت‌دهی حرکتهای اعتراضی ابراز وحشت کرد و گفت: «آیا کسی تردید دارد آن گروهکی که دستش به‌خون رئیس جمهور، نخست‌وزیر، رئیس دیوانعالی کشور... وزرا و آحاد مردم و کسبه آغشته است کسی در بدخواهی سازمان منافقین نسبت به‌ این ملت تردید دارد؟».

از همین حرفهای نوبخت وحشت از قیام و وحشت از مجاهدین به‌وضوح موج می‌زند؛ اما سؤال این است که ترس از کدام یک شدیدتر و مرگبارتر است؟ ترس از قیام یا ترس از مجاهدین؟

همهٴ سردمداران رژیم اذعان می‌کنند، هراس اصلی از مجاهدین است چرا که سمت‌دهنده تمامی بحرانها، چه بحرانهای داخلی و اجتماعی و چه بحرانهای بین‌المللی، در راستای سرنگونی هستند؛ و منشأ همهٴ بحرانها و بن‌بستهای نظام را مجاهدین می‌داند. چرا که وضعیت کنونی رژیم و بن‌بستهای گریبانگیری که زمین‌گیرش کرده، تماماً حاصل 36سال نبرد بی‌امان مقاومت ایران با رژیم است. نبردی طولانی که مقاومت ایران بهای سنگینی برای تداوم و ارتقای آن پرداخته است؛ از شهیدانی هم‌چون اشرف و موسی از رهبری مجاهدین، تا 30هزار قهرمان سر‌به‌دار آزادی در قتل‌عام 67 تا قتل‌عام اشرف و شهادت 52شهید قهرمان و در رأسشان خواهر مجاهد زهرهٴ قائمی همردیف مسئول اول سازمان... اما به‌دلیل پایداری و ایستادگی مجاهدین و مقاومت ایران، این رژیم است که در این نبرد همهٴ ذخایر استراتژیک سیاسی اجتماعی و اقتصادی خود را به‌پایان رسانده و در تمام زمینه‌ها شکست خورده و به‌نقطهٴ کنونی کشانده شده است؛ بنابراین نوبخت حق دارد که همه چیز را از چشم مجاهدین ببیند و وحشت اصلیش از مجاهدین باشد چون او و همهٴ سردمداران رژیم واقعاً تصور می‌کنند که اگر مجاهدین نباشند، رژیم به‌راحتی می‌تواند جنبشهای اجتماعی را مهار کند، بحرانها را دور بزند و جامعه جهانی را هم وادار به ‌مماشات سازد.

روزنامه حکومتی آرمان (12دی) به‌همین موضوع اشاره کرده و می‌نویسد: «جنبش‌های اجتماعی کور و بدون هدف و... بی‌سر قادر نخواهند بود به‌ هدف و خواسته مشترک و یکسانی دسترسی پیدا کنند. چرا که هر جنبش سیاسی نیازمند زمان برای مفاهمه گروه‌های اجتماعی، تشکیلات برای سازماندهی، ایدئولوژی برای ترسیم آینده و هدف برای پیشروی نیازمندند».

در همین رابطه، می‌دانیم که رژیم از دو عنصر مربوط به‌ مجاهدین به‌شدت وحشت دارد: اول ایدئولوژی مجاهدین به‌مثابه آنتی‌تز ارتجاع و بنیادگرایی که خمینی آن را به‌ حاکمیت رساند؛ دوم تشکیلات مجاهدین که رژیم تمام دستگاه جنگ روانی و تبلیغاتی عریض و طویل خود را علیه آن متمرکز کرده است.

نوبخت در ادامه اظهارات خود سوزش شدید رژیم از هجرت بزرگ مجاهدین و از حضور منسجم، قدرتمند و سازمان یافته‌شان در اروپا را هم به‌نمایش گذاشته و با وحشت بسیار می‌گوید: «اینها که تا دیروز پشت مرزها امنیت داده شده بودند الآن هم برای امنیت بخشیدن آنها را در یک جای دیگر گذاشتند... اینها در آنجا هم بیکار که ننشستند، از این فضاها می‌توانند به‌نحو مطلوبی استفاده بکنند به‌هم به‌پیوندند و برای چنین حادثه‌یی خودشان را آماده کنند...» روشن است که منظورش استفادهٴ مطلوب از حادثه، استفاده از وضعیت انقلابی جامعه ایران و هدایت آن به‌سمت سرنگونی است.

آری، همان‌گونه که رهبر مقاومت مسعود رجوی هم گفته است، مجاهد هر جا که باشد مجاهد است چه در اشرف، چه در زندان لیبرتی و چه در هر کجای دیگر... و هرگز از آرمان آزادی که با سرنگونی این استبداد پلید قرون‌وسطایی محقق می‌شود، سر سوزنی کوتاه نیامده و نخواهد آمد. درخشش این واقعیت چنان است که چشم همهٴ دنیا و حتی جنایتکاران حاکم را هم خیره کرده است.
										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/f8a2b36b-9bc0-4571-8ad5-7ce18ba6aeb8"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات