یکی از پیامدهای قیام ایران برای حاکمیت منفور ولایت فقیه تشدید تضادهای درونی آن است، که در جریان آن هر یک از باندهای آن باند دیگر را متهم میکند باعث اوضاع نابسامان کنونی حاکمیت آخوندی و باعث بیاعتمادی مردم نسبت به آن است.
آنها در عین حال که نسبت به این وضعیت هشدار میدهند، نسبت به شرایط بسیار خطرناکتر و نسبت به قیام دیگری که در کمین حکومت است، هشدارمیدهند.
آخوند فاضل میبدی وابسته به باند روحانی، باند خامنهای را متهم میکند: ”عامل بسیاری از نابسامانیهایی که امروز داریم همان کسانی هستند که 8سال دولت را در دست داشتند“. (سایت انتخاب 4بهمن 96)
عبدالرضا هاشم زایی عضو مجلس ارتجاع نیز با اشاره به تخلفاتی که از سوی مسئولان انجام میگیرد، تخلفات و فتنه و فسادهای آنها را ”باعث بیاعتمادی مردم به نظام“ دانسته و این امر را ”بسیار خطرناک“ می داند (خبرگزاری ایسنا 3بهمن 96)
روزنامه حکومتی اعتماد 5بهمن نیز ضمن اشاره به مشکلاتی که رژیم برای مردم بهوجود آورده به مسئولان هشدار میدهد: ”امروز زمان آن رسیده که از شعارزدگی بپرهیزیم و واقعیتها را ببینیم“.
عناصر باند خامنهای نیز باند آخوند حسن روحانی و دولتش را مسبب اوضاع کنونی میدانند که با شعارهای پرطمطراق به مردم وعدههای دروغین دادند و مردم در اعتراض به این وضعیت قیام کردند.
دراین رابطه مهدی محمدی یکی از عناصر این باند میگوید: ”رئیسجمهور مراعات نظام را نکرد و خود و حامیانش تا میتوانستند ماهیت اقتصادی و اعتراضات را انکار کردند... این وضعیت واقعاً قابل تداوم نیست“. (سایت جهان نیوز 4بهمن 96)
سعید زیبا کلام یکی دیگر ازمهرههای باند خامنهای نیز وعدههای پوشالی آخوند روحانی را باعث اوضاع و احوال کنونی و خروش مردم در جریان قیام میداند: ”مدام در این شش سال وعده داده شد، وعده دروغ داده شد، تورم فلان شده، رشد بهمان شده... بنابراین اصل این حرکت، این تجمعات، این اعتراضات کاملاً برای بنده یک امر منتظری است یک امر متوقعی است که همچین اتفاقاتی بیفتد“
وی در عین اینکه اذعان میکند که قیام ایران قابل پیشبینی بود، نگرانیاش را از قیام دیگری که در پیش است چنین ابراز میدارد: ”اما یعنی اگر شما شش ماه دیگر هم چنین اتفاقی دو مرتبه بشود، من هیچ تعجب نمیکنم، اگر نشود تعجب میکنم، پس بستر کاملاً فراهم است برای اعتراض و مطالبه که بالاخره وضعیت اقتصادی مردم بد است“.
دراین رابطه نیز سعید حجاریان تئوریسین باند اصلاحطلبان قلابی نیز در گفتگو با روزنامه اعتماد 4دی 96 در رابطه با قیام ایران میگوید: ”رخداد دی ماه 96 جامع بود و یکباره شعله گرفت و شعارهای معترضان حول تمامیت نظام بود“.
در رابطه با قیام آینده نیز پیشبینی او این است: «اعتراضات مانند موج دریا عقب میروند و با شدت بیشتر باز میگردند».
امیر محبیان از عناصر بریده از باند خامنهای نیز هراسش را از زلزله و قیامی که در راه است چنین بیان میکند: ”اگر ناکارآمدی برطرف نشود، زلزله هفت و نیم ریشتری سیاسی در راه است. آن چیزی که اتفاق افتاد اگر درست تحلیل شود یک پیشلرزه بوده که میتواند زلزلهای هفت و نیم ریشتری را در پی داشته البته میتواند یک هشدار باشد که ما را از افتادن به چاهها یا چالهها نجات دهد. (خبرگزاری حکومتی آریا 5بهمن 96)
ملاحظه میشود که چگونه عظمت قیام ایران مهرهها را به وحشت انداخته، به گونهیی که در جریان جنگ و جدال درونی، هر یک از باندها یکدیگر را متهم به ایجاد شرایطی میکنند که قیام ایران بر بستر آن شکل گرفت. همچنین آنها نمیتوانند نگرانیشان را ازقیام دیگری که در راه است ابراز نکنند.
زیرا در میان سران و ایادی رژیم هیچ کس شک ندارد که سونامی قیام در راه است، آنچنان که قبل از قیام ایران نیز تقریباً تمامی سرمداران، امام جمعهها و مهرههای شاخص آن تحت عنوان ”فتنه“ و یا ”فتنه جدید“ نسبت به آن هشدار میدادند.
بنابراین بحث و حرف بر سر قطعیت قیام در آینده نیز نیست، بلکه بحث بر سر این است که کی؟ از کجا و چگونه؟ آتش خشم مردم گریبان آنها را میگیرد.
اما با وجود ابراز نگرانی در زمینه اینکه قیامی دیگری در راه است، هیچیک از باندها راه کار برای برای حل مشکلات و معضلات ندارند، و هیچیک از مهرهها نیز راه کاری ارایه نمیدهند، زیرا حاکمیت پلید آخوندی در تمامیتش در بنبست قرار دارد.
آنها در عین حال که نسبت به این وضعیت هشدار میدهند، نسبت به شرایط بسیار خطرناکتر و نسبت به قیام دیگری که در کمین حکومت است، هشدارمیدهند.
آخوند فاضل میبدی وابسته به باند روحانی، باند خامنهای را متهم میکند: ”عامل بسیاری از نابسامانیهایی که امروز داریم همان کسانی هستند که 8سال دولت را در دست داشتند“. (سایت انتخاب 4بهمن 96)
عبدالرضا هاشم زایی عضو مجلس ارتجاع نیز با اشاره به تخلفاتی که از سوی مسئولان انجام میگیرد، تخلفات و فتنه و فسادهای آنها را ”باعث بیاعتمادی مردم به نظام“ دانسته و این امر را ”بسیار خطرناک“ می داند (خبرگزاری ایسنا 3بهمن 96)
روزنامه حکومتی اعتماد 5بهمن نیز ضمن اشاره به مشکلاتی که رژیم برای مردم بهوجود آورده به مسئولان هشدار میدهد: ”امروز زمان آن رسیده که از شعارزدگی بپرهیزیم و واقعیتها را ببینیم“.
عناصر باند خامنهای نیز باند آخوند حسن روحانی و دولتش را مسبب اوضاع کنونی میدانند که با شعارهای پرطمطراق به مردم وعدههای دروغین دادند و مردم در اعتراض به این وضعیت قیام کردند.
دراین رابطه مهدی محمدی یکی از عناصر این باند میگوید: ”رئیسجمهور مراعات نظام را نکرد و خود و حامیانش تا میتوانستند ماهیت اقتصادی و اعتراضات را انکار کردند... این وضعیت واقعاً قابل تداوم نیست“. (سایت جهان نیوز 4بهمن 96)
سعید زیبا کلام یکی دیگر ازمهرههای باند خامنهای نیز وعدههای پوشالی آخوند روحانی را باعث اوضاع و احوال کنونی و خروش مردم در جریان قیام میداند: ”مدام در این شش سال وعده داده شد، وعده دروغ داده شد، تورم فلان شده، رشد بهمان شده... بنابراین اصل این حرکت، این تجمعات، این اعتراضات کاملاً برای بنده یک امر منتظری است یک امر متوقعی است که همچین اتفاقاتی بیفتد“
وی در عین اینکه اذعان میکند که قیام ایران قابل پیشبینی بود، نگرانیاش را از قیام دیگری که در پیش است چنین ابراز میدارد: ”اما یعنی اگر شما شش ماه دیگر هم چنین اتفاقی دو مرتبه بشود، من هیچ تعجب نمیکنم، اگر نشود تعجب میکنم، پس بستر کاملاً فراهم است برای اعتراض و مطالبه که بالاخره وضعیت اقتصادی مردم بد است“.
دراین رابطه نیز سعید حجاریان تئوریسین باند اصلاحطلبان قلابی نیز در گفتگو با روزنامه اعتماد 4دی 96 در رابطه با قیام ایران میگوید: ”رخداد دی ماه 96 جامع بود و یکباره شعله گرفت و شعارهای معترضان حول تمامیت نظام بود“.
در رابطه با قیام آینده نیز پیشبینی او این است: «اعتراضات مانند موج دریا عقب میروند و با شدت بیشتر باز میگردند».
امیر محبیان از عناصر بریده از باند خامنهای نیز هراسش را از زلزله و قیامی که در راه است چنین بیان میکند: ”اگر ناکارآمدی برطرف نشود، زلزله هفت و نیم ریشتری سیاسی در راه است. آن چیزی که اتفاق افتاد اگر درست تحلیل شود یک پیشلرزه بوده که میتواند زلزلهای هفت و نیم ریشتری را در پی داشته البته میتواند یک هشدار باشد که ما را از افتادن به چاهها یا چالهها نجات دهد. (خبرگزاری حکومتی آریا 5بهمن 96)
ملاحظه میشود که چگونه عظمت قیام ایران مهرهها را به وحشت انداخته، به گونهیی که در جریان جنگ و جدال درونی، هر یک از باندها یکدیگر را متهم به ایجاد شرایطی میکنند که قیام ایران بر بستر آن شکل گرفت. همچنین آنها نمیتوانند نگرانیشان را ازقیام دیگری که در راه است ابراز نکنند.
زیرا در میان سران و ایادی رژیم هیچ کس شک ندارد که سونامی قیام در راه است، آنچنان که قبل از قیام ایران نیز تقریباً تمامی سرمداران، امام جمعهها و مهرههای شاخص آن تحت عنوان ”فتنه“ و یا ”فتنه جدید“ نسبت به آن هشدار میدادند.
بنابراین بحث و حرف بر سر قطعیت قیام در آینده نیز نیست، بلکه بحث بر سر این است که کی؟ از کجا و چگونه؟ آتش خشم مردم گریبان آنها را میگیرد.
اما با وجود ابراز نگرانی در زمینه اینکه قیامی دیگری در راه است، هیچیک از باندها راه کار برای برای حل مشکلات و معضلات ندارند، و هیچیک از مهرهها نیز راه کاری ارایه نمیدهند، زیرا حاکمیت پلید آخوندی در تمامیتش در بنبست قرار دارد.