در حالیکه رژیم میخواهد با دجالبازی و دود و دم جنگی، روی بحرانها و نارضایتیهای متراکم اجتماعی سرپوش بگذارد، زنگهای خطر شروع به نواختن کرده است.
روز ۱۶تیر روزنامهٔ آرمان ملی در گزارشی با عنوان «کوچک شدن طبقهٔ متوسط» مینویسد: از دست رفتن حس امنیت مالی و آیندهنگری، موجب بروز گسترده اضطراب، افسردگی و خشم پنهان در میان اعضای این طبقه شده است. جنگ واقعی، گاهی نه با گلوله و بمب، بلکه با فشار مستمر اقتصادی، تضعیف امید، فرسایش روانی و انزوای اجتماعی رخ میدهد.
همین روزنامه در شمارهٔ ۱۲تیر با اشاره به عمیقتر شدن مطالبات مردم و خطر «انفجار اجتماعی و سیاسی» نوشته بود: «در موضوعات اقتصادی و معیشتی برخی گمان میکنند با دادن یارانه و کالابرگ و چنین مسائلی مشکلات اقتصادی مردم حل میشود، اما چنین نیست و مشکلات اقتصادی مردم عمیقتر و پیچیدهتر از آن چیزی است که این دست مسئولان تصور میکنند. با توجه به شرایط بینالمللی احتمال جنگ کم است اما این احتمال وجود دارد. با این وجود اگر جنگی هم رخ بدهد این جنگ شکل محدودی خواهد داشت. نکته مهمی که در این زمینه وجود دارد این است که آنچه باعث اتفاقات ناخوشایندی برای کشور خواهد شد اتفاقاتی است که ممکن است در داخل جامعه رخ بدهد. انفجار اجتماعی و سیاسی...».
دنیای اقتصاد (۱۱تیر) هم در گزارشی با عنوان «ضربان خوراکیها در سایهٔ جنگ» نوشت: «در خردادماه، تورم نقطهبهنقطهٔ ۵کالا ۳رقمی بوده که ۴قلم از آنها حبوبات بوده است. شتاب گرفتن تورم حبوبات بهعنوان عضو اصلی تأمین پروتئین در ۳دهک نخست درآمدی از اهمیت بالایی برخوردار است. در ماه گذشته، تورم نقطه به نقطهٔ لوبیا چیتی ۲۱۳درصد، لپه ۱۲۸.۵درصد، لوبیا قرمز ۱۱۱.۴درصد ثبت شده است».
بر اساس گزارش مرکز آمار که بخشی از واقعیت بحران را منعکس میکند، تورم نقطهبهنقطه خانوارهای کشور در خرداد ماه ۱۴۰۴، ۳۹.۴ درصد بوده است. به عبارتی، خانوارهای ایرانی بهطور میانگین ۳۹.۴ درصد بیشتر از خردادماه سال قبل برای خرید سبد کالا و خدمات یکسان هزینه کردهاند.
در آستانه وقوع جنگ، یک روزنامهٔ حکومتی ضمن هشدار «زنگ خطر بحران معیشت» نوشته بود: «در چنین شرایطی سکوت یا تعلل در اصلاحات ساختاری میتواند پیامدهایی فراتر از سفرههای خالی داشته باشد؛ پیامدهایی که از سلامت و تغذیه مردم فراتر میروند و به مسائل اجتماعی و حتی سیاسی گره میخورند. تداوم این روند، کشور را در مسیر افزایش آسیبپذیریهای اجتماعی قرار میدهد؛ جایی که دیگر تورم فقط یک شاخص اقتصادی نیست بلکه به چهره عریان بحران بدل میشود»(جهان صنعت ۱۸خرداد).
افزایش سرسامآور قیمت کالاهای اساسی و مایحتاج مردم که نتیجهٔ فساد و غارتگری مافیای حاکم است، نگرانی و هراس دلواپسان نظام از انفجار خشم گرسنگان را به همراه داشته است.
دربارهٔ وضعیت انفجاری جامعه و خطر قیام و فوران خشم مردم، پروانهٔ سلحشوری عضو سابق مجلس ارتجاع هشدار میدهد: ایران در حال حاضر مثل یک آتشفشان خاموش است که هر جرقهیی میتواند به انفجار منجر شود. الآن وقت این است که مسئولان با تمام قوا به سمت این بروند که رضایت مردم را کسب کنند. اگر چنین نکنند متأسفانه چیز خوشایندی در انتظار ما نخواهد بود(دیدار نیوز ۹تیر).