728 x 90

بیماری مسری شش کلاسه بودن

مسابقهٔ بی‌سوادها...
مسابقهٔ بی‌سوادها...

«آنهایی که دم از اقتصاد می‌زنند و زیربنای همه چیز را اقتصاد می‌دانند از باب این‌که انسان را نمی‌دانند، یعنی چه، خیال می‌کنند که انسان هم یک حیوانی است که همان خورد و خوراک است! منتها خورد و خوراک این حیوان با حیوانات دیگر یک فرقی دارد. این چلوکباب می‌خورد؛ او کاه می‌خورد؛ اما هر دو حیوانند. اینهایی که زیربنای همه چیز را اقتصاد می‌دانند اینها انسان را حیوان می‌دانند. حیوان هم همه چیزش فدای اقتصادش است. زیربنای همه چیزش [است‌] الاغ هم زیربنای همه چیزش اقتصادش است (صحیفه خمینی، جلد۹ص۴۵۰).

حتی خواندن این اراجیف و یاوه سراییهای شرم‌آور نیز مشمئز کننده و ناخوشایند است، اما نشان از جفا به حق جلاد۶۷ نیز هست! چرا که این اگر شش کلاس بیشتر درس نخوانده بود، امام ملعونش که هست و نیست مردم ایران را به باد فنا داد همان شش کلاس را هم نخوانده بود. حالا استاد و شاگرد در سرای دیگر با هم محشورند. آنها بی سوادی و جهل و جنون را به ارث گذاشته و چون بیماری مسری به جانشینانشان سرایت داده‌اند.

 

نامزدهایی که اقتصاد می‌بافند!

اقتصاددانان حکومتی که عموماً از سرکوب دانشجویان و استادان مترقی در انقلاب فرهنگی به پست و مقامی رسیدند و در هیأت علمی‌های کذایی صاحب کرسی شدند، دهه نخست پس از انقلاب۵۷ را با جنگ و سرکوب توجیه می‌کنند. سپس دو دسته شده، عده‌یی دوره رفسنجانی را ستایش می‌کنند و دسته دیگر بنیان خرابیهای بعدی کشور را به او منتسب می‌کنند. سپس خاتمی آمد. او حتی به لطف زد و بند و سیاست مماشات استکبار جهانی، نتوانست به بقای اصلاح‌طلبان قلابی در ارکان حکومت نائل شود چه رسد به پایه‌گذاری و رشد پایدار اقتصادی. از همه بدتر و خانمان‌براندازانه دوره احمدی‌نژاد بود با ۸۰۰ میلیارد دلار پول نفتی که در حلقوم خامنه‌ای و سپاه و آخوندهای دین‌فروش و نیابتی‌ها و بمب هسته‌یی ریخت که همه را حق مسلم می‌دانست!

 

روز خوش ندیدن چهل ساله مردم

«از مقطعی که محمود احمدی‌نژاد سکان اجرایی کشور را در دست گرفت، اقتصاد ایران دیگر روی خوش ندید. احمدی‌نژاد آن روزها ویروسی را وارد نظام حکمرانی ایران کرد که آثارش هنوز باقی است و هم‌چنان اقتصاد را آزار می‌دهد» (سازندگی۲۳خرداد۱۴۰۳).

در دوره آخوند روحانی شدت وخامت اقتصادی چنان بود که قیامهای ۱۳۹۶ و گرانی بنزین در ۱۳۹۸ و کشتار مردم به دست باند غالب و مغلوب، نشان داد که دیگه تموم ماجرا...

پس از سه سال ریاست جلاد ۶۷ و یکدستی فاشیسم مذهبی، بحران اقتصادی به حدی رسیده است که اکثریت مردم شبانه روز در حال تلاش برای گرسنه نماندن و طاقت آوردن زیر خط بقا هستند. غارت منابع زیرزمینی کشور به همراه تورم سرسام‌آور و نقدینگی غول آسا، بیکاری و کار بدون تأمین حداقل‌های معیشت، مردم ستمدیده و عاصی از این همه نابرابری را به انفجار نزدیک ساخته است. «آمارها نشان می‌دهد نسبت ثروت ۱۰ درصد مرفه جامعه به ۱۰ درصد فقیر بیش از ۴۵ برابر است. بیش از ۵۰ درصد ثروت کشور در اختیار ۱۰ درصد مرفه جامعه است. ۸۰ درصد سپرده‌های حقیقی بانکها در اختیار ۱۰ درصد سپرده‌گذاران است و ۹۰ درصد دیگر سپرده‌گذاران تنها ۲۰ درصد سپرد‌های بانکی را در اختیار دارند» (سازندگی۲۳خرداد۱۴۰۳).

 

پس از رئیسی، ادامه رئیسی است

پس از هلاکت جلاد ۶۷، خامنه‌ای پنبه شدن رشته‌های ابد مدت شدن نظام مطلقه ولایت فقیه را به چشم دید، از سوی دیگر به‌دنبال گماشته‌ای در ریاست قوه مجریه است، اما از شش نامزد تأیید شده‌اش هیچ‌کدام بهره‌ای از سواد و دانش لازم برای به دست گرفتن ارکان اقتصاد را ندارند. شاهد آن حرفهای پوچ و شش کلاسه این منتخبان بیت درمانده است. حرفهای کلی و بی‌محتوایی که چهل سال است تکرار می‌کنند.

پورمحمدی همکار رئیسی در قتل‌عام زندانیان می‌گوید: «نقدهای جدی بر کل نظام برنامه‌ریزی و برنامه هفتم دارم. آی‌تی، هوش مصنوعی و دولت الکترونیک می‌توانند با پیش‌بینی اعداد و رقم‌ها مخاطرات پیش‌رو را به ما معرفی کنند. البته من در این حوزه تخصص ندارم. با فساد مبارزه کرده‌ام و در این حوزه سررشته دارم، اما دیگران تنها دستی از دور به آتش دارند و راه برخورد با آن را نمی‌دانند»!

«سعید جلیلی در پاسخ به این پرسش که استراتژی شما در اقتصاد، اختراع چرخ است یا از تجارب ایران و جهان استفاده می‌کنید؟ پاسخ داد باید از تجارب مثبت استفاده کرد تا نیاز نباشد چرخ را بار دیگر اختراع کرد»!

«مسعود پزشکیان گفت که قبل از انقلاب که سرباز بوده است درآمد او از الآن که استاد و جراح است بیشتر بوده است»!

«قالیباف می‌گوید در حال حاضر اقتصاد ایران باید به شاخصی دست یابد تا یک کارگر و یا کارمند حقوق‌بگیر بتواند با در آمد ۷.۵ ساله‌اش یک خانه بخرد»!

قاضی‌زاده هاشمی می‌گوید: «بسته اعتباری به زوج‌های جوان و خانوار تخصیص داده می‌شود برای مثال به زوج‌ها مسکن، ودیعه مسکن، خرید کالای جهیزیه و یا منابع اشتغال داده می‌شود و به نوعی اشتغال را به ازدواج گره می‌زنیم»!

زاکانی هم گفته است: «روزی ۱۲۰ تن گوشت توزیع می‌کنیم. با نرم‌افزارهای موبایلی به اندازه نیاز مردم درب منزل به آنها تحویل خواهیم داد»! (ایسنا۲۸خرداد۱۴۰۳)

اینها گوشه‌یی از پس دادن آموزش‌های خمینی و خامنه‌ای و آخوندهای دین‌فروشی است که تمام منابع اقتصادی یک ملت را مال خود کرده‌اند، اما با دجالیت، کسب یک زندگی شرافتمندانه توأم با رفاه و آسایش را حواله به موهومات می‌دهند. زهی بی‌شرمی! از این همه وقاحت و بی‌اعتنایی به درد و رنج میلیون‌ها هموطن زیر خط فقر و بقا. در بند ۱۲ اصل سوم قانون اساسی که برای سرکوب نیروهای مترقی سنگ آن را به سینه می‌زدندآمده است: «پی‌ریزی اقتصادی صحیح و عادلانه بر طبق ضوابط اسلامی جهت ایجاد رفاه و رفع فقر و برطرف ساختن هر نوع محرومیت در زمینه‌های تغذیه و مسکن و کار و بهداشت و تعمیم بیمه»

روزگار مردم فریبی و چپاول سرمایه خلق در زنجیر به انتها رسیده است. نمایش انتخابات با جرثومه‌های فساد، حلقه دیگری بر گردن ضحاک است. مردم و نیروهای آزادیبخش در انتظار روز نهایی‌اند.

 

 

 

										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/69b9327c-da42-4fd4-b73d-197568369fd3"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات