مثلی در زبان مردم قدیم جاری بود که همچنان کاربرد دارد: خود کشتهای حافظ را، خود تعزیه میداری! که البته متعلق به حافظ نیست و مربوط به شاعر دوره تیموریان است. اما معنایش از ظاهرش میبارد: جفاکار و قاتلی که برای مقتول، عزاداری هم میکند! مصداق امروزینش هم قاتلی به نام خامنهای و مقتولش، بخش خصوصی ایران است. چند روز پیش عدهیی از اهالی این بخش در اقتصاد ورشکسته رژیم آخوندی به مجلس خامنهای احضار شدند.
«آقا» مجلس نمایشی بهمناسبت نفله کردن بخش خصوصی در دوران سلطنتش ترتیب داد و عدهیی از ایشان را به عجز و لابه کشاند که رخصت نفس کشیدن دهید. او هم گفت یادتان هست که یک دهه پیش این اجازه صادر شد. دهه نود که بساط اقتصاد را جمع کردیم و رفت پی کارش. در آن وقت گفتم که فعالیت کنید!
حالا بیش از یک دهه از آن ترهات و افاضات گذشته و بلایی که بر سر اقتصاد ایران آمده است و سلطهای که بیت «آقا» و آخوندهای دینفروش و پاسداران نفت فروش و دیگر داراییهای مردم ستمدیده ایران، جایی حتی برای بخش خصوصی مورد تأیید رژیم آخوندی باقی نمانده است. جابهجایی رئیس اتاق بازرگانی در همین چند روز اخیر مشت نمونه خروار است...
در مجلس عزای بهمن۱۴۰۲، خامنهای مرثیههایی خواند که مضمون خندهداری داشت! او گفت: «مهمترین وظیفه دولت بهبود فضای کسب و کار و برطرف کردن موانع آن است...» (سایت خامنهای۱۰بهمن۱۴۰۲).
در آخر هم چشمکی به آخوند رئیسی زد که «نظارت دولت بر بخش خصوصی با دخالت متفاوت است» و اینکه نباید آنها را در مراکز متعدد تصمیمگیری معطل کرد و خوب است که نقدینگی کاهش یابد اما سهم بنگاههای کوچک ادا شود... و آینده خوبی در انتظار بخش خصوصی است!
اعتراف تلخ رئیس سازمان خصوصیسازی
اکنون در چند بند کوتاه ببینیم اوضاع بخش خصوصی از چه قرار است. رئیس قبلی سازمان بخش خصوصی و مشاور فعلی وزیر اقتصاد با کلی پرونده فساد و حاتمبخشی اعترافات جالبی داشت. وی گفته بود: «بخش خصوصی جایگاه قابل افتخاری ندارد و سهم اندکی به خود اختصاص داده است. واگذاریها به بخش خصوصی واقعی انجام نشده است. تنها چهار درصد واگذاریها واقعی بوده است.» (جهان صنعت۱۴آذر۱۴۰۱)
یک نمونه حال حاضر کنار زدن این بخش از ساخت و سازهایی است که بنیادهای وابسته به سپاه و بیت و آستانهای عوام فریب، انحصار بخش مسکن و راه و شهرسازیها را در اختیار گرفتهاند. آخوند رئیسی هم در ابتدای انتصابش با تکیه بر همین مافیا وعدههای پوشالی داد و کذب آن معلوم شد.
شرکتهای خصوصی در اقتصاد کلان حضور ندارند
رئیس کمیسیون عمران مجلس گفت: متأسفانه ما فضا را برای حضور بخش خصوصی فراهم نکردیم و جای آنها در حوزه ساخت مسکن خالی است» (مهر، ۱۰ بهمن ۱۴۰۲).
دهها سال است که تحت نام بخش خصوصی، کارگزاران نظام ولایت فقیه دست به کسب سودهای عجیب و غریب میزنند و بخشی از این تاراج را به «بیت» و دیگر حامیان رژیم آخوندی منتقل میکنند.
بحرینیان عضو اتاق بازرگانی میگوید: «با سوءاستفاده از نام بخش خصوصی طی دو دهه گذشته، اقدامات نامبارکی در اقتصاد ما رقم خورده است که وضعیت اسفناک امروز اقتصاد ما بیارتباط با این اتفاقات نیست. متأسفانه امروز بخش خصوصی را عمدتاً زینتالمجالس میبینند و با بزک کردن واژههایی از جمله «عمومی غیردولتی» که به خصولتی مشهور شده و هیچ جایگاهی نیز در قانون اساسی ندارد، توانسته بر بخش عظیمی از اقتصاد سلطه یابد. در حال حاضر، خصوصیسازی به شکل خصولتیسازی آفتی بزرگ برای اقتصاد ما شده و بازی با واژهها محلی برای کسب منافع نامشروع شده است» (دنیای اقتصاد۱۵اسفند۱۴۰۱).
اما از همه اینها روشنتر دیدگاه اتاق بازرگانی بهعنوان نماینده رسمیبخش خصوصی ایران است. در گزارش پایش اجرای قانون بهبود مستمر محیط کسب و کار در سال ۱۴۰۱آمده است: «رقم شاخص کل اجرای احکام ۵۳گانه قانون، معادل ۵۹.۴۴ درصد است که نسبت به سال ۱۴۰۰ (۶۴.۱۵)، بیش از ۵ واحد کاهش یافته و کاهش شاخص کل اجرای احکام در بخش مشترک (با دولتیها و تعاونی) کاملاً محسوس است». در تابستان ۱۴۰۲ وضعیت کسب و کاری که خامنهای وعده بهبود آن را داده بود، از فصل پیشینش بدتر شده است! «بر اساس نتایج حاصل از پایش ملی محیط کسبوکار ایران در تابستان ۱۴۰۲، ۶.۱۱ محاسبه شده که از وضعیت این شاخص نسبت به ارزیابی فصل گذشته (بهار ۱۴۰۲ با میانگین ۶.۰۵) نامساعدتر است.
کالبدشکافی مرگ خصوصیسازی
زمانی بود که استیو هان که در نشریه فوربس در مورد اقتصاد ایران نوشته بود: «در حال حاضر ایران چندین دهه است که اصول اقتصادی را نادیده گرفته است. مالکیت خصوصی و حقوق قراردادها فاقد امنیت لازم هستند». (تجارت فردا۲۳تیر۱۳۹۷)
نمونه اخیر آن کارخانه ۹۵ ساله «داروگر» بود. «تعطیلی بنگاههای اقتصادی که فعالیت آنها قدمت بسیاری دارد طی سالهای گذشته بارها در اقتصاد ایران خبرساز شده است. اخیراً تعطیلی کارخانه «داروگر» دوباره این موضوع را بر سر زبانها انداخت». (دنیای اقتصاد، ۲۱خرداد۱۴۰۲)
یکی از نتایج بسیار تلخ قصه خصوصیسازی در ایران، انتقال مالکیت از دولت به خصولتیهاست. «بررسی مرکز پژوهشهای مجلس نشان میدهد تا سال ۹۴ از مجموع کل واگذاریها، تنها ۱۶ درصد به بخش خصوصی واقعی واگذار شده است» (الف، ۲۶اردیبهشت ۱۳۹۸).
خامنهای اقتصاد ایران را در تیول خود قرار داده است و به همراه الیگارشی چنگ زده به منابع ملی کشور، نیازی به بخش خصوصی ندارد. «بر اساس آمارها ۸۵ درصد اقتصاد کشور دولتی است. قطعاً دولت رقیب سرسخت بخش خصوصی است و متأسفانه برونرانی بخش خصوصی از اقتصاد ایران طی چند سال گذشته تشدید شده است» (شرق۹ بهمن۱۴۰۲).
«برونرانی» تنها مختص بخش خصوصی نیست. فاشیسم دینی، عموم مردم ایران را از هستی و زندگی و آزادی بیرون انداخته است. تنها راه بازگشت به زندگی شرافتمندانه، بیرون راندن ضحاک از خاک پاک ایران است.