شروع سال تحصیلی میلیونها دانشآموز و دانشجو در ماه مهر به تقویم ایرانی، برای رژیم ملاها همیشه یک چالش بوده است. از سالهای اول انقلاب مردم ایران که حاکمیت سیاسی آن را خمینی غصب کرد و آزادیها را بهبند کشید، مدارس و دانشگاهها پرچمدار و جلودار بودهاند. آخوندهای ضدعلم و در رأس آنها خمینی که حاکمیت را قبضه کرده بودند، در مدارس و دانشگاهها با چالش سختی روبهرو شدند. آنها که هماهنگ با نوخواهی و تحولجویی نسل جوان نبودند، درصدد مهار خواستهها و عصیان دانشآموزان و دانشجویان برآمدند. اما هرگز نتوانستند این نسل قیام و شورش را بفریبند و به کام اقدامات سرکوبگرانه و عقبمانده خویش بکشانند. این نبرد و کشاکش در مدارس و دانشگاهها به یک جریان بسیار قوی سیاسی علیه حاکمیت ملاها تبدیل شد.
خمینی با ماهیت ضدعلمی و بهغایت ارتجاعیش برای مقابله با این کانون، در نخستین گام با تبلیغات جنگطلبانه و تهدید و تحریک همسایگان، جنگی ویرانگر و ۸ساله را بر مردم ایران و بهخصوص دانشآموزان، دانشجویان، معلمان و استادان ایران تحمیل کرد. در ادامه صدهاهزار دانشآموز را از مدرسهها به میدانهای مین روانه کرد. به موازات آن با ایجاد دوایری تحت نام «عقیدتی ـ سیاسی» در مدارس و دانشگاهها، تلاش کرد فضای اختناق را حاکم و بساط تفتیش عقاید را نهادینه کند.
خمینی در ۲۹فروردین سال ۱۳۵۹ خمینی طی سخرانی شدیداللحنی گفت: «ما از محاصره اقتصادی و تجاوز نظامی نمیهراسیم. ما از دانشگاههای غربی و آموزش جوانان ما در جهت منافع شرق و غرب است میهراسیم».(سایت پرتال خمینی)
خمینی برای مهار دانشگاهها که بهطور خاص مرکز فعالیت دانشجویان هوادار مجاهدین خلق و محل برگزاری کلاسهای تبیین جهان مسعود رجوی بودند، با عنوان سرکوبگرانه «انقلاب فرهنگی»؛ طی حکمی کلیه دانشگاههای ایران را به مدت ۳سال تعطیل کرد. در کلاسهای تبیین جهان مسعود رجوی در دانشگاه صنعتی شریف تهران ۱۰هزار دانشجو شرکت میکردند و روز بعد متون چاپی و نوار صوتی آن کلاس در سراسر ایران توزیع میشد. این کلاس تماماً روشنگری علیه خرافات مذهبی آخوندی بود.
آخوندها در ادامه ترفندهای سرکوبگرانه و برای تفتیش عقاید، با اعمال خرافات و ابتذال و تحریف کتابهای درسی مانند ادبیات و علوم اجتماعی، دینی و تاریخی تا جایی که توانستند مزخرفات آخوندی را درج کردند و علاقه و شوق به تعلیم و تحصیل و نوآوری را به شدیدترین وجه ممکن سرکوب کردند.
با توسل به این سیاست ضدفرهنگی و ضدعلمی و بهموازات سرکوبهای سیاسی در جامعه، دهها هزار دانشآموز و دانشجو و معلم و استاد دستگیر و زندانی و شکنجه و اعدام شدند و آنهایی هم که باقی ماندند و دوران محکومیت خود را در زندانهای قرونوسطایی رژیم طی میکردند در تابستان ۱۳۶۷ قتلعام شدند. برخی هم که شانس خروج از ایران خمینیزده را داشتند، تحت عنوان «فرار مغزها» از جهنم ضدعلم و ضدفرهنگ آخوندها به سراسر دنیا پناه بردند که همچنان ادامه دارد.
اینها بخش بسیار کوچکی از کارنامه ننگین حاکمیت ولایت فقیه و سیاست فاشیسم مذهبی در مدارس و دانشگاههای ایران طی ۴۰سال گذشته است.
در ایران تحت حاکمیت آخوندها موضوعی تحت عنوان «آموزش» و «پرورش» به مفهوم ارگانی مسؤلیتپذیر برای سامان دادن به علم و فرهنگ و اعتلای سطح عمومی دانش، مطلقاً بیمعنا است. وزارت آموزش و پرورش مانند سایر وزارتخانهها و نهادهای حکومتی، همواره در خدمت نیات و خواستههای ولایت فقیه و اهرمی برای غارت و باندبازی و نمایشگاهی از خرافات مذهبی قرونوسطایی آخوندی بوده است.
در ۴دهه حاکمیت ننگین و پرفساد آخوندها در مقوله آموزش و پرورش و دانشگاه شاهد موارد زیر بودهایم:
- گستردهترین سانسور و دروغ و تحریف در کتابهای درسی؛
- ترکتحصیل مستمر دانشآموزان بهدلیل فقر شدید خانوادهها؛
- گسترش اعتیاد به مدارس و دانشگاهها و مراکز علمی و فرهنگی؛
- اعدام دهها هزار دانشآموز و دانشجو و معلم و استاد در دهه ۶۰ که عمدتاً از هواداران سازمان مجاهدین خلق بودند و پس از آن زندانی کردن گسترده دانشآموزان و دانشجویان و معلمان و استادان معترض؛
- اجرای طرح قرونوسطایی و ضدانسانی تفکیک جنسیتی و ترویج آن در مدارس و دانشگاهها؛
- «فرار مغزها» از جهنمی که آخوندها در ایران ایجاد کردهاند به سایر کشورها؛
این نمونهها پتانسیل خشم و نفرت عمومی استادان، معلمان، دانشجویان و دانشآموزان را در سراسر ایران گسترش داده است.
البته دانشآموزان و فرهنگیان ایران هرگز مغلوب فرهنگ ارتجاعی و نیات پلید آخوندها نشدهاند بلکه به نیروی مستعد شورش و قیام تبدیل شدهاند. نسلی که هیچ سنخیتی با حاکمیت فاشیسم مذهبی ندارد.
در قیام دیماه ۹۶ ایران حضور و نقش جوانان ـ بهخصوص دانشآموزان و دانشجویان ـ به پیشتازی زنان شورشی و معترض بسیار برجسته بود. قیامی سراسری و گسترده که سمت و سوی تحولات داخلی، منطقهای و بینالمللی را در رابطه با حکومت ملاها تغییر داد.
خانم مریم رجوی طی پیامی در شروع سال تحصیلی ۱۳۹۸ـ ۱۳۹۹ خطاب به دانشآموزان و دانشجویان و فرهنگیان گفتند:
«ایران و مردم اسیرش و بهویژه دهها هزار دانشآموز و دانشجوی مجاهد و مبارزی که برای آزادی و در نبرد با ارتجاع و ستم آخوندی از همین کلاسها و مدرسهها و دانشکدهها بهپاخاستند و جان فدا کردند، امروز به شمامینگرند. پس در راه پرافتخار آنها بهپاخیزید و از شورش و قیام آنها علیه ارتجاع و جهل و جنایت آخوندها و علیه چماقداری و سرکوب پاسداران ظلمت الهام بگیرید.
آنها پیشتازان اعتراض و تظاهرات و قیام بودند و هم چون حمیرا اشراق و فاطمه مصباح و مسعود شکیبانژاد و داریوش سلحشور دشمن را در میدانهای رزم و خیزش و در شکنجهگاهها و میدانهای اعدام و قتلعام، با خروش زنده باد آزادی و مرگ بر ارتجاع، بهزانو درآوردند.
نامهای پرافتخار و شعارها و راه و رسم ماندگار آنها را بر در و دیوار مدرسهها و دانشکدههایشان بنویسید و آرزوها و رویاهایتان برای آزادی را هر روز قویتر کنید و یقین داشته باشید که این آرزوها بهواقعیت میپیوندد.
به شما دانشآموزان و دانشجویان دلیری که به کانونهای شورشی و شوراهای مقاومت پیوستهاید، درود میفرستم و یادآوری میکنم که شما راهی را امتداد میدهید که نسلی از جوانان قهرمان ایران آن را در پنج مهر۱۳۶۰ بهاوج رساندند».
مدارس و دانشگاههای ایران تعادلقوای جدیدی را بهنفع قیامهای مردمی و کانونهای شورشی ایجاد میکنند. قیامها به مرحلهای رسیده است که ولیفقیه درمانده یارای مقابله با آن را ندارد.
پس جامعه بپاخاسته و شورشی ایران گشایش مدارس و دانشگاهها را گرامی میدارد و با کانونهای فروزان شورشی لرزه بر اندام ولیفقیه و مهرههای حکومتی میاندازد.