سایت رصد کننده تحولات دنیای نفت «اویل پرایس» در جدیدترین گزارش خود اعلام کرد: «قیمت هر بشکه نفت سنگین ایران به زیر ۱۵دلار رسید.»
دادههای سایت اویلپرایس نشان میدهد که بهای هر بشکه نفت سنگین ایران، با افت ۱۲درصدی به ۱۴.۹دلار رسیده و در سبد اوپک، نفت سنگین ایران به ارزانترین نفت تبدیل شده است. این در حالی است که مطابق گزارش اویلپرایس، قیمت بشکههای تحویلی ایران به کشورهای مقصد در ۲روز پیش، بیش از ۲۰دلار قیمت خورده بود.
در روز گذشته قیمت هر بشکه نفت برنت نیز با افت ۲.۴درصدی همراه شده و در حدود ۲۸دلار ثبت شده است. قیمت هر بشکه نفت آمریکا نیز با ۴.۸درصد کاهش به مرز ۲۱.۵دلار رسیده است.
نفت به بالاترین قیمت خود در چهار سال گذشته رسید(!؟)
همگان به یاد دارند در اواسط سال ۱۳۹۷رژیم آخوندی با چه آب و تابی اعلام میکرد تحریم نفتی ما از سوی آمریکا، نه تنها اوضاع در کشورهای غربی را نابسامان میکند و بهدنبال دولت ایران میگردند بلکه کشورهای اوپک نیز هیچ کمکی به آنها نمیکنند و با کاهش تولید، در جبهه حضرات قرار میگیرند! در آن زمان قیمت نفت به بالای ۸۰دلار رسیده بود و قند در دل خلیفه ارتجاع آب میشد. خبرگزاریها اینچنین میگفتند: «نفت به بالاترین قیمت خود در چهار سال گذشته رسید.بهای هر بشکه نفت برنت به حدود ۸۱دلار رسید. کارشناسان بازار نفت این افزایش را با تحریم ایران و تصمیم اخیر کشورهای نفتخیز اوپک و غیر اوپک در زمینهٔ عدم افزایش سطح تولید خود مرتبط میدانند. بخشی از این افزایش به نگرانی مصرفکنندگان بزرگ نفت به بروز تنگنا در عرضه نفت در ماههای آینده، از جمله بهدلیل تحریم ایران و بیثباتی در عراق و لیبی و ونزوئلا برمیگردد. کاهش عرضهای که از این رهگذر پیش آمده و با شروع رسمی تحریمهای ایران در نوامبر هم تشدید خواهد شد، از سوی کشورهای دیگر به سختی قابل جبران است. تصمیم تازه کشورهای عضو اوپک و غیر اوپک در زمینه عدم افزایش عرضه نفت قسما به همین موضوع برمیگردد. شماری از کارشناسان بازار نفت پیشبینی میکنند که بهای نفت در ابتدای سال ۲۰۱۹ از صد دلار هم فراتر خواهد رفت». (دویچه وله۲مهر ۹۷)
آن سبو بشکست و آن پیمانه ریخت
«آن سبو بشکست و آن پیمانه ریخت»؛
امروز حال و احوال رژیم آخوندی فراتر از مصداق های این ضربالمثل است و ویروس آخوندی چنان اقتصاد آن را در هم پیچیده است که چه بسا یکباره با فیصله پیدا کردن این بیماری همه گیر جهانی، شر بزرگتر نیز از سر مردم ایران کم شود. کفگیر درآمدهای بادآورده نفتی و مشتقات آن به ته دیگ خورده است و نظام ولایت فقیه نه میتواند مرهمی بر درد های مردم ستمزده ایران بگذارد و نه میخواهد سهم ولو کوچکی از خزانه به یغما برده شده از ثروت خلق محروم را به صاحبانش برگرداند. واقعیت این است که نظام و آخوند روحانی نه طرح و برنامهای دارند، نه عمل و واکنشی، نه گذشته مقبولی و نه آینده حتی خاکستری. کار به آنجا کشیده است که کارگزاران و کارشناسان حکومتی به گوشهای از وضعیت فلاکتبار نظام ولایت با صدای بلند اذعان میکنند.
روحانی کجای کار است؟
داوود سوری عضو سابق هیات علمی دانشگاه صنعتی شریف در میزگردی گفت: «بعد از خروج آمریکاییها از برجام به نوعی اعتماد بهنفس دولت از بین رفت و نتیجه اینکه اقتصاد ایران وارد فاز روزمرگی شد. در حال حاضر بهنظر میرسد کشور با روزمرگی آمیخته با پوپولیسم اداره میشود...دامنه اثرگذاری بحرانهای متعدد سال ۹۸نشاندهنده یک نظام مدیریتی ضعیف و عاری از دانش و درایت است و شواهد نشان میدهد این نظام مدیریتی از کفایت کافی برخوردار نیست...موضوع این است که آقای روحانی بعد از شکست برجام دیگر هیچ برنامهیی برای مدیریت اقتصاد کشور نداشته است... مسأله از دید ما فقط مدیریت ضعیف و فساد در نظام اداری نیست، بلکه مهمتر از آن، فقدان نظریه برای اداره سیاسی و اقتصادی کشور است.»(اقتصادنیوز ۹ فروردین ۹۹)
روحانی در ترسیم برنامههای کلان تاثیر نزدیک به صفر دارد
محمد حسین کریمیپور، تحلیلگر حکومتی مسائل اقتصادی، با بیان اینکه «قدرت در صحنه سیاست ایران در یکجا متمرکز است» سهم سایر ارکان کشور را محدود و قابل تفسیر خواند و گفت: «امروز رئیسجمهوری در ترسیم برنامههای کلان کشور تاثیر نزدیک به صفر دارد. حتی در مدیریت کلان عملیات اجرایی تاثیر محدود غیرپایایی دارد. یعنی اگر خطی و برنامهیی هم در دولت حاصل شود با هشدار یک مسئول امنیتی میانی میتواند متوقف شود یا تغییر کند...کشور دارد هزینه بسیار بزرگی برای اختلاط دو مکانیسم حکمرانی متفاوت میدهد. یک مکانیسم حکمرانی متمرکز و یک مکانیسم حکمرانی سهقوهای. این اختلاط ممکن است کشور را متلاشی کند. آن سیستم متمرکز، مغز راهبردی و مدیر اصلی کشور است. اما کشور باید یک قواره سنگین سهقوهای شکسته بسته، قفلشده، سنگین، گیج، حیرانی را هم بهدوش بکشد. طبعاً کسی هم پاسخگوی نتیجه فعل حکمرانی نیست... به همین علت، خیلی نباید وقتمان را صرف این کنیم که رئیسجمهوری میخواهد چه کار کند یا چهکار کرده است. خوب واقعاً رئیسجمهوری چه کاره است؟ اگر روزی خاتمی گفت رئیسجمهوری یک تدارکاتچی است، امروز باید گفت رئیسجمهوری یک شخص حیران و سرگردان است که هیمنه و ظاهر رنگ و رو رفتهای دارد اما محل حمله همهکس است.» (تجارت فردا ۹فروردین۹۹)
سال۹۸ «سردرگمی سیاستگذاری»
فرشاد فاطمی، استاد اقتصاد دانشگاه صنعتی شریف با بیان اینکه امسال یکی از سختترین سالهای دهه اخیر برای کشور بوده است، سال ۹۸را سال سردرگمی سیاستگذاری خواند و با پیش کشیدن بحث بیاعتمادی مردم به حاکمیت گفت: «واقعیت این است که به دوره خاصی از «دولت» رسیدهایم. از یکسو دولت برای بخشی از قدرت دیگر اقتدار گذشته را ندارد و از سوی دیگر مردم هم به نهاد دولت بیاعتماد شدهاند. نتیجه اینکه دولت در حال حاضر شبیه قوه مجریه است و لزوماً حکومت نیست». (اقتصادنیوز۹/۱/ ۹۹)
ویروس کرونا جان مردم را میگیرد، ظریف وزیر خارجه سعی میکند با سوءاستفاده از کشته شدن همین مردم، پروژه جنایتکارانه کم کردن فشار طاقتفرسای تحریمها را در صحنه بینالمللی پیش ببرد، سپاه برای برقراری حکومت نظامی با بهانه کنترل شیوع کرونا طرح و نقشه خود را اجرا میکند، و در این میان روحانی سرگشته و حیران از به هم ریختگی کشور و تلاطمات جهانی، و نفت زیر ۱۵دلار درمانده است که چه کند؟
در نقطهٔ مقابل، مردم و جوانان خشمگین نشان دادند که آری سبوی دجالیت و دروغ و فریب شکسته است و این مردم ظلم را برنمیتابند. حتی زندانیان دیگر منتظر ورود ویروسهای مرگ آفرین نمیمانند؛ بلکه با فرارشان از زندان، هیمنه ناداشته رژیم آخوندی را بهسخره میگیرند.
در یککلام همهٔ شواهد بیانگر دوران پایانی رژیم است.