وحشت از قیام و سرنگونی در تقدیر
در روزنامههای حکومتی امروز بهرغم اینکه میشود در همان صفحات اول فهرست بحرانهای بینالمللی، منطقهیی و داخلی نظام را دید. اولین موضوعی که در روزنامههای حکومتی جلب توجه میکند این است که در روزنامههای باند خامنهای تلاش کردهاند با پنهان شدن پشت وقایع آمریکا، اوضاع در حال فروپاشی نظام را لاپوشانی کنند، اما ابعاد واقعیت به قدری بزرگ است که هم روزنامههای باند خامنهای ناگزیر شدهاند ابعاد فاجعه کرونا را اذعان کنند و هم در روزنامههای باند مغلوب وحشت از انفجار اجتماعی و شورش و قیام علیه سیاستهای نظام حرف اول شده است. جهان صنعت با اشاره به سریال خودکشیهای اقشار محروم نوشته است: « با بررسی و مطالعه نقشه استانهای شاخص فلاکت در ایران میتوان به نسبت تورم و بیکاری با بروز اعتراضات اجتماعی پی برد. بخش کوچکی از اعتراضات اجتماعی اکنون در کشور بهصورت خودکشیهای سریالی شکل گرفته و بخش اعظم آن بهزودی میتواند بسان اعتراضات سالهای ۹۶ و ۹۸ درآمده و به سراسر کشور با دامنه گستردهتر و تشدید خشونتها منتقل شود».
روزنامهٔ حکومتی شرق هم از باند مغلوب نوشته است: « کارشناسان تحلیل میکنند که استمرار این حوادث، احتمالاً نماگری است برای روزهایی با وضعیت قرمز که در صورت عدم رسیدگی به کوچکشدن سبد معیشت خانوارها و اشتغال نانآوران، احتمالاً اعتراضهایی را بهدنبال خواهد شد». روزنامه اعتماد هم نوشته است: « اتفاقاتی در کرمانشاه و بهویژه خوزستان رخ داده است که نشان میدهد درک درستی از کیفیت این ظرفیت خطرناک وجود ندارد.
نکته بسیار جالب این است که چون چنین ظرفیتی برای ابراز نارضایتی وجود دارد، بهصورت غریزی هر حادثه معمولی را نیز عاملی جهت نقض امنیت تلقی میکنند. البته از یک جهت درست فکر میکنند. مثل آن است که در انبار پنبههای آغشته به بنزین نگران زدن کوچکترین جرقه شویم که آن را به آتش خواهد کشید. ولی کیست که نداند جرقهها و بالاتر از آن دیر یا زود رخ میدهد، باید محیط را از ظرفیت آتشسوزی پالایش کرد».
تنگنای تحریمها در بنبست بیراهحلی
در روزنامههای حکومتی نه تنها راهحلی دیده نمیشود بلکه به نظام ضرورت و فوریت غلطکردمگویی و عقبنشینی را خاطرنشان میکنند. مثلا روزنامه اقتصاد سرآمد از باند مغلوب در مورد مذاکرات پشتپرده برای تبادل زندانیان نوشته است «اگر قرار است هیچ مقام ایرانی با هیچ مقام آمریکایی در خصوص هیچ موضوعی و در هیچ سطحی گفتگو و مذاکره نکند و مردم ایران باید تاوان فشارهای ناشی از تحریمها را پرداخت کند چگونه بهطور سلیقهای و گزینشی مسأله مذاکره با آمریکاییها انجام و حتی تأیید شده است».
این روزنامه در ادامه با اشاره به فضای انفجاری جامعه مینویسد: «آن هم در شرایطی که رشد افسار گسیخته تورم، رکود و تعطیلی کسب و کارها عرصه را بر مردم تنگ کرده است به گونهای که میتواند چالشهای اجتماعی و حتی امنیتی مانند سال گذشته را شکل دهد».
در ادامه با اشاره به چرخشمداری نظام در مواقع خطیر نوشته: «زمانی مسئولان در تنگنا قرار میگیرند برای فرار از چالشهای ناشی از مطالبه افکار عمومی بهسرعت با چرخش مواضعشان مسأله مذاکره را در دستور کار قرار میدهند» بعد هم اضافه کرده «اگر میتوان مذاکره کرد که قطعاً میتوان» باید برای رفع فشار اقتصادی از مردم نظام پای میز مذاکره برود.
روزنامه حکومتی جهان صنعت هم با یادآوری اینکه از روسیه و چین آبی برای نظام گرم نمیشود نوشته نظام «توصیه کارشناسان را جدی گرفته و با اقدامات مؤثر در زمینه رفع نگرانیهای امنیتی دنیا» از اقدام آمریکا برای تجدید تحریمها جلو گیری کند.