سیاستهای ضدمردمی دولت روحانی در زمینه عدم رسیدگی به سلامت و معیشت مردم در بحران کنونی، باعث هراس رسانهها و مهرههای وابسته به باند روحانی نسبت به اعتراضات و قیام مردم شده است.
آنها به دولت هشدار میدهند اگر حداقلهای رسیدگی به وضعیت سلامت و معیشت مردم را نکند کلاهش در پس معرکه است و در دوران پسا کرونا قیامهای مردمی دامنگیر رژیم خواهد شد.
در این رابطه روزنامه همدلی ۲۳فروردین هشدار میدهد: «دولت باید در مقابل تکالیف الزامآوری که اعمال میکند، معاش حداقلی برای مردم که بتوانند تا رفع این بحران زنده بمانند، در نظر بگیرد در غیراین صورت با نافرمانی مدنی مواجه خواهد شد».
البته نویسنده همدلی برای کوچکنمایی خیزش و قیام مردم در پسا کرونا که خواستار سرنگونی نظام هستند عنوان «نافرمانی مدنی» را میدهد.
واقعیتی که در قیامهای سال ۹۶، ۹۷ و ۹۸ در حملات مردم به مراکز سرکوب و غارت نظام و شعارهای سرنگونی طلبانه آنها خود را نشان داد.
شعارهایی از قبیل خامنهای حیا کن سلطنت را رها کن، مرگ بر خامنهای، رهبر جنایت میکند، سپاه حمایت میکند و...
نویسنده مطلب همدلی در ادامه به دولت روحانی توصیه میکند: «این امر شدنی نیست که بدون در نظر گرفتن حقوق افراد، از آنها بخواهیم که در خانه بمانند؛ ما در کشور جمعیت عظیمی داریم که خویشفرما هستند؛ یعنی کارفرمای خودشان هستند که این افراد باید کار کنند، بر همین اساس امکان رعایت فاصلهگذاری ندارند؛ بهعنوان مثال راننده تاکسی با فضای محدود اتومبیل خود، امکان رعایت فاصلهگذاری را ندارد».(همدلی ۲۳فروردین ۹۹)
روزنامه آرمان یکی دیگر از رسانههای حامی دولت روحانی ضمن اشاره به برخی از عملکردهای ضدمردمی دولت که باعث «بحرانی شدن» وضعیت سلامت مردم و باعث مشکلاتی برای کادر درمانی کشور بهویژه پرستاران شده، و با اعتراف به « ورشکستگی اقتصادی» که «کشور [بخوانید حکومت آخوندی] »را به زانو درخواهد آورد»، اخطار میدهد «این مشکلات در ادامه منجر به شورش اجتماعی شود».(۲۳فروردین ۹۹)
روزنامه ستاره صبح ۲۳فروردین ۹۹هم نگران «مسایل اجتماعی و امنیتی» است که در جریان بحران کرونا و پسا کرونا رژیم با آن مواجه شود.
نویسنده این رسانه تصور میکند اگر دولت روحانی دست از سیاست «نیم بند» در زمینه «اقتصادی » و«مهار ویروس» بردارد شاید راه گریزی از « مسایل اجتماعی و امنیتی» وجود داشته باشد.
روزنامه شرق هم ضمن ایرادگیری به «ناهمزمانی تصمیمهای دولت درباره کرونا» به دولت درمانده آخوند حسن روحانی گوشزد میکند: «تأخیر در دریافت و تحلیل و جمعبندی نظرات اجتماعی از سوی دولت میتواند به تداوم بحران و حتی تشدید آن منجر شود و بار بس سنگینی را در حوزههای مختلف و در اینجا در حوزه اقتصادی بر دوش حاکمیت تحمیل کند که هیچ دولتی تحمل حمل آن را ندارد». (شرق ۲۳فروردین ۹۹)
روزنامه جهان صنعت هم نگران «سونامی پسا کرونا» است و «برای آنکه مملکت [بخوانید نظام ولایت فقیه] دچار سقوط نشود» و «بعد از پایان کابوس مرگبار کرونا» با پیامدهای «هولناک اجتماعی سیاسی دچار نشود»، راهحلش این است که با «ایجاد نوعی همگرایی میان دیدگاه حفاظت از جان مردم و دیدگاه تأمین نان مردم» رژیم را از فرجام سقوط برهاند.(جهان صنعت ۲۳فروردین ۹۹)
نکتهیی که در هشدارها و اخطارهای نویسندگان مطالب این رسانهها وجود دارد، این است گویا تنها موضوع کرونا و سیاستهای ضدمردمی دولت روحانی در این رابطه دلیل نارضایتی مردم است. اگر چه سیاست بهغایت جنایتکارانه و ضدمردمی خامنهای و نظامش در برابر فاجعه کرونا بر نفرت مردم محروم افزوده است ولی واقعیت این است که تمامی این نفرت معطوف به این مسأله نیست، بلکه همانطور که مردم در قیامهای سه سال اخیر و با شعارهای براندازانه اثبات کردند، ریشه در عملکرد ضدمردمی نظام ولایت طی بیش از ۴۰سال حاکمیت این رژیم قرونوسطایی است. رژیمی که مردم با آن در تمامی زمینهها به بنبست و تعارض رسیده، و خواست قاطبه مردم ایران سرنگونی آن است.
در همین رابطه، روزنامه شرق در مقاله دیگری با عنوان «آنچه مردم ضعیف را معترض کرد» در زمینه قیامهای مردم طی دوران دولت آخوند روحانی مینویسد: «اوج گرفتن اعتراضات اقتصادی در دولت روحانی را نباید در یکی، دو عامل جستوجو کرد، بلکه باید بهدنبال معلولها هم رفت. باور دارم که مسأله پیچیدهتر از این حرفهاست».(شرق ۲۳فروردین ۹۸)
پیچیدگی وضعیت از این بابت است که نظامی که مدعی است که دنبال حل مسایل و مشکلات مردم است، خود عامل و نقطه تلاقی تمامی بحرانهای دامنگیر نظام از اقتصادی و کرونا و اجتماعی... است و این همان بنبستی است که تنها با کنار زدن این نقطه تلاقی گرهش باز میشود.
آری اینکه رسانههای حکومتی از شدت نفرت مردم نسبت به فاشیسم مذهبی حاکم با عنوان بحران بیاعتمادی نام میبرند، معنایش خواست سرنگونی همان نقطه تلاقی بحرانها ست که در همه شعارهایشان فریاد میشود.