بحرانهای گسترده و همبسته، حاکمیت متلاطم و متشتت ملایان را محاصره کردهاند. بحرانهایی که حاکمیت تلاش کرده و میکند تا به طرق مختلف، آنها را به زندگی روزمرهٔ مردم صادر کند. لایحهٔ اخیر عفاف و حجاب از بارزترین آنهاست. نمونههای زیر، بحرانهایی هستند که اتاق فکر نظام آخوندی به زندگی مردم روانه کرده است. نخست به این نمونهها توجه کنید تا به جدیدترین و بحرانآفرینترین آنها بپردازیم.
صدور بحران اقتصادی به خانههای مردم
یکی از بحرانهای بزرگ و جاری این نظام، بحران اقتصادی است. بحرانی که بهدلیل سیاستهای فسادگستر، منجر به تحمیل فشارهای سنگین آن بر زندگی مردم شده است. کاهش ارزش پول ملی، تورم بالا، بیکاری و رکود اقتصادی عواملی هستند که باعث کاهش سطح معیشت مردم شدهاند. این بحران اقتصادی نه تنها به کسب و کارها آسیب زده، بلکه به خانههای مردم هم کشیده شده است. خانوادهها در ایران امروز با مشکلات متعدد اقتصادی ــ معیشتی مواجهاند که بهطور مستقیم سیاستهای حاکمیت به زندگی آنها صادر کرده است.
صدور بحران به دانشگاهها
حاکمیت آخوندی در مواجهه با بحرانهایی که در سطح دانشگاهها و میان استادان و دانشجویان ایجاد کرده، آنها را همواره تحت فشار قرار میدهد. سرکوب دانشجویی، خالصسازی همراه با برخوردهای خشن با اعتراضات دانشجویان نهتنها فضای علمی کشور را همواره متلاطم نگه میدارد، بلکه بحران سیاسی و تنش آموزشی را در پیکر دانشگاه ساری و جاری نگه میدارد. حاصل این وضعیت، صف طولانی و بیپایان فرار مغزها و تداوم داوطلبین مهاجرت میباشد. صدور این بحرانها از جانب حاکمیت به محیط علمی، باعث شده که دانشگاهها دیگر نتوانند نقش کیفیِ خود را در تربیت نیروی انسانی متخصص ایفا کنند.
صدور بحران موجودیت و جنگهای نیابتی به جامعه
حاکمیت آخوندی بیش از چهار دهه است که تلاش کرده بحران موجودیت خود را از طریق جنگهای نیابتی به خارج از مرزها صادر کند. مردم ایران با کلانمشکلات اقتصادی و اجتماعی چنگ در چنگاند، اما حاکمیت بهعمد با سیاست خارجیِ توسعهطلبانه و جنایتکارانه، برای خودش حلقهٔ حفاظت دستوپا میکند و بحرانهایش را به زندگی مردم ایران صادر مینماید.
صدور بحران در زندگی بازنشستگان
بحرانسازی از طریق چپاول سپردههای مردم، سیاست ثابت حاکمیت ملایان است. دزدی از سپردههای مردم و سوءاستفاده از منابع مالی کشور باعث شده که بازنشستگان تأمین اجتماعی و فرهنگی، چارهٔ دادخواهی دارایی و معیشت را در کف خیابانها بدانند. رژیم آخوندی بحران و تلاطم را به حیات قشری صادر میکند که در همهجای دنیا، حق آرامش و تأمین زندگیاش، قانونی و تضمین شده است.
صدور بحران حجاب اجباری به خانوادهها و کسبه
در پی تصویب لایحه ضدبشریِ عفاف و حجاب در مجلس ارتجاع، بحرانی جدید به خانههای مردم ایران صادر شده است. این لایحه که چپاولگری و ناامنیِ عموم جامعه، ویژگیهای برجستهٔ آن هستند، با تعیین جریمههای سنگین برای زنان و کسبه، نهتنها چهرهٔ اجتماعی ایران را پرتنش و هیستریک میکند، بلکه هدف اتاق فکر نظام، تشدید اختلافات خانوادگی، اجتماعی و فرهنگی در جامعه است. تهدید کسبه و فروشندگان در این لایحه، هدفی جز بهجان هم انداختن مردم و ایجاد فضاهای تنشآلود، با صدور بحران حجاب اجباری در پیکر جامعه ندارد.
همبستگی زنان ایران؛ پاسخ ملی به لایحهٔ عفاف و حجاب
تردیدی نیست که تصویب این لایحهٔ ضدانسانی، علاوه بر تشدید دعواهای باندیِ درون حاکمیت، بیش از همیشه ضرورت همبستگی میان زنان ایران را نتیجه خواهد داد. تصویب چنین لایحهیی که بهترین تعبیر آن، «اسیدپاشی ملی» (۱) است، موجب افزایش شمار نارضایتی در میان زنان کشور و در ادامهٔ آن، سربرآوردن قیامی ملی و اجتماعی خواهد شد.
بحران لایحهٔ عفاف و حجاب و سرنوشت پزشکیان
قضاییه و مجلس ارتجاع و کارگزاران اجرایی در دولت، بر سر لایحهٔ عفاف و حجاب به جان هم افتادهاند. بحران زنستیزی و سیاستهای انسانستیزانه آنقدر به سراپردهٔ نظام سرایت کرده که حتی کارگزاری مثل پزشکیان هم در مقابل لایحه عفاف و حجاب دچار دوگانگی و تردید شده است. قضاییه و مجلس، دست وی را در حنا نگاه داشتهاند؛ طوری که پزشکیان بین تسلیم شدن یا استعفا، به دام افتاده است. اینجاست که قسمخوردگی به ولیفقیه و حرافیهای بیهزینهٔ وی در مدت ریاست جمهوریاش، وی را به مرحله تصمیمگیریِ ناگزیر کشاندهاند. البته این سرنوشت تمام رؤسای جمهور در نظامی بوده است که موقعیت رئیسجمهور چیزی بیش از یک «تدارکاتچی» نبوده و نیست. پزشکیان اما دولت مستعجلیست که بسیار زودتر از بقیه به معرکهٔ تعیین سرنوشت کشانده شده است.
این تازه از نتایج سحر مکافات سیاست زنستیزانهٔ ضدبشری در لایحهٔ عفاف و حجاب است؛ حکومتیان منتظر باشند که صبح دولت قیام زنان و پیشتازی آنان، شام روزگار ایل و تبار ولایت فقیهی و ولایی ــ آخوندی را از بن براندازد.
پینوشت:
۱ـ از اطلاعیهٔ مسعود رجوی دربارهٔ لایحهٔ عفاف و حجاب در ۱۲ آذر ۱۴۰۳