این روزها مقامات و مهرههای حکومتی از یکسو برای مردم اشک اتمساح میریزند و از سوی دیگر با سرکوبگری دستشان را بیشازپیش در جیب مردم فرو میکنند. و در عینحال از بازتابهای اجتماعی این وضعیت ابراز وحشت کرده و بهم هشدار میدهند. این وضعیت فوق متناقض، نمودی است از رژیم غرقه در بحرانی که در عین وحشت از خشم مردم، نمیتواند یک دم ترک عادت کرده و دست از دزدی و سرکوب بردارد.
بنا به اذعان منابع حکومتی، رژیم برای برداشتن ۹۰۰هزار میلیارد تومان از جیب مردم تحت عنوان یارانه پنهان در مجلس ارتجاع آستین بالا زده و این در حالی است که در مجلس آخوندی ضمن همسویی با دولت، تلاش میکنند خاک در چشم مردم بپاشند تا واقعیت دیده نشود. اظهارات عبدالرضا مصری یکی از این نمونههاست که در عین فاشگویی، دزدی کلان از جیب مردم را دور میزند و برخی از واقعیتهایی را میگوید که مردم با گوشتوپوست در آن زندگی میکنند و بازگویی آن فقط نمک بر زخم مردم است: «امروز هم که خدمت شما هستیم با تورم ۴۰درصدی و خالی شدن سفره محرومین یک ریال به حقوق ۱۶۰هزار تومانی یک خانواده اضافه نشده حقوقی که الآن پرداخت میشه که معادل پارسال هست برای یک خانواده یک نفره ۱۶۰هزار تومان برای یک خانواده ۵نفره ۵۰۰هزار تومان یعنی میشود روزی ۳۴۴۰تومان این بطریهای آب شده ۱۵۰۰تومان یعنی حقوقی که ما میدهیم فرد میتواند صبح یک بطری آب بخورد ظهر یک بطری آب بخورد شب هم نصفش را بخورد این اون چیزی است که ما از محرومین داریم دریغ میکنیم سفره خالی محرومین را چه سفرههای رنگینی خالی کرده...
بخدا درد اونها را هیچکس نمیداند ۳هزار تومان میگیره مسکن پوشاک ایاب و ذهاب غذا تحصیل درمان بهداشت همه را میخواهد با ۳هزار و ۴۴۰تومان بدهد بعد اونهم دریغ میشود اگر ما تو قانون بودجه پول گذاشتیم این پولها کجا داره میرود»؟(مجلس ارتجاع ۱۴مهر۹۸)
دست کردن در جیب مردم به دزدیدن ۹۰۰هزار میلیارد تومان یارانه پنهان محدود نمیشود. رژیم بخش دیگری از کسری بودجهاش را از جیب محرومترین اقشار جامعه بیرون میکشد و در مجلس آخوندی فقط با بیان یکی از این ترفندها تلاش دارند خودشان را در ببرند. علیمحمد مرادی، عضو مجلس آخوندی، پس از اینکه توضیح میدهد جوانان کردستان که از ناچاری برای یافتن کار به تهران آمده و در میادین میوه که امکاناتش کمتر از اردوگاه آورگان جنگی است با روزمزدی، شب را به روز میرسانند اکنون با درخواست مالیاتهای سنگین مواجهه شده و تهدید شدهاند: «اخیراً نیز به اجارهکنندگان این غرفهها اعلام شده که باید در کنار هزینهها و اجارههایی بالا درصدی از فروش خود را تحت عنوان مالیات پرداخت نمایند(ادامه) اما متأسفانه در اقدامی کاملاً غیرقانونی و غیرمنطقی به این زحمتکشان اعلام شده که باید بابت سالهای گذشته مالیاتهای سنگین پرداخت نمایند و در غیراینصورت با آنها برخورد خواهد شد و وقتی که به این اقدام غیرقانونی اعتراض کردند به آنها هشدار داده شده که در صورت ادامه، مسأله امنیتی خواهد شد».(مجلس ارتجاع ۱۴مهر۹۸)
در این میان برخی هم در وحشت از انفجار خشم مردم، فیگور اپوزیسیون گرفته و گوشهای از واقعیت چگونگی دزدی کلان از جیب مردم را بیان کردهاند. محمد فیضی، عضو مجلس آخوندی، در دعوای باندی در مورد لایحهٔ سرهمبندی شدهٔ بودجه که آن را بخشنامه میخواند، میگوید: «در این بخشنامه در کنار عادت زیبانویسی ۳گروه اساساً مورد خطاب قرار گرفتهاند. گروه نخست مردم هستند که انگار بهبود زندگی آنها از طریق فشار به خودشان راهحل دیگری ندارد و دولتهای مختلف نیز همین طریق را پیش گرفتهاند و در همین بخشنامه پرطمطراق ماهیت واژهها منقلب شده است و از طریق بازی از الفاظ با پی بردن به حساسیت لبریز شده مردم به جای افزایش قیمتهای حامل انرژی از واژه ظاهراً مبهم ولی کمرشکن کاهش یارانههای واهی انرژی سخن رانده شده است».(مجلس آخوندی ۱۴مهر ۹۸)
این عضو مجلس ارتجاع در ادامه بر بیراهحلی دولت روحانی در اداره بودجه مثل سایر دولتهای قبلی در رژیم آخوندی اذعان کرد و گفت: «در بخش دوم این بخشنامه دولت با خودش پردهداری نکرده و دریغا به جای روشهای علمی به روشهای اعجاز و نیروهای ماوراءالطبیعه متوسل شده است با کدام منطق این بخشنامه به ادعای حل دهها مشکل ابرمشکل تاریخی انباشته شده در نظام اداری کشور مگر میشود با صرف نوشتن انشاء بودجهای تهیه کرد که صفر تا صددرصد مشکلات را حل کرد وعده اقداماتی که چندین دهه تکرار شده و هنوز اصرار در پیمودن همان مسیرهای بیفرجام وجود دارد».
اشک تمساح برای مردم تنها به مسائل اقتصادی محدود نیست و شامل حقوق شهروندی و حقوق زنان هم میشود. کلیگوییهای پروانه سلحشوری، عضو مجلس ارتجاع، در روز ۱۵مهر، یکی از نمونههای آن است: «بدانیم فساد فقط اقتصادی نیست بلکه فساد اقتصادی خودش را معلول شرایط هست و نادیده گرفتن سرچشمههای فساد اقتصادی خودش بزرگترین فساد است. فساد سیاسی یعنی فقدان فرصتهای برابر سیاسی حقوقی فرهنگی و اقتصادی برای آحاد شهروندان. اینکه عرصههای فرهنگی بر مردم تنگ شود و مردم را مخاطب رسانههای برونمرزی کند آیا فساد نیست؟ اینکه زنان از برخی حقوق خود محروم باشند آیا جلوه دیگری از فساد نیست؟ اینکه مردم نتوانند طبق اصل ۲۷ قانون اساسی تجمع اعتراضی داشته باشند و بعضاً با تهدید و بازداشت مواجه شوند آیا فساد نیست»؟