درک موقعیت دقیق دشمن یکی از ضروریات مبارزه است.
چنین درکی اساساً از مشاهده میدانی و شناسایی دقیق مواضع دشمن به دست میآید.
آنچه در پی میآید، بهرغم مضامین و موضوعهای متفاوت دارای یک مضمون واحد هستند: وضعیت دیکتاتوری حاکم بر ایران!
مردم و مقاومت ایران برای رسیدن به چنین وضعیتی سالها تلاش کردهاند، بسا خونهای پاک که در این مسیر بر زمین ریخته شد، و اکنونی به نقطهای رسیدهایم که رنگ و بوی آوردگاه نهایی را دارد، نقطه و لحظهای که نباید آن را از دست داد.
وقتی موجودی بهحالت خفگی میافتد، دست و پا میزند، فکر نمیکند، به هر طرف چنگ میکشد، لگد میاندازد و.... فارغ از اینکه کدام حرکت به نفعش است و میتواند طنابی را که به گردنش انداخته، اندکی شل کند. یا برعکس، کدام حرکت به ضررش است و حلقه طناب را بیشتر به دور گردنش محکم میکند!؟ این بیان وضعیت رژیم در این روزهاست که هم از خارج وهم از داخل کشور زیر ضرب قرار دارد:
- محاصره تمامعیار سیاسی و تحریم نفتی از یکسو.
- انزوای کامل منطقهیی و تنفس در محیط اسیدی خاورمیانهای که همگی برضد رژیم و سیاستهای توسعهطلبانه و تروریستیاش شدهاند از سوی دیگر.
- و گرفتار شدن در محاصره گازانبری مردمی که تا مغز استخوان از رژیم نفرت دارند.
برآیند تمامی اینها میشود ریزش شدید نیروهای رژیم که موارد آن را آخوند آلهاشم و علمالهدی اخیراً در مصاحبهها و نمایش جمعههای خود لو داده و از گسترش ریزش در صفوف خودشان ابراز وحشت کردند.
در چنین شرایطی است که واکنشهای رژیم و سردمدارانش به واقعیتهای پیرامون خود بهشدت عصبی، حساب ناشده و گاه متناقض و خارج از عرف میشود.
نگاهی به آنچه که این روزها از این رژیم و عناصرش تراوش میکند براستی حیرتانگیز است. نکاتی که میگویند با هیچ معیار و میزانی قابل سنجش نیست! این نمونهها از آن جهت چشمگیر هستند که برخی واقعیتهای درون نظام را از زبان سرکردگان و مهرههای مهم این نظام برملا میکنند و بهقول معروف حرف اپوزیسیون نیستند که شائبه غلو یا جانبدارانه بودن به آنها وارد شود.
ضمن اینکه نشان میدهد مردم ایران با چه موجودات خبیثی درگیر هستند، نظامی که جهان را به اعتیاد تهدید میکند، بنیانگذارش، ولیفقیه فعلیاش، رئیس جمهورش و.. همگی مثل ریگ دروغ میگویند، مثل ریگ آدم میکشند، مثل ریگ مال مردم را غارت میکنند و همزمان مدعیاند که بزرگترین دموکراسی منطقه و جهان و بلکه تاریخاند!
به چند مورد از این دست نگاه کنید.
چند نمونه از واکنشهای یک هیولای فرتوت
- رئیس دفتر خامنهای (آخوند محمدی گلپایگانی) با بیانی مطلقاً غیرسیاسی اروپا را تهدید به وارد کردن مواد مخدر میکند! (خبرگزاری حکومتی ایلنا ۳مرداد ۹۸: رئیس دفتر رهبری گفت: اگر اروپاییها ما را اذیت کنند مانع صادرات مواد مخدر به اروپا نخواهیم شد تا مردم اروپا هم از این مواد استفاده بیشتری داشته باشند!).
- در یک مورد دیگر کریمی قدوسی نماینده باند خامنهای در مجلس گفت مرا متهم میکنید افغانی هستم و جد و آبادم افغانی است چرا؟ چون گفتهام حسن روحانی دوتابعیتی است! (یک سال پیش ابوالفضل ابوترابی عضو کمیته تحقیق و تفحص مجلس رژیم با اشاره به محل تحصیل روحانی در اسکاتلند گفته بود یکی از مقامهای بسیار مهم و تراز بالا در دوران تحصیل در اسکاتلند تابعیت انگلستان را کسب کرده و هنوز این تابعیت را دارد!).
- از سوی دیگر اخبار دروغ و بهقول امروز «فیک نیوز» چپ و راست از آنتن صدا و سیمای آخوندی فوران میکند بدون توجه به اینکه استمرار این روش حتی همان معدود مشتریانش را هم به باد میدهد! نگاهی به خبرهای جعلی و سراپا دروغ برضد مجاهدین خلق و مقاومت ایران بهترین شاهد این مثال در روزهای اخیر است.
- در یک مورد دیگر مصطفیپور محمدی از اعضای تیم جنایتکار قتلعام ۶۷و دستاندرکار قتلهای زنجیرهیی روز ۳۱مرداد به روزنامه حکومتی همدلی صریحاً حرف خامنهای در مورد منشاء خارجی قتلهای زنجیرهای را رد کرد و گفت تماماً کار «داخلی» بوده است! و بعد اسامی چند نفر از همکاران قاتلش را هم اعلام کرد.
- در مورد دیگری یوسفیان ملا از غیظ باند رقیب چشمههایی از فساد و غارت ثروتها و منابع ملی را در تلویزیون حکومتی برملا کرد که پای هر شنوندهای را به زمین میچسباند! وی از جمله گفت: مفسدین سیاسی زمام امور قوه مقننه را به دست گرفتند و قوانین را باب طبع خودشان نوشتند! منظور وی مفسدینی بود که ظاهراً باید در زندان میبودند اما مستمراً بهعنوان مأمور دولت در سفر پاریس و جورکردن معاملات آنچنانی بودند! وی یک مورد از مرتضی رفیقدوست برادر پاسدار محسن رفیقدوست نام برد که اختلاس ۱۲۳هزار میلیاردی بوی تعلق داشت! و در یک مورد دیگر از فساد سیستمی و نظاموارهای مثال زد که قانونش هم نوشته شده و بهطور قانونی افساد میشود! وی گفت: سه میلیون هکتار زمین واگذار میشود (واگذار یعنی مجانی!) بعد برای عمران آن زمین وام نجومی گرفته میشود (با چه وثیقهای؟ با همان زمین! واگذار شده) با وام دریافتی برج ساخته میشود و به افراد ذینفوذ داده میشود که کسی نمیتواند جلویشان برود!
یعنی زمین دولت در گروی دولت با پول دولت و ارز مجانی و... بدون بازگشت صنار به صندوق! عددهایی مانند سی هزار میلیارد تومان! و ۱۷۰میلیون یورو... و ۴۲میلیارد دلار....
- و در مورد دیگری که مستقیماً پای سپاه پاسداران به میان میآید کسی حق سؤال کردن هم حتی ندارد و نتیجه این میشود که در آستانه خفگی یکی از باند رقیب در مجلس خودشان فریاد میکشد که: اجازه نمیدهند از سپاه سؤال بکند! به نماینده اجازه نمیدهد از صدا و سیما (که مستقیم به شخص خامنهای وصل است) سؤال کند! و به این ترتیب در مرحله خفگی و دست و پا زدنهای اینچینی است که مردم در برابر یک سونامی حیرتانگیز از افشاگریهایی قرار میگیرند که هر یک عددش! برای ساقط کردن یک نظام از صدر تا ذیلش کافی است!
اما در میان تمامی این خبرها یک خبر نیز روز چهارشنبه ۳مرداد پخش شد که در واقع مصاحبهای بود با آخوند خونخوار مصطفیپور محمدی از اعضای هیات مرگ در قتلعام ۶۷. جنایتکاری که در نوار معروف منتظری یکی از مخاطبان منتظری بود. آقای منتظری در آن گفتگو به هیات مرگ و از جمله به همین مصطفیپور محمدی خونآشام گفت: «به نظر من بزرگترین جنایت که به جمهوری اسلامی شده و در تاریخ ما را محکوم میکنه، بهدست شما انجام شده، و شما را در آینده جز جنایتکاران تو تاریخ مینویسند».
و اکنون یکی از همان گروه جنایتکار مصاحبهای کرده که هیچ تعریف و تفسیری بر نمیدارد جز اینکه یک جنایتکار در آستانه خفگی سیاسی در حال دست و پا زدن است! پورمحمدی در مصاحبهای که سایت حکومتی انتخاب در روز ۳مرداد ۹۸منتشر کرده از تمامی جنایتهای خودش و نظام متبوعش دفاع کرده و گفته تلاش میکند بیشازپیش جنایت بکند!
این سیاهه میتواند تا چند صفحه دیگر ادامه پیدا کند اما در همین حد هم برای تشریح وضعیت کنونی فاشیسم مذهبی حاکم بر ایران کفایت میکند، نظامی که اینک در آستانه خفگی دست و پا میزند و حرکات و حرفهایش بهشدت غیرعادی، جنایتکارانه، بعضاً احمقانه وکلا ددمنشیانه(!؟) است. برای درک دقیقتر قضیه «خفگی» خواندن بخشی از مصاحبه اخیر مصطفی پورمحمدی مشاور وحشی ابراهیم رئیسی کمک کننده است.
شرح «خفگی» نظام از زبان مصطفیپور محمدی
مصطفیپور محمدی که هم اینک نیز مشاور ابراهیم رئیسی (رئیس فعلی قوه قضاییه) از دیگر جنایتکاران تیم قتلعام ۶۷است، در همان مصاحبه با سایت انتخاب بدون اسم بردن از کلمه «خفگی» نکاتی مطرح کرده که مصداق عینی وضعیت«خفگی» نظام است. وی گفته است:
« تمام دنیا چهره (نظام) را تخریب کردند، هیچ تخریبی در این ۴۰سال اتفاق نیفتاده مگر آن که پای اصلی آن منافقین بوده است. ما هنوز تصفیه حساب نکردهایم و بعد از تصفیه حساب این حرفها را پاسخ میدهیم. شوخی هم نداریم.... ما بهخاطر منافقین کلی شهید دادیم، تلفات دادیم، شکست خوردیم و حالا من باید بیایم و جواب حقوقی بدهم که فلان خمپاره را در جایی اشتباه یا درست انداختهایم؟.... ما هنوز تصفیه حساب نکردهایم. اکنون وقت این حرفها نیست، وقت تصفیه حساب است..... بهدلیل فضای روانی یا جهالت و حماقت عدهای، ما بدهکار شدهایم؟ ما باید پاسخ بدهیم!؟... چرا اکنون این حرفها زده میشود؟... اکنون وقت جنگیدن است، وقت حرف زدن نیست.. الآن وقت به حساب رسیدن است، وقت زمین گیر کردن و محاکمه کردن است، وقت بر سر جای نشاندن دنیای جنایتکاری است که از تروریسم دفاع میکند».
شرایط فعلی خامنهای
با نگاهی به آنچه که گفته شد اکنون میتوان با اطمینان گفت رژیم حقیقتاً در آستانه خفگی قرار گرفته است.
فشارهای بیرونی، انزوای منطقهای، تشتت و از همپاشیدگی سیاسی هر دو باند نظام که تماماً بر بستری از یک جامعه شورشی و بهپا خاسته جریان دارند، روشن میسازند که رژیم در انتهای یک مرحله و آغاز مرحله جدیدی است که مردم، کانونهای شورشی و شوراهای مردمی با هوشیاری ملی و با استفاده از کاتالیزورهای موجود میتوانند آن را سرنگون کنند.