در آخرین گردهمایی فارغالتحصیلان دانشکده مدیریت و اقتصاد دانشگاه شریف، ۲استاد آن، علینقی مشایخی و مسعود نیلی که از کارشناسان اقتصادی رژیم محسوب میشوند، درباره آینده ایران و رسالتی که نخبگان در آینده دارند، نظرات خود را با شاگردان سابق به اشتراک گذاشتند. روزنامه و سایت اقتصادی عنوان مقاله خود را از تعبیر مسعود نیلی وام گرفت: اصلاحات اقتصـادی در تله «معمـای زندانی» که یک داستان مشهوری است از عدم همکاری مجرمین زندانی با یکدیگر و کیفری که میبینند... علینقی مشایخی ساختارهای معیوب را عامل اصلی مشکلات کنونی دانست و ارائه راهحل بهجای منازعات حزبی را ضرورتی برای خروج از وضعیت کنونی عنوان کرد.
وی که تلاش میکرد وانمود کند به ریشهیابی چالشهای فعلی اقتصاد ایران میپردازد، با اشاره به اینکه امروز همه میدانند وضعیت کشور خوب نیست، گفت: «شاخصهای مختلف از جمله افزایش فساد، بیکاری و پروندههای قضایی و کاهش رشد اقتصادی حاکی از آن است که نظام حکومتی و سیاسی کار خود را بهخوبی انجام نداده است».
مشایخی با ذکر مثالهایی از ساختارهای اقتصادی ناکارآمد، اعمال قیمت دستوری ارز، سوبسید فراوان برای حاملهای انرژی، بنگاههای دولتی و... ریشه همه این مشکلات را ساختارهای اشتباهی دانست که در هر کجای دنیا نیز پیاده شود، همین نتیجهها را در پی خواهد داشت...
نیلی نیز با ارائه آمارهای اقتصادی و مرور تجربههای تاریخی و سیاسی، اوضاع کنونی کشور را به مثال «معمای زندانی» تشبیه کرد که در آن هیچیک از طرفین حاضر به پیشقدم شدن برای اصلاحات اقتصادی نیستند. معمای زندانی یکی از معروفترین مثالهای نظریهبازیها است که نشان میدهد دو گروه از ترس عدم همکاری گروه رقیب به جای همکاری با هم و کسب منفعت بیشتر، گزینه عدم همکاری را انتخاب میکنند.
البته استاد و کارشناس! اقتصادی هیچ اشارهای بهعلت عدم همکاری غارتگران و تلاش برای کسب غارت بیشتر اموال و ثروت عمومی نکرد و نگفت چرا و چگونه استخوانهای کارگران و تهیدستان در چنگال بیرحم سپاهیان سیاسی و اقتصادی نظام خرد میشود. اما ضمن تشریح یک دهه توقف در درآمد سرانه و به صفر رسیدن رشد بهرهوری اقتصاد گریزی هم به صحرای ابرچالشها زد، ابرچالشهایی که ذیل سرفصلهای محیطزیست، پولی و بانکی، مالی و بودجه و صندوقهای بازنشستگی قرار میگیرند. وی دلیل بهوجود آمدن این «ابرچالشها» را برداشت بیش از اندازه از داراییهای مالی و طبیعی دانست و در حالی که هیچکدام از ابرچالشها را غیرمنتظره و غیرقابل پیشبینی نمیداند گفت: «مثلا در بخش تعامل با طبیعت، با مازاد برداشت از جنگلها و مراتع، دههها بیابانزایی، مازاد برداشت آبهای سطحی و زیرزمینی و مازاد مصرف سوختهای فسیلی و پدیده آلودگی هوا روبهرو هستیم. یا در حوزه مالی نیز با مازاد برداشت مواجهیم و بانکها وابستگی زیادی به بانک مرکزی پیدا کردهاند. در بحث بودجه با وجود کسری بودجه پایدار هزینههای اجتنابناپذیر، افزایش چشمگیری داشتهاند...».(سایت حکومتی دنیای اقتصاد ۹شهریور ۹۸)
حال باید دید چرا؟ چرا در تنگنای تحریم و انزوا و آتشی که در زیر خاکستر هر لحظه ممکن است الو بگیرد و ریشهٔ صاحبان قدرت سیاسی و اقتصادی را بسوزاند، باز هم هر باند به فکر قدرت و غارت بیشتر است؟ چرا همه به یک وحدت نظر و عمل نمیرسند؟...
واقعیت این است که اتفاقاً کسب و حفظ قدرت آن هم با خشنترین ابزارها و بیحمانهترین سرکوبها از سوی باندهای قدرت بهخاطر تصاحب بیشتر منافع اقتصادی آن هم با تاراج و غارت منابع ملی و ثروت عمومی جامعه بوده است. همه عناصر قدرت میدانند کوچکترین شکافی در حفظ قدرت به هر قیمت، راه به از دست دادن همه این دستاورد!هایی میبرد که تا امروز آن را بهدست آوردهاند...
راهحل واقعی مقاومت در برابر غارت و چپاول؛
افزایش مقاومت و اعتراضات کارگران در حاکمیت ضدکارگری بیانگر راهحل واقعی در برابر ایلغار غارت و چپاول است، همچنان که این روزها شاهد افزایش مقاومت و اعتراضات کارگران هستیم. از جمله:
- اعتراض کارگران کارخانه بزرگ آذرآب اراک که ۳ماه است حقوق خود را دریافت نکردهاند.
- کارکنان پالایشگاه بیدبلند بهبهان نیز نسبت به کم بودن حقوق، مزایا، وضعیت وخیم اقتصادی و تورم بالا اعتصاب کرده و تجمع اعتراضی داشتند.
- کارگران بخش حفاظت جنگل بهخاطر اینکه ۶ماه حقوقشان پرداخت نشده تجمع اعتراضی کردند.
- کارگران شهرداریها در اهواز و کارگران ابنیه راهآهن تبریز در اعتراض به پرداخت نشدن چندین ماه حقوقشان اعتراض کردند.
-کارگران راهآهن اندیمشک، راهآهن زاگرس لرستان، راهآهن اراک و دیگر شهرها نسبت به پرداخت نشدن حقوقشان اعتراض کردند...
مورد دیگر از اعتراضات کارگری، اعتراض بهخاطر نداشتن امنیت شغلی و تهدید به اخراج کارگران است.
یکی از دلایل اعتراض کارگران در بهبهان این بود که ۵هزار کارگر پالایشگاه در حال احداث گاز بیدبلند۲ بهبهان را تهدید به اخراج کردند. آنها نسبت به نداشتن آینده شغلی اعتراض کردند.
به گفته آرش محبینژاد، دبیر انجمن قطعهسازان، «از مجموع حدود ۵۵۰هزار نفر نیروی کار مشغول در صنعت قطعهسازی، اکنون نزدیک به ۳۰۰هزار نفر آنان باقی ماندهاند و اگر به داد این صنعت نرسیم، همین تعداد نیز طی چند ماه تعدیل یا بیکار میشوند و همه سرمایهگذاریهای انجام شده در این صنعت طی سالهای گذشته از دست خواهد رفت».(خبرگزاری حکومتی ایرنا ۱۱خرداد ۹۸)
بخش دیگری از اعتراضات کارگران علیه ترفندها و غارتگریهای کارگزاران حکومت آخوندی نسبت به کارگران است.
یکی از موارد ستم به کارگران، ندادن حق بیمه و سایر مزایا و در معرض اخراج قرار دادن آنها به بهانه خصوصیسازیهای حکومتی است.
بهطور واقعی بهدلیل افزایش سرسامآور نرخ تورم و بالارفتن هزینههای زندگی که خط فقر را در کلانشهرها از ۶میلیون تومان هم بیشتر کرده است و از طرف دیگر غارتگری رژیم آخوندی و ایادیش از حقوق کارگران، باعث شده کارگران مستمراً به پلههای پایینتری از خط فقر سقوط کنند.
سقوط کارگران به زیر خط فقر آن روی سکه ثروتاندوزی سردمداران و مقامات حکومتی و اختلاسهای هزاران میلیاردی آنها است که خشم و اعتراض کارگران را برانگیخته است.
از آنجا که این نظام ماهیتاً و بهدلیل فساد نهادینه سیاسی و اقتصادی نه میخواهد و نه میتواند بحرانهایی که با آنها دست به گریبان است و از جمله بحران معیشت کارگران را حل کند، قانونمند باید منتظر خشم انفجاری مردم و مشخصاً کارگران محروم نسبت بهعملکرد پلید و جنایتکارانهاش باشد.
در بهار این سال کارگران اهل اهواز چندین هفته متوالی دست به اعتراض و اعتصاب زدند که بازداشت دهها نفر از آنها را در پی داشت.
شماری از بازنشستگان مخابرات آذربایجان شرقی روز سهشنبه ۵شهریورماه ۹۸ با بلندکردن یک بنر بزرگ و با حضور در مقابل ساختمان اداره مرکزی مخابرات این استان در تجمعاتی اعتراضی خواستار رسیدگی به مطالبات خود شدند.
این بازنشستگان در اعتراض به عدم رسیدگی به مطالباتشان در مقابل ساختمان اداره مرکزی مخابرات این استان تجمع کردند. آنها خواستار پاسخگویی مسئولان به مطالبات خود شدند. بازنشستگان گفتند: «ما خواستار اجرای کامل و دقیقِ دستورالعملهای استخدام سال ۸۹ و همچنین پرداخت مطالبات معوق خود هستیم...».
تجمع اعتراضی کارگران کارخانه هپکو اراک
شماری از کارگران کارخانه هپکو اراک صبح روز چهارشنبه ۶شهریورماه ۹۸، پس از تجمع ۳روز گذشته خود مقابل ساختمان برخی نهادهای دولتی همانند استانداری استان مرکزی، مقابل ساختمان دادگستری اراک دست به تجمع اعتراضی زدند.
بستن راهآهن شمال به جنوب برای گشودن راه مطالبات و حقوق اولیه... یکی از راهکارهای کارگران کارخانه هپکوی اراک است تا به بیعملی کارگزاران رژیم ایران اعتراض کنند. اما وضعیت هپکو همچنان نامشخص است.
بستن راهآهن شمال به جنوب توسط کارگران کارخانه هپکو
کارگران هپکو روز پنجشنبه ۷شهریور نیز برای چهارمین روز مقابل ساختمان دادگستری استان تجمع اعتراضی برپاکردند.