امروز بار دیگر روحانی در پیشوای ورامین به‌صحنه آمد و برای شرکت در نمایش آتی انتخابات رژیم به‌نیروهای ریزشی رژیم التماس کرد. روحانی امروز برخلاف دیروز که باند رقیب را زیر ضرب برد و سیاست‌های نظام ولایت برای قبضهٔ تمامی سهم قدرت و غارت را به‌چالش کشید، اساساً صحبتی از سهم‌خواهی نکرد فقط از این‌که نظام سرنگون نشده ابراز خشنودی کرد، این در حالی است که در سایر تریبونهای نظام اظهارات روز قبل روحانی و دو روز قبل ظریف سر مذاکره جویی با آمریکا زیر ضرب است.
تمرکز روزنامه‌های باند خامنه‌ای بر حمله به‌حرفهای دیروز روحانی و مذاکره جویی ظریف است. کیهان و وطن امروز فرصت را غنیمت شمرده و کارنامه اقتصادی نظام را به‌طور مفصل مورد به‌مورد یادآوری کرده و آن را توی سر روحانی زده‌اند و رکود و گرانی و تورم و شاخص فلاکت و شاخص فساد نظام را به‌گردن باند روحانی انداخته‌اند. سیل و بودجه ۹۹ هم از جمله موضوعات روزنامه‌های باند خامنه‌ای است. در روزنامه‌های باند روحانی تمرکز بر دفاع از مذاکره جویی ظریف است. حرف اولشان هم این است که ظریف خط خامنه‌ای را می‌رود و چیزی از خودش نگفته است. در مجموع فضای امروز روزنامه‌های حکومتی از اوجگیری بحران درونی رژیم در عرصه‌های مختلف خبر می‌دهد. علت هم یک چیز بیشتر نیست، وحشت از قیام و فضای انفجاری جامعه. جامعه‌ای که در اثر فقر و بیکاری رژیم ساخته هر روز شاهد بروز ابعاد جدیدی از فقر و سایر آسیبهای اجتماعی است.
آرمان: گلادیاتورهای فقیر: عمق و گستره این ناهنجاریها حد یقفی ندارد و هم‌چنان رو به‌تزاید است و خدا می‌داند که بر اثر آنها جامعه ما چگونه و در چه سطحی آسیب‌ها و زخم‌های کاری و مؤثر برمی‌دارد؟...راستی کودکی که چون یک گلادیاتور کوچک از سوی پدر به‌جنگ تمام‌عیار پسر همسایه فرستاده می‌شود تا زخم بخورد و زخم بزند و خونریخته بر سر و رویش اسباب عیش و سرگرمی تماشاچیان شود فردا با چه ذهنیتی و با چه اخلاق و رفتاری وارد اجتماع می‌شود و چگونه مثل یک بمب ساعتی عمل خواهد کرد.
مردم‌سالاری: نتیجه عملکردهایی که در کف جامعه تاثیرات خود را بر اکثریت مردم خواهد گذاشت، تاثیراتی که گاها جرقه هر گونه نارضایتی را به‌انفجاری مهیب بدل خواهد کرد. تاثیراتی که با هیچ فن و سیاستی نمی‌توان آنها را توجیه کرد و فقط لحظه به‌لحظه شکاف بین مردم و حاکمیت را وسیع‌تر و عمیق‌تر می‌گرداند... مسئولان باید جهت جلوگیری از چنین اتفاقات ناگوار و خطرناک که به‌صورت ناگهانی چهره خشن خود را به‌همگان نشان می‌دهند، بیدار و هوشیار باشند
در روزنامه‌های باند خامنه‌ای این موضوع از زوایای مختلف دیده می‌شود. یکی بحران کشمکش بر سر دو راه‌حل معروف تسلیم و ذلت یا انقباض و صدور تروریسم. روزنامه‌های باند خامنه‌ای روحانی را به‌خاطر کوتاه‌آمدن از موشکی و منطقه به‌خاطر شل کردن طناب تحریم‌ها و نجات نظام از خفگی اقتصادی مورد حمله قرار داده‌اند. از زاویه ایجاد شکاف در جامعه و تهدید بروز قیام به‌باند روحانی اخطار داده‌اند و بالاخره نفرت مردم و انزوای داخلی رژیم را به‌گردن باند روحانی انداخته‌اند.
کیهان: سعدالله زارعی: آن‌که از مذاکره دم می‌زند، منظور فعلی‌اش، شکل‌دهی واقعی به‌مذاکره و حتی واگذاری یک‌طرفه امتیازات به‌آمریکا هم نیست چرا که مذاکره واقعی را آمریکا برنمی‌تابد و واگذاری امتیازات را هم نظام جمهوری اسلامی نمی‌پذیرد. پس واضح است که طرح این بحث کاملاً مصرف داخلی دارد و در خدمت دوقطبی‌سازی از جامعه ایران است که در آستانه یک «تحول بزرگ» قرار دارد.
جوان: خود(روحانی) نیز می‌داند که ارکان نظامی که وی به۳۸سال اعدام و زندان متهم می‌کند، گوشی برای شنود سخنان ایشان ندارند... روحانی چیزی برای این نظام باقی نگذاشته است. تبلیغات انتخابات ۱۳۹۶ نماد آن بود و تخریب سامانه‌های اعتمادساز نظام ادامه آن. وقتی ایشان می‌گوید «مردم باید مطمئن شوند که رأی آنان کم و زیاد نمی‌شود» یعنی بر شاخ نشسته و بن می‌برد.
فرهیختگان: انتحار سیاسی- اجتماعی در ماجرای بنزین ناگهان اعتراضات عمومی را دوچندان کرد و بسیاری از مردم را که با این شرایط اقتصادی می‌سوختند و می‌ساختند، عصبانی و معترض کرد. هر چند سوارشدن آشوبگران بر موج این اعتراضات به‌سرعت دغدغه مردم و بیشتر اقشار مستضعف را به‌حاشیه برد و به‌هر حال نارضایتی‌ها را گسترش داد. رجوع به‌برخی نظرسنجی‌ها که اخیراً و بعد از ماجرای بنزین انجام شده گویای این است که مقبولیت دولت بسیار پایین‌تر از آن چیزی است که خیلی‌ها فکر می‌کنند.
در این فضای بن‌بست و استیصال رژیم رو به‌مردم و جامعه جهانی است که باندهای مغلوب هم صدایشان روی روحانی و نظام بلند شده و در وحشت از سرنگونی نظام خواهان اقدام عملی توسط روحانی شده‌اند. بر عکس روزنامه‌های باند ولی‌فقیه که به‌اظهارات روحانی را ساختارشکنانه توصیف کرده‌اند روزنامه‌های باند مغلوب آن را حرف درمانی توصیف کرده و خواهان اقدام عملی شده‌اند.
آفتاب یزد: ارزیابی سخنان دیروز حسن روحانی نشان از یک الگوی تکراری است که در واقع تقریباً دو سال است که روحانی به‌خصلت گفتاردرمانی شهره شده است. او در عرصه رسانه و افکار عمومی سخنرانی‌هایی می‌کند که غالباً محتوایی مورد پسند دارد اما در عمل و اقدام آنچه انتظار است شخص رئیس‌جمهور و دولت متبوعش انجام دهند دیده نمی‌شود.
جهان صنعت: قاسم میرزایی نیکو عضو مجلس: با یک بام و دوهوا بعید است که نتیجه مثبتی حاصل شود... روحانی در وضعیت و حالتی قرار می‌گیرد که گاهی گرمی و گاهی سردی‌اش می‌کند. در برخی موارد شروع می‌کند، موضع جدی می‌گیرد اما بعد آن رویکرد و نگاه را رها می‌کند. بزرگ‌ترین ضعف ایشان این است که حرف‌هایی را که می‌زند دنبال نمی‌کند.
آرمان: دوگانه اصول‌گرایی/ اصلاح‌طلبی، به‌دلایلی چند، در این شرایط مضیق، از ظرفیت... تعیین کنندگی در اتمسفر سیاسی کشور، عاجزند... نخبگان،... نیز پس از رخدادهای بین‌المللی، سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و امنیتی سالیان اخیر، با بهره‌گیری از تجارب گوناگون خارجی و داخلی، هر چند نگرانی‌های جدی از اصلاح‌طلبی دارند، اما بر موانع، مشکلات و پیامدهای استثناءطلبی و براندازی خواهی واقف شده‌اند... سخنان روحانی را می‌توان نقطه ثقل... امکان شکل‌گیری مجدد سرمایه اجتماعی امنیت‌ساز در وضعیت اکنون دانست، به‌شرطی که با کنش‌های غیرکلامی مؤثر همراه شود و توسط بالایی‌ها و پایینی‌ها مورد توجه مؤثر قرار گیرد.
این دود و دمها کمرنگ شده و فقط اشاراتی به‌هلاکت پاسدار قاسم سلیمانی در جریان حمله به‌مذاکره جویی ظریف دارند. حتی روزنامه‌های باند خود خامنه‌ای اظهارات ذوالنوری عضو کمیسیون امنیت مجلس ارتجاع را انعکاس داده‌اند که وسط حمله به‌ظریف تأکید کرده: والله ما مخالف مذاکره نیستیم و حرفش با ظریف این است که چرا با ذلت این خواسته را بیان کرده است. علاوه بر آن روزنامهٔ حکومتی جهان صنعت هم تلویحا به‌کارگزاران و رسانه‌های حکومتی هشدار داده است که سقوط هواپیمای آمریکایی در افغانستان ممکن است سرفصل تحولات منطقه‌یی شود چون تکنولوژی زدن این هواپیما در اختیار طالبان نیست و آمریکا مسبب اصلی را دنبال خواهد کرد. بعد هم داستان به‌هلاکت رسیدن پاسدار قاسم سلیمانی را یادآوری کرده که به‌دنبال کشتن یک پیمانکار که نیروی دست سوم پنتاگون حساب می‌شود اتفاق افتاد.
