«تله مذاکره» و «روند فرسایش» نظام
افتادن نظام در «تلهٔ مذاکره» حرفی بود که تا پیش از این مقاومت ایران میگفت و حالا از زبان کارگزاران رژیم شنیده میشود. این روزها تنگتر شدن حلقهٔ تحریمها بر گلوی نظام از یکسو و بحران بیراهحلی از سوی دیگر، بیشازپیش وضعیت به گل نشستهٔ رژیم بر سر دوراهی که خامنهای آن را لهشدن یا ذلت مینامید نمایان میکند. از اینرو کارگزاران حکومتی به ضدونقیضگویی افتادهاند. این وضعیت را در اظهارات کارگزاران هر دو باند حاکم میتوان دید.
تلویزیون رژیم که در تیول باند خامنهای است روز ۲۴شهریور به وضعیت بنبست نظام اذعان کرده است: «مجری: بله بهسرعت میرویم سراغ تله تازه مذاکرات و اینکه فرانسویها یکسری پیشنهادهایی دادند که نمیدانم ترامپ میخواهد عکس بگیرد اونها میخواهند اعتبار اختصاص بدهند.
رامین مهمانپرست، سخنگوی اسبق وزارت امور خارجه: حالا رسیده به نقطهای که حتی نفت را هم الآن تضمین نکردند بخرند و ما هم گفته بودیم موقعی که درآمد نفتی وارد اینستکس بشود تازه برای ما معنی دارد والا مثلا با یک رقم های بیست سی میلیون دلاری و یورویی که اصلاً مشکلی حل نمیشود اینکه فرانسویها اعلام کردند ۱۵میلیارد خط اعتباری خب خط اعتباری یک وام است در واقع».
مهمانپرست، این کارگزار باند خامنهای که سخنگوی وزارتخارجه احمدینژاد بود، حالا مذاکرهجو شده و میگوید: «موقعی ما میتوانیم به اون منافع ملیمان دسترسی پیدا کنیم که از همه ابزارمان به بهترین شکل و با قدرت کامل استفاده بکنیم یکی از اون ابزار گفتگو و مذاکره هست».
جالب است که مهمانپرست کمی بعد در مورد نتایج مذاکره میگوید: «ما واقعاً اگر اروپاییها میخواهند کاری بکنند باید مشکل را اساسی حل بکنند من فکر میکنم این طراحی که آمریکاییها دارند انجام میدهند با یک زبانی میگویند که حالا شاید یک موافقتی با این طرح بکنیم با یک زبان دیگهای میگویند که ما فشار حداکثری را ادامه خواهیم داد. بعضی از افراد را توی تیمشان عوض میکنند اخراج میکنند یا افراد جدیدی میآورند اینها تاکتیکهایی است که آمریکاییها دارند بهخرج میدهند در واقع دارند یک روند فرسایشی با کشور ما دنبال میکنند و اگر قرار باشد ما گامهایی را برای کاهش تعهدات برداشته باشیم مجدداً بهخاطر یک توافقی که نمیدانم چقدر اثر داره و خاصیت داره اونها را برگردانیم. دفعه بعد اگر بگیم میخواهیم دومرتبه گامهایی را برداریم دیگه این اثر و خاصیت را نخواهد داشت در واقع من فکر نمیکنم دستاورد بزرگی از این مذاکرات نصیب کشور ما بشود».
امیر محبیان یک کارشناس باند خامنهای روی یک تناقض دیگر نظام در تلهٔ مذاکرات دست گذاشته و میگوید: « اگر آمریکا تحریمها را کامل رفع کند، تازه به نقطهای برمیگردیم که قرار بود در برجام صورت بگیرد، بنابراین این سؤال ایجاد میشود که مذاکره برای چه دستاوردی باید انجام شود»؟
طیف دیگری از دلواپسان در باند خامنهای بدون ارائه راهحل و تنها در وحشت از فروپاشی نظام در تلهٔ مذاکره نسبت به هر گونه مذاکره جیغ بنفش کشیدهاند.
آخوند حمید رسایی گفت: «همانطور که رهبر فرمودند مذاکره با این دولت آمریکا سم مضاعف است چون میدانیم نتیجه حاصل نمیشود. نباید وقت، توان و حیثیت خود را پای مسیری که تجربه شده بگذاریم».
آخوند مصباحی مقدم، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام آخوندی، در پاسخ به کسانی که میگویند در یک شرایط برابر با آمریکا مذاکره میکنند گفت: «مذاکره با آمریکا در یک شرایط برابر امکانپذیر نیست. هیچ ضرورتی نمیبینیم که با آمریکا هم تعامل داشته باشیم؛ چرا که این تعامل موجب میشود که آنها هر آنچه میخواهند بر ما تحمیل کنند».
ناصر ایمانی، یک مهرهٔ دیگر از باند خامنهای از بیچشماندازی وضعیت نظام در تلهٔ برجام سخن گفت و افزود: «فرض کنید که آمریکا به برجام بازگردد و همه تحریمها را بردارد، چه تضمینی وجود دارد که دوباره دولت فعلی آمریکا که یک بار بهسادگی برجام را پاره کرد، دوباره دستاورد مذاکره را از بین نبرد»؟
عبدالله ناصری، مهرهٔ باند اصلاحطلب، بحران بیراهحلی بر سر دوراهی مرگ و خودکشی از ترس مرگ را اینچنین بیان کرد: «پذیرش بسته پیشنهاد مکرون از طرف ترامپ میتواند مسیر مذاکره را شکل دهد؛ چرا که گزینه بازگشت به برجام اگر چه ایدهال است اما بهنظر من منتفی است عدم مذاکره هم راه توسعه و تنفس مردم را به مرور از بین میبرد».
الهه کولایی، یک مهرهٔ دیگر این باند، تنها راه بقای نظام را در تسلیم به شرایط مذاکره دانست و گفت: «نقش و نفوذ آمریکا در حوزه بینالمللی غیرقابل چشمپوشی است و با انکار واقعیتها راه برای دستیابی به اهداف هموار نمیشود».
در این میان آخوند محمدجواد حجتی کرمانی تنها راه بقای نظام را خوردن گوشت مردار «مذاکره» خواند و ضمن دعوت تلویحی نظام به تسلیم گفت: «مذاکره به شرط بازگشت به برجام و رفع تحریمها یعنی مذاکره مشروط را بهعنوان جواز أکل لحم میت در موارد اضطرار آن هم با اضافه کردن شروط بیشتر انتخاب میکنم».