اصرار رئیسجمهور ارتجاع بر دروغدرمانی گویای وقاحت حیرتانگیز و در عینحال درماندگی و بنبست رژیم در رویارویی با بحرانهای اجتماعی است.
آخوند حیلهگر در دیدار با مدیران رسانهٔ ملی که روز ۲۷مرداد از شبکهٴ خبر رژیم پخش شد، تلاش کرد ژستهای تو خالی و دروغگوییهای سخیف قبلی خود را ـکه هم تمسخر و هم خشم عمومی را بر انگیختهـ با دروغدرمانی بیشتر «رفع و رجوع» کند؛ اما ناگزیر شد به اختلافات درونی نظام نیز اعتراف کند.
مدل جا افتاده در نظام
وی در مورد «شنبهای که رسانههای دشمن ساختند» یعنی همان ادعای سخیف او که در نخستین روزهای شیوع کرونا در اوج بیتفاوتی نسبت به خطرات جانی مردم گفته بود «از روز شنبه آینده همه چیز عادی خواهد شد» سعی کرد القاء کند که این جمله را برای مقابله با خواست «دشمنان» که «در همان روزهای اولیه اصرار داشتند و فشار میآوردند به افکار عمومی که کشور را به تعطیلی بکشانند» بهزبان آورده و سپس برای ماستمالی آن به سفسطه متوسل شد و گفت:
«من گفتم از شنبه همه چیز در روال معمول و عادی خودش است مگر مواردی که ستاد ملی کرونا میگوید. من این طرفش را تأکید میکردم!»
این گونه دغلکاریها آنچنان کهنه و لو رفته است که حسام الدین آشنا مشاور روحانی که کاملاً آشنا به این نوع از دجالگریهاست، مجبور شد اعتراف کند که این شیوهها در درون نظام «مدل معمول و جا افتاده»ای است:
«میدانید که مدل «از ابتدا هم نظرم این نبود» در جمهوری اسلامی یک مدل معمول و جا افتاده است. تا مقامی از وعدهاش عدول میکند میگوید که «از ابتدا هم نظرم این نبود»، یعنی بقیه حرفم را اشتباه فهمیدند، نه اینکه من سخنی اشتباه گفته باشم» (ایسنا. ۲۷مرداد۹۹).
روحانی در نمونهیی دیگر وقاحت را به کمال رساند و دوباره مدعی شد: «شما در یک کشور پیشرفتهٔ اروپایی اگر دستمال کاغذی و وسایل بهداشتی و مواد غذایی میخواستید اگر از ساعت ۱۰صبح میگذشت دیگر معلوم نبود پیدا کنید» و سپس با شیادی خاص خود نتیجه گرفت:
«در کشور ما اصلاً اینگونه نبود! همه چیز به وفور بود الآن هم به وفور است».
رئیسجمهور ارتجاع جهت لاپوشانی درماندگی و ناتوانی رژیم در قبال وضعیت وخیم اقتصادی به شکل مضحکی دروغ درمانی پیشین خود را تکرار کرد:
«بسیاری از سران کشورها که در مورد کرونا با من صحبت کردند به من گفتند شما در تحریم چگونه اصلاً کشور را اداره میکنید و ما دچار حیرت هستیم»
انتقاد نمک است؛ زیاد بریزید غذا را نمیشود خورد!
روحانی در گفتگو با مدیران رسانهٔ ملی علاوه بر تکرار دروغهای همیشگی که در میان مردم بهصورت مضحکه در آمده، ناگزیر به اختلافات درونی نظام بر سر ادارهٔ رسانه ملی نیز اعتراف کرد.
وی برای ابراز اختلاف خود با باندغالب که صدا و سیما را در انحصار خود قرار داده، نسبت به دست باز این رسانه در حمله به دولت اعتراض کرد و به گلایه پرداخت:
«انتقاد نمک طعام است زیاد که بریزید آن غذا را نمیشود خورد. یعنی از اول شروع کنید به نقد، نقد تبدیل میشود به یاس. نقد نباید تبدیل به یاس جامعه شود نقد باید وسیلهای برای بهبود باشد. شما کاری اگر اشکال دارد ... راهکار بدهید».
به جز دولت از کس دیگری شما نمیتوانید انتقاد کنید؟
روحانی در ادامهٔ گلهگذاری از صدا و سیما گفت:
«از دولت نقدتر کسی نیست (با خنده) از کس دیگری شما نمیتوانید انتقاد کنید شما اگر از دستگاههای دیگر، نیروهای مسلح خوب حالا سخت هم است، نیروهای مسلح باید ابهت آنها حفظ بشه و جایگاهشان حفظ شود. یا قوای دیگر شما اگر بخواهید نقد کنید نمیتوانید باید از دولت نقد کنید برای اینکه رسانه شما بگیرد و کارتان سامان یابد».
وی در ادامه شکوه و شکایت خود را از تسلط باند رقیب بر رسانهٔ ملی با لحن صریحتری ابراز کرد:
«صدا و سیما طبق مسئولیتاش هم صدای مردم باشد و هم صدای دولت بهمعنی نظام هر دو باشد شما یک دستگاه فراقوهای هستید طبق قانون اساسی. ... قانون اساسی میگوید صدا و سیما برای آزادی بیان! برای نشر افکار! ... که ۳قوه باید بر صدا و سیما نظارت کنند».
راه دیگری جز دروغدرمانی نداریم
آخوند روحانی ضمن برشمردن انبوه طرحهای کذایی از قبیل پتروشیمی، گازرسانی در ۳۰۰۰روستا و تکرار دروغهای قبلی از جمله ۳۰هزار تخت خالی و ۲۰۰۰تخت آی.سی.یو و ... «کارهای عظیمی» که دوستان از شنیدن آن «چار تعجب میشوند» رو به مدیران صدا و سیما با گلایه پرسید:
«وقتی کسی از واقعیت بزرگ تعجب کرد آن وقت ما باید خدمت صدا و سیما بیاییم و بگوییم که شما با این عظمت و قدرت چگونه عمل کردید که مردم دچار تعجب میشوند؟»
روحانی در خلال اظهاراتش نهایتاً ناچار شد علت اصرار خود بر دروغدرمانی و فریب مردم را لو دهد و گفت:
«روحیه دشمن را باید شکست؛ راه دیگری نداریم».
این اعتراف ناگزیر بهروشنی پرده از چرایی دروغدرمانی روحانی بر میگیرد و ثابت میکند که کارگزاران رژیم از فرط درماندگی و ناتوانی و بهرغم هزینهٔ سنگین آن «راه دیگری ندارند» مگر اینکه همچنان بر طبل دروغ و فریب بکوبند.
ما امروز با پدیدهیی بهنام شهروند عاصی روبهرو هستیم
آخوند مکار سرانجام نگرانی و دغدغهٔ اصلی خود را نیز به زبان آورد:
«این را بدانیم آرامش خیلی مهم است نشاط و امید بسیار مهم است اگر این سه تا را در کنار هم بچینیم به مردم امید و آرامش دهیم، مردم آرام باشند، امنیت معنی واقعیاش همان آرامش است. » و سپس اضافه کرد:
«اگر همه مردم آرام بودند یعنی امنیت است اگر آرام نبودند، حالا از امنیت انتظامی و نظامی، امنیت ملی گرفته تا برسیم امنیت غذایی، در همه زمینهها. یکی از آن هم صدا و سیما، اصلاً صدای جمهوری امنیت خاطر میدهد!»
حسامالدین آشنا در گفتگو با مجلهٔ حکومتی اندیشهٔ پویا که در صفحه توئیت وی نیز درج شده، علت نگرانی روحانی نسبت به امنیت نظام را بهروشنی تشریح کرده است:
«اتفاق های دیماه به نظرم تاثیر زیادی در محافظهکار شدن آقای روحانی و نگران شدنش برای کلیت نظام داشت. بعد از دیماه۹۶ آقای روحانی دیگر آدم قبل از دیماه۹۶ نبود. ... ما امروز با پدیدهای به نام شهروند عاصی روبهرو هستیم که بهلحاظ جامعه شناختی موقعیت مطلوبی نیست».
ما در سراشیبی قرار گرفتهایم
مشاور روحانی در تشریح نگرانی امنیتی روحانی که چیزی جز انفجار اجتماعی و عصیان و قیام تودهیی نیست، با اذعان به این که «ما در سراشیبی قرار گرفتهایم» ادامه داد:
«آقای روحانی متوجه شد فاصله زمانی میان شعار دادن علیه روحانی و شعار دادن علیه کلیت نظام، به اندازه رفتن برای نماز ظهر و عصر است».
آری مرتجعان حاکم بر ایران اعتراف میکنند که در فاز پایانی نظام خود ناگزیرند جز «دروغدرمانی» «راه دیگری ندارند». تاکتیک نخنما و لو رفتهای که بهعکس بر خشم و نفرت عمومی و قدرت انفجاری قیام مردمی خواهد افزود.