نظام ولایت فقیه در ایران، سالهاست با برنامهریزیهای توتالیتاریستی سعی در قالبریزی افکار نسل جوان به شکل و شمایل ارتجاعی خود و سربازگیری آنان در ساختار سرکوبگر و تروریستیاش داشته است، اما اکنون با نسلی روبهروست که نهتنها با این کلیشهها همخوانی ندارد، بلکه بهصورت آشکار در برابر آن شورش میکند. دانشآموزان ایرانی نشان داده و میدهند که بهرغم دههها تلاش رژیم برای تحریف تاریخ، سانسور فرهنگ پویای ایرانی و تحمیل ارزشهای ارتجاعی، روح آزادیخواهی و دگراندیشی در آنها زنده و پویاست. این نسل اکنون به یک پتانسیل انفجاری علیه رژیم تبدیل شده است.
دانشآموزان، نیروی پیشران انقلاب
دانشآموزان ایران و در پیشاپیششان دختران دلیر، در قیام ۱۴۰۱ نقش برجستهیی ایفا کردند. آنها همآوا با دانشجویان و جوانان محلات، با تعطیل کردن کلاسها، برگزاری تجمعات اعتراضی و سر دادن شعارهایی چون «خامنهای قاتله، ولایتش باطله»، خیابانها را به صحنه مقاومت تبدیل کردند. این اعتراضات که برای اولین بار پس از انقلاب ۱۳۵۷ دانشآموزان را به خط مقدم یک جنبش سیاسی آورد، یادآور نقش تاریخی آنها در انقلاب ضدسلطنتی ۱۳۵۷ بود. در آن زمان، تظاهرات دانشآموزان در ۱۳ آبان ۵۷ و سرکوب خونین آنها توسط گارد شاهنشاهی، موجی از خشم عمومی ایجاد کرد که به سقوط دولت شریفامامی و تشدید بحران رژیم پهلوی انجامید. امروز نیز، دانشآموزان با همان روحیه شورشگری، نظام ولایت فقیه را به وحشت انداختهاند.
این نسل که رژیم آن را با کتابهای درسی تحریفشده و آموزشهای ارتجاعی پرورش داده بود، بهجای پذیرش کلیشههای رژیم، به نیروی پیشران مبارزه علیه استبداد دینی تبدیل شده است.
تفاهمنامه پلیس و آموزش و پرورش
در واکنش به این موج شورشگری، نظام ولایت فقیه طرحی را برای امنیتیسازی بیشتر مدارس به اجرا درآورده است. در ۳۱فروردین ۱۴۰۴، رسانههای حکومتی گزارش دادند که تفاهمنامهای میان دژخیم احمدرضا رادان، سرکرده کل نیروی انتظامی و علیرضا کاظمی، وزیر سرسپرده آموزش و پرورش در دولت پزشکیان، امضا شده است. این تفاهمنامه به نیروی انتظامی اجازه میدهد بهصورت رسمی در مدارس حضور یابد و در امور آموزشی، اجتماعی و فرهنگی مداخله کند.
علیرضا کاظمی در مراسم امضای این تفاهمنامه، خود را با ذلت تمام «سرباز» رادان خواند و اعلام کرد که آماده اجرای هر مأموریتی است که نیروی انتظامی تعیین کند. او تأکید کرد که «امنیت، اقتصاد، و فرهنگ» باید از پیشدبستانی نهادینه شود و از لزوم «کار فرهنگی» برای مقابله با «آسیبهای اجتماعی» و «توطئههای دشمن» سخن گفت. این اظهارات، از جانب یک بهاصطلاح وزیر آموزش و پرورش، بیانگر رویکرد یک رژیم لرزان نسبت به دانشآموزان بهعنوان تهدیدی است که باید کنترل و سرکوب شود.
دژخیم رادان نیز در این مراسم، دانشآموزان را هدف اصلی «دشمن» توصیف کرد و مدعی شد که «فضای مجازی» و «اتفاقات» دیگر ذهن آنها را «ربایش» کرده است. این سخنان که با هدف توجیه حضور پلیس در مدارس بیان شد، در واقع هراس عمیق رژیم از پتانسیل شورشگری نسل جوان و قدرت قیامآفرینی آنان است.
سخنان این دژخیم بینیاز از شرح و تفسیر، شکنندگی و افلاس خامنهای و گزمههایش را در قبال دانشآموزان بارز میکند:
«استفاده بهجا، بههنگام و همراه با ساختارمندی و تشکیلات مناسب و با هویت جهادی و نهادین میتواند بسترساز همه آن چیزی باشد که امروز دغدغه مردم و دغدغه خانواده و دغدغه پلیس است. آن هم موضوعات آسیبهای اجتماعی است. آسیبهای اجتماعی امروز در کشور ما فقط از رفتار برخی از آدمها به دیگران نمیرسد. امروز این برنامه دشمن است. در برخی موارد خودمان دشمن را فراموش میکنیم و از او غافل میشویم. چون غفلت دوم را میکنیم غافلگیری سراغ ما میآید... دشمن از ما بهتر فهمیده است که اثرگذارترین قشر در جامعه ایران دانشآموز است... میبینیم که دشمن در دانشآموزان اثر میگذارد و تلاش میکند با فضای مجازی ذهن دانشآموز ما را ربایش کند»(باشگاه خبرنگاران جوان - ۳۱فررودین ۱۴۰۴).
امنیتیسازی بیشتر معادل شورشگری بیشتر
کمیسیون آموزش و پرورش شورای ملی مقاومت ایران تأکید کرده است که «دانشآموزان شورشگر، مأموران دژخیم رادان را در هیچ کجا راحت نخواهند گذاشت و سرکوبگری آنها بیپاسخ نمیماند». این موضع، نشانهای از عزم راسخ نسل جوان برای ادامه مبارزه است.
طرح استقرار پلیس در مدارس ایران، بیش از آن که نشانه قدرت نظام ولایت فقیه باشد، نشاندهنده ضعف و هراس آن از نسلی است که دیگر حاضر به پذیرش استبداد دینی نیست. این نسل که در برابر دههها سرکوب و تحریف مقاومت کرده، اکنون در حال بازنویسی تاریخ معاصر ایران است. خروجی سیاست امنیتیسازی مدارس، شورشگری بیشتر و پیوستن افزونتر به مقاومت سازمانیافته در سراسر ایران است.