پس از ایام عیدی که دیگر عید نبود، کارشناسان و تحلیلگرانی که دسترسی به رسانههای حکومتی دارند، از ناکامیها، تلخیها و ناراستیهایی که گریبان یک ملت را گرفته است، دم زدند و بهدنبال «یک» مشکل اصلی گشتند و هر کدام از زاویه نگاه و تخصص خود آن را نشان دادند. یکی گفت گرانی و مشکلات معیشتی همچنان مهمترین مشکل جامعه امروز ایران است. دیگری که آسیب شناس اجتماعی است از زاویه نگاه یک جامعهشناس نسبت به پیامدهای وضعیت نامناسب معیشتی مردم و واکنش احتمالی آنها هشدار داد. رئیس انجمن مددکاری اجتماعی ایران معتقد است: «هر چه بیشتر به مردم وعده بدهیم و حل کردن مشکلات بنیادین را به تأخیر بیاندازیم به همان اندازه شدت انفجار اجتماعی را بالاتر میبریم» (آرمان۱۴فروردین۱۴۰۰)
وی تا آنجا پیش رفت که گفت: «در نتیجه گرانیهای اخیر جامعه را عصبی کرده و جامعه در آستانه در یک انفجار جمعیتی قرار گرفته است. این اتفاق اگر امروز رخ ندهد بدونشک در آینده نزدیک رخ خواهد داد. مردم از دولتی که نمیتواند امورات آنها را مدیریت کند متنفر شدهاند. ». .
اعتراف به چندین و چند از دردهای بیدرمان
اقتصاددان حکومتی میگوید، رنجوری جسم اقتصاد و بیماری روح آن یک واقعیت انکارناپذیر است. اقتصاد ایران به مرزهای خطرناک رسیده است. بیماری سخت اقتصاد ایران میرود به مرز درمانناپذیری برسد. آنگاه هشدار میدهد: «اقتصاد ایران به هر دلیل که ناتوان شده باشد و به هر دلیل که در کار آن گره افتاده است پیامدهایش هر روز ویرانگرتر شده و بهویژه روزگار شهروندان را در بدترین شرایط قرار داده است. اقتصاد ایران به رنجزدایی نیاز دارد و باید هر چه زودتر این بیمار را درمان کرد تا شهروندان از پای درنیایند». جهان صنعت ۱۴فروردین ۱۴۰۰)
از سوی دیگر کم نیستند کارشناسانی که آن «یک» مشکل اصلی را در «باتلاق رکود» میبینند و بهویژه آن را در بازار سرمایه نشان میدهند و وضعیت این روزهای بازار سرمایه را با عنوان «رکود مطلق» توصیف میکنند.
«بررسی روند معاملات بازار سرمایه در سال جدید نشان میدهد که طی چهار روز کاری هفته گذشته، بیش از ۸۰۰میلیارد تومان پول حقیقی از بازار خارج شده است. بدین ترتیب، روند خروج پول از بازار که از سال گذشته آغاز شده بود، همچنان ادامه دارد» (جهان صنعت۱۴فروردین۱۴۰۰).
کارشناس اقتصادی حکومتی دیگری نظر دیگری دارد و آن «مشکل» را به سرنوشت برجام وصل میکند و باور دارد «مادامی که سرنوشت برجام مشخص نشده بازار در بلاتکلیفی و ابهام به سر میبرد»
صاحبنظر حکومتی دیگری در موشکافی علل ناکامی در رژیم آخوندی میگوید تنها سوءمدیریت نیست که میتواند همانند گذشته تا سالهای سال امتداد یابد بلکه آن «مشکل اصلی» ریل انحرافی حمایت از تولید است.
تقریباً نیمقرن (از اواخر دهه۴۰) است که سیاستگذاری اقتصادی کشور بهرغم تغییر ساختار سیاسی و تغییر دولتها روی ریل اشتباهی انجام میشود و به همین دلیل تلاشهای متولیان مربوطه ناکام مانده و تولیدزدایی جانشین تولیدگرایی شده است» (دنیای اقتصاد۱۴فروردین۱۴۰۰).
تحلیلگر حکومتی دیگری میگوید تحت تاثیر آمدن بایدن و فروش نفت بیشتر در فصل پاییز، رشد اقتصادی ۰.۸ درصد (!) داشتهایم در حالیکه رشد اقتصادی ۹ماهه سال۹۹ منفی ۱.۲ درصد بود بعد، از وابستگی اقتصاد رژیم آخوندی به باز و بسته بودن شیر نفت میگوید که کوچکترین تغییر در اوضاع بینالمللی میتواند قیمت آن را تغییر دهد و شاهرگ اقتصاد ایران را دچار مشکلات کند. علاوه براینکه: «رشد اقتصادی در چند سال اخیر منفی بوده است. به بیان دیگر از سال۹۶ به بعد حجم اقتصاد ایران بهطور پیوسته در حال کوچکتر شدن است» (اقتصادنیوز۱۳فروردین۱۴۰۰).
معنی تحلیلهای وی هم این است که رابطه با استکبار میتواند ریسمان نجات باشد و اندکی نسیم هم میتواند راهگشا باشد!
همین بهتر که سیاستگذاری نکنید
سال ۱۳۹۹سال دشواری برای اقتصاد ایران بود. سالی که در تداوم شرایط سالهای ۱۳۹۷ و ۱۳۹۸ اقتصاد ایران مسیر کوچکتر شدن خود را توأمان با تورمی بالا ادامه داد. در این شرایط رکود تورمی، معیشت خانوارها نیز در تنگنای بیشتری قرار گرفت که علت آن همانا تصمیمات بیخردانه و غارتگرانه کارگزاران ولایت فقیه بود.
«بهعنوان مثال در شرایطی که بر اثر وجود کرونا و کاهش فعالیت کسبوکارها، تقاضا برای تسهیلات کاهش مییابد و فشار زیادی برای کاهش نرخ سود (بهصورت یک شوک) شکل میگیرد، سیاستگذار پولی باید اقدام به انتشار اوراق بدهی کند تا با مقابله با فشار کاهشی نرخ سود از وارد شدن شوک به بازار پول جلوگیری کند و اجازه ورود داراییها به بازار سهام، خودرو و مسکن را ندهد. ». (باشگاه اقتصاددانان۱۴فروردین۱۴۰۰). اما سیاستگذار نادان و طماع، در شرایط کاهش نرخ سود، اقدام به انتشار پول در ابعادی بیسابقه کرد و میزان خروج منابع بانکی را شدت بخشیدند و مردم را به خرید داراییهایی مانند سهام تشویق کردند که در نتیجه قیمت اینگونه داراییها بهصورت حبابگونه رشد کرد. رشدی بیش از ۴برابری شاخص بازار سهام تنها در ۴ماه.
اما یکباره ورق برگردانده شد! و دولت آخوند روحانی بنا به توصیه تیم اقتصادی غارتگرش مبادرت به انتشار اوراق بدهی کرد «بنابراین در شرایطی که نرخ سود در حال بازگشت از حضیض خود بود در کمتر از دو ماه چند دههزار میلیارد تومان اوراق بدهی منتشر شد و یک انقباض شدید پولی صورت گرفت و مجدداً نرخ سود در دو ماه ۱۰درصد افزایش یافت. ». (همان منبع). در این وضعیت نرخ خروج منابع از بازار سهام افزایش یافت و افت شاخص تشدید گردید. عده زیادی از مردم بیخبر از پشت پرده، متضرر شدند و قیمت داراییهایی مانند خودرو و مسکن با یک جهش بزرگ بالا رفت... و البته این پایان ماجرا نبود و تا پایان سال۹۹ این رفتارهای الاکلنگی همچنان در جریان بود. بهطوریکه هر جا نیاز به آب بود، بنزین ریخته شد و هر جا که آتش از التهاب میافتاد بر سرش آب ریخته میشد. بههمین خاطر است که کارشناسان حکومتی اقتصادی به طعنه میگویند: «در چنین شرایطی توصیه سیاستی پیچیدهای برای سال۱۴۰۰ نیاز نیست. فقط کاری نکنید! بگذارید اقتصاد، خود به خود نوسانات را در ابعاد کوچکتری پشتسر بگذارد. اجازه دهید در سال۱۴۰۰ سیاستگذاری نشود! که قطعاً هزینه آن برای اقتصاد، مردم و البته خود سیاستگذاران کمتر است» (دنیای اقتصاد۱۴فروردین۱۴۰۰).
«مشکل» اصلی؟
این آرزو که این کاش این رژیم فرسوده حتی دست به کاری برای حل «مشکل» نزند تا بحرانها عمیقتر نشود و زندگی مردمان ویران تر نگردد؛ ریشه در ماهیت بهغایت فاسد و غارتگر این نظام دارد اما مگر میشود افعی را از زهر پاشیدن منصرف کرد الا اینکه بر سرش کوبید تا «مشکل» از پایه حل شود.