در پی آزمایش موشکی شکستخوردهٔ رژیم، موجی از محکومیت علیه رژیم در جامعهٔ بینالمللی برخاست.
واکنشها به پرتاب موشک شکست خورده رژیم، البته بخشی از موج جدیدی از انزوای این رژیم در داخل و در صحنه بینالمللی است و ابعاد مختلفی از سیاستهای رژیم را شامل میشود.
سران رژیم نیز متقابلاً به صحنه آمده و با ضدونقیضگوییهای آشکار، در برخی موارد از سیاستهای قبلی خود نیز که سالها بر طبل آن میکوبیدند، عقبنشینی کردند.
در زمینه موشکی
فرانسه و آمریکا آزمایش موشکی ایران را محکوم کردند و آن را ناسازگار با قطعنامه شورای امنیت دانستند.
مایک پمپئو، وزیر خارجه آمریکا، موشکپرانی رژیم را تهدیدی علیه اروپا و خاورمیانه نامید.
مایک پنس، معاون رئیسجمهوری آمریکا گفت ایالات متحده در مقابل رژیمهای متخاصم و یاغی از جمله (رژیم) ایران ایستادگی میکند.
در زمینه تروریسم
در مورد تروریسم رژیم، موضعگیریهای اخیر دولتمردان آمریکایی بسیار شدیداللحن بود.
- مایک پنس، معاون رئیسجمهوری آمریکا، گفت: «ایالات متحده در مقابل رژیمهای متخاصم و یاغی ایستادگی میکند».
پنس گفت: «غیر از رقبای جهانی ما، ایالات متحده با گله گرگهایی از کشورهای یاغی روبهروست. اولی اصلیترین کشور حامی تروریسم جهان است که چنگ انداخته است که در خاورمیانه سلطه پیدا کند و در هر کشوری که با این کار مخالفت میکند، هرج و مرج را گسترش میدهد. طبعاً من درباره جمهوری اسلامی ایران صحبت میکنم.
واکنشها البته تنها به موضعگیری محدود نبود و شاهد اقدامات مشخصی هم بودیم؛ از جمله:
- دستگیری یک جاسوس رژیم در وزارت دفاع آلمان
- دستگیری مجری و خبرنگار و بهاصطلاح مستندسازی که آمریکاییالاصل است و در شبکه انگلیسی زبان تلویزیون رژیم به نام پرس.تی.وی در لندن بود که پوش پرداخت پول به شبکه خبرنگاران مزدور و دیگر مستخدمان رژیم بود و سرکردگان رژیم مانند ظریف و بهرام قاسمی سراسیمه وارد شده و با اظهارات مسخرهای مانند نژادپرستی به آمریکا هشدار دادند
- البته در صدر همه اینها بایستی به برگزاری کنفرانس ورشو اشاره کنیم که متمرکز است روی فعالیتهای تروریستی رژیم در منطقه و جهان
بازتابهای درونی رژیم
این تحولات رژیم را بهشدت سراسیمه کرده و به جنگ و جدال درونی رژیم بر سر برجام و بستهٔ اروپا یا SPV هم بیشازپیش دامن زده است. از جمله آخوند جنتی، رئیس خبرگان ارتجاع هم با یادآوری حرف خامنهای که گفته بود اگر آمریکاییها برجام را پاره کنند ما آن را آتش میزنیم، گفت: «باید از مسئولان گله کرد که چرا این کار را نکردند و در نهایت هم باید این کار را بکنند».
روشن است که رژیم در زمینههای مختلف در محاصره قرار گرفته و این انزوا در بالای رژیم جنگ و دعواهای درونی را بهشدت دامن زده است.
رژیم چه خواهد کرد؟
رژیم بهطور معمول یک سری سر و صدای تبلیغاتی خواهد داشت که البته از جانب مخاطبین خارجی جدی گرفته نمیشود؛
مثلاً حتی در زمینه SPV که رژیم در ابتدا حساب زیادی روی آن باز کرده بود، اکنون در نقطهای است که روزنامه کیهان تیتر زده: «بسته پر از هیچ SPV به جای انجام تعهدات برجامی اروپا» این تازه اروپا است که میخواسته برجام را بهخاطر منافع اقتصادی خودش حفظ کند.
بهعبارت دیگر واکنشهای رژیم از موضع تدافع و بیشتر بهخاطر جلوگیری و به تأخیر انداختن فروپاشی نهایی این رژیم و ریزش نیروهایش انجام میگیرد اما واقعیت ضعف و درماندگی رژیم چنان است که حتی از خلال برنامههای تبلیغاتی تلویزیون رژیم هم بیرون میزند.
مثلاً در یک میزگرد تلویزیون رژیم در تاریخ ۲۲دیماه یکی از کارشناسان این رژیم به نام متقی میگوید: «زمانی که قابلیت هستهای ایران خنثی شد آنها وارد موج دوم یا موضوع دوم شدند یعنی این بازی دومینووار اگر ادامه پیدا بکند طبعاً قدرت راهبردی ایران متزلزل میشه و بازیگری که قدرتش متزلزل بشه در آستانه بسیاری از آسیبها قرار میگیره».
مفهوم روشن این حرفها این است که خودشان هم میدانند که قدرتنماییهایشان هیچگونه محلی از اعراب ندارد و شرایط متفاوتی نسبت به گذشته بهوجود آمده و دیگر فرصتهای قبلی در اختیار این رژیم قرار ندارد.
تفاوت شرایط فعلی با شرایط مشابه در گذشته
رژیم شانسی برای عبور موفق از این ورطه ندارد. تفاوت این دوران با دورانهای گذشته در این است که به نسبت سالهای قبل یک تغییر کیفی در تعادلقوای داخلی و بینالمللی به ضرر این رژیم بهوجود آمده است که محصول قیام و مقاومت مردم ایران در برابر این رژیم است. اکنون هم افکار عمومی دنیا و هم دولتمردان مجاب شدهاند که مردم ایران خواستار سرنگونی تمامیت این رژیم هستند، کمااین که چند بار روحانی گفته که بعد از قیام دیماه آمریکا به این نتیجه رسید که از برجام خارج شود.
طبعاً سیاست مماشات که سالیان راهبندی در جلو مردم و مقاومت ایران قرار داشت به یمن مقاومت و قیام ضربه جدی خورده و دیگر کسی چه در داخل و چه در خارج نمیتواند مانند گذشته با چشم پوشیدن از اقدامات تروریستی و دخالتهای این رژیم در منطقه و سرکوب و نقض حقوقبشر در داخل وارد معامله با این رژیم شود.
این یک تعادلقوای جدید است که به یک اجماع بر ضد رژیم راه میبرد و فرصتهای گذشته را از این رژیم سلب میکند. بهعبارت دیگر بعد از حدود ۴۰سال سرکوب و جنگافروزی و تروریسم از یکسو و افشاگری بیامان این مقاومت از سوی دیگر دوران پاسخگویی رژیم فرارسیده است. دورانی که قیام مردم ایران به همت مقاومت سراسری میرود تا طومار این رژیم جنایتکار را درهمبپیچد.