روز ۲۵تیر ۹۷ملاقات رئیسجمهور آمریکا و رئیسجمهور روسیه در هلسینکی، پایتخت فنلاند، برگزار شد و طبعاً در صدر اخبار جهان قرار گرفت. در این دیدار مسألهٔ ایران و بهطور مشخص خروج نیروهای رژیم از سوریه و سایر کشورهای منطقه یکی از محورهای مذاکرات دو رئیسجمهور بود. هنوز البته از جزئیات مذاکرات هلسینکی اطلاعات کاملی منتشر نشده است، اما یک روز پیش از آن جان بولتون، مشاور امنیت ملی آمریکا، طی مصاحبهیی تأکید کرد که «موضوع سوریه مورد بحث در مذاکرات میان ترامپ و پوتین خواهد بود. و ما تا زمانی که تهدید نظام ایران در سراسر خاورمیانه ادامه داشته باشد در آنجا خواهیم ماند».
ترامپ هم در کنفرانس مطبوعاتی مشترک خود با پوتین و هم در مصاحبهها و اظهارات بعدی خود تأکید کرد که تمرکزش بر روی رژیم ایران را تا وقتی که از برنامهٔ اتمی و از دخالتهایش در منطقه دست برندارد، حفظ خواهد کرد.
اظهارات اخیر رئیسجمهور آمریکا که فاکسنیوز انعکاس داد به شرح زیر بود: «در رابطه با ایران [پوتین] احتمالاً علاقمند است که توافق اتمی سر جایش باقی بماند چرا که برای روسیه خوب است، با آنها معاملات تجاری دارند برای خیلی از کشورها خوب است معاملات تجاری با ایران انجام میدهند، ولی این [توافق] برای [آمریکا] خوب نیست و در نهایت برای جهان نیز خوب نیست. اگر شما نگاه کنید که چه اتفاقی میافتد (رژیم) ایران در حال فروپاشی است، آنها در تمامی شهرهایشان تظاهرات دارند. تورم بهسر عت در حال سقف شکستن است، ما نمیخواهیم به کسی جز رژیم آسیب برسانیم ولی میخواهیم به مردم [ایران] بگوییم که ما صددرصد پشت آنها هستیم که در سراسر کشور تظاهرات دارند».
به هر حال، دیدار هلسینکی و مواضع آمریکا و روسیه در قبال رژیم پس از این دیدار وحشت رژیم از تحولات آتی را مضاعف کرده است. باند خامنهای در این رابطه ترجیح دادهاند عمدتاً سکوت کنند. اما مهرهها و رسانههای باند روحانی تفسیرها و اظهارنظرهای متفاوتی داشتهاند.
از جمله فریدون مجلسی، عضو پیشین مجلس ارتجاع، روز بعد از این دیدار ۲۶تیر ۹۷ تابلوی معامله بین دو رئیسجمهور بر سر بیاثرکردن حضور رژیم در سوریه را وسط کشیده و میگوید: «در این مذاکرات قطعاً موضوع اوکراین و پیوستن کریمه به روسیه نیز مطرح میشود. روسیه مایل است پیوستن آن سرزمین روسی را به خاک خود قطعیت ببخشد و از قید تحریمهای غربی نیز آزاد شود و همچنین خواهان ادامه بهرهمندی از پایگاه دریاییاش در لاذقیه سوریه در دریای مدیترانه است. غرب هم به احتمال زیاد برای قبول تمنّیات روسیه و رسمیتدادن به آن بهایی میخواهد. بهنظر میرسد این بها، رفع تهدید موجودیت اسراییل و رنگ غیرنظامی یا غیرتهدیدآمیز دادن به حضور ایران در سوریه خواهد بود. اینکه آنها چه تصمیمی را با توجه به چه امکاناتی بگیرند، یک مسأله و اینکه جمهوری اسلامی تا چه اندازه و به چه بهایی پذیرای امیال آنان باشد، مسأله دیگری است. نباید فراموش کرد که در شرایطی حاد بهسر میبریم. سران نظامی غرب در دیدار ناتو درباره مسأله موشکی ایران اتفاقنظر داشتند، روسها نیز متحد اسراییل و خواهان رفع مسأله هستند».
همین موضوع با صراحت بیشتری توسط جاوید قرباناوغلی، دیپلومات رژیم در روز ۲۶تیر ۹۷ تحت عنوان: «بازی پوتین با کارت ایران» بیان شده و نشان میدهد که اصلیترین نگرانی رژیم روی از دست دادن حضورش در سوریه بهعنوان عمق استراتژیکش دور میزند، چرا که میداند با از دست دادن این میدان، بهقول خودشان نبرد به داخل شهرها و خیابانهای ایران کشیده میشود. بهخصوص بعد از قیام دیماه ۹۶ و استمرار آن این تهدید ضریب میخورد.
این دیپلومات رژیم میگوید: «بر اساس گمانهزنیهای محافل سیاسی «بحران سوریه» در مرکز ثقل مذاکرات ترامپ و پوتین قرار دارد. رئیسجمهور آمریکا... در حاشیه نشست ناتو اعلام کرد که انتظار زیادی از این ملاقات نداشته و میخواهد با پرزیدنت پوتین درباره سوریه گفتگو کند. جان بولتون، مشاور امنیت ملی کاخ سفید، نیز بهتازگی گفته است که مسأله استراتژیک آمریکا در سوریه حضور نظامی (رژیم) ایران در این کشور است و بودن و نبودن اسد در قدرت موضوع اصلی واشنگتن نیست».
این مهره رژیم آخوندی در ادامه با اشاره به تحریمهای سنگین اقتصادی و محرومیت کامل رژیم از صادرات نفت، مجدداً تأکید میکند: «به نظر میرسد برخلاف ایران، روسیه خط قرمز مشخصی در سوریه ندارد و پوتین از همه اهرمها و بازیگران مطرح بهنحو کاملاً هوشمندانهیی در راستای اهداف روسیه بهره میبرد».
جاوید قرباناوغلی در اثبات این نظریه و تحلیل خود عکسالعمل دولت روسیه در برابر ادعای ولایتی مبنی بر سرمایهگذاری ۵۰میلیارد دلاری روسیه در ایران را دلیل میآورد: «طرفه آن که خبر سرمایهگذاری ۵۰میلیارد دلاری روسیه در صنایع نفت و گاز ایران که پس از ملاقات ولایتی با پوتین از سوی مقام ایرانی مطرح شده بود، بلافاصله با واکنش مقامهای روسیه روبهرو شد. دیمیتری پسکوف، سخنگوی ریاستجمهوری روسیه، در پاسخ به سؤالات خبرنگاران در اینباره گفت: «نمیتوان چنین چیزی را تأیید کرد». این خبر تا این حد نمانده و در ادامه بهگفته وزیر انرژی آن کشور به برنامه «نفت در مقابل کالا» تنزل یافت. برخلاف خوشبینیهای برخی از مقامات مسئول سابق و لاحق، روسها از سابقه چندان روشنی در رویکردشان درباره ایران برخوردار نیستند».
سرمقاله روزنامه حکومتی اعتماد روز ۲۶تیر نیز در مطلبی تحت عنوان «ملاقات در شرایط جدید» روی نیازمندی روسیه به آمریکا و غرب بهلحاظ اقتصادی دست میگذارد و نسبت به اینکه روسیه بتواند در برابر فشار آمریکا برای اعمال «حداکثر فشار بر ایران» مقاومت کند، بهطور جدی شک و تردید میکند: «نشست هلسینکی همچنین از این جهت که ترامپ مصمم به ادامه سیاستهای خود علیه ایران است... مهم است. در چنین شرایطی، سیاست روسیه در قبال برنامه ترامپ برای اعمال «حداکثر فشار» بر ایران و نیز بحران سوریه، قطعاً در دستورکار نشست هلسینکی بوده است. سؤال مهم در این رابطه این است که روسیه تا چه حد میتواند در برابر فشارهای احتمالی مقاومت کند. شرایط اقتصادی و اجتماعی در روسیه و نیاز مبرم پوتین به پول یکی از فاکتورهایی است که در این رابطه باید مورد توجه باشد. رشد اقتصادی در روسیه نزدیک صفر است و رشد بسیار ضعیف اقتصادی طی چند سال گذشته تداوم داشته و ذخایر ارزی روسیه که از دوره بالا بودن قیمت نفت بهجای مانده بود، در حال خاتمه است».