728 x 90

۴۲سال معتاد «زندگی در دروغ»

حکومت دروغ و فریب
حکومت دروغ و فریب

 

«زندگی در نظام توتالیتر آکنده از فریب‌کاری و دروغ است. نبود آزادی بیان را عالی‌ترین شکل آزادی، مسخره‌بازی انتخاباتی را بالاترین نوع دموکراسی و اشغال کشور دیگر را کمک برادرانه می‌نامند... تا زمانی که «زندگی در دروغ» با «زندگی در راستی» رو در رو قرار نگیرد، ماهیت دروغین‌اش آشکار نمی‌شود».

(واتسلاو هاول، قدرت بی‌قدرتان، صص ۲۲ و ۳۱)

 

تطابق عینی ویژگی‌های برشمرده شده در وجه تسمیه فوق با ذات‌پنداری نظام آخوندی، حکایت «زندگی در دروغ» به قدمت ۴۲ سال در حاکمیت سیاسی است. این ویژگی‌ها آن‌قدر با ماهیت و نمود جمهوری اسلامی آخوندی عجین هستند که مجرای تنفسی نظام نمی‌تواند حتی یک هفته خالی از آنها باشد.

 

از ذات اندیشه و آبشخور فکری و ساختار شارلاتانیسم سیاسی و مذهبی نظام آخوندی و پروپاگاند آن هیچ توقعی نباید جز ترویج جعل و ابتذال داشت. ساختاری مرکب از دروغ، جعل، پروپاگاند نهادینه شده در ذات تفکر و ایدئولوژی حاکمیت ولایت فقیه. به این ۴۲ سال نگاه کنید؛ هر واقعه و رخداد و رویدادی که عجین و هم‌سو با این رژیم نباشد، بازتاب و انعکاس آن از جانب این حاکمیت و دستگاه تبلیغاتی‌اش، وارونه و مجعول همراه با دروغهای نجومی و ادبیات مبتذل جلوه داده می‌شود.

 

وفور نمونه‌ها برای بیان ویژگی‌های فوق را در تمام عمر نظام آخوندی می‌توان لیست نمود؛ کشتار کشیشان مسیحی، انفجار حرم امام رضا در مشهد و انفجار در مکه که همگی توسط وزارت اطلاعات آخوندها انجام شد و همه را هم به مجاهدین نسبت دادند.

فقط در ۹ماه گذشته ۴ مورد جعل و تحریف حیرت‌انگیز در مورد مجاهدین و مقاومت ایران توسط وزارت اطلاعات آخوندی صورت گرفت: جعل نشریه مجاهد در هنگام درگذشت خانم مرجان، جعل توئیت در همان زمان از جانب رئیس‌جمهور برگزیده مقاومت خانم مریم رجوی درباره تغییر نام خیابان مصدق، جعل توئیت از جانب وزارت‌خارجه فرانسه علیه اقامت مجاهدین در این کشور و اخیراً تلاش برای مشوش کردن و سرقت هویت سیاسی و مبارزاتیِ قهرمان ملی سرهنگ معزی.

 

در تمامی موارد فوق یک وجه مشترک وجود داشته و دارد و آن این‌که برای وزارت اطلاعات آخوندها و دست‌آموزان هم‌سو با آن اصلاً مهم نیست که چند دقیقه یا یک ساعت بعد مجاهدین یا هر سوژهٔ دیگر، دست رژیم را رو می‌کنند. برای کارگزاران اطلاعاتی رژیم مهم این است که فضا را مشوش کرد، دروغ را در رسانه‌ها و اینترنت پخش و تکثیر کرد و اگر شده حتی چند صد نفر را با ترویج دروغ، فریفت. حتی مهم این است که مخاطبان چنین تبلیغاتی در حد چند ساعت هم شده، نسبت به مجاهدین و مقاومت ایران دچار شک و تردید شوند.

 

بنابراین نکتهٔ قابل توجه این است که وزارت اطلاعات آخوندی این تاکتیک‌ها و خبرسازیهای دروغ را در حالی طراحی کرده و پیش می‌برد که مجاهدین چندین سایت دارند، تلویزیون دارند، رادیو دارند و روی شبکه‌های اجتماعی فعال‌اند. رژیم می‌داند که مجاهدین بلافاصله روشنگری می‌کنند؛ ولی دستگاه تبلیغاتی رژیم آخوندی با اشراف به همهٔ این‌ها حاضر است چند روزی هم شده یأجوج و مأجوج تولید کند، فضا را مشوش کرده و تیر غیب را هوا کند.

همهٔ این تاکتیک‌های مشابه و لو رفته در ماجرای درگذشت سرهنگ معزی تکرار شدند. در حالی که دفتر کار سرهنگ در مقر شورای ملی مقاومت است، در حالی که سرهنگ چند روز قبل از بستری شدن، در جلسه شورا حضور داشتند، در حالی که دو فرزندشان همواره با وی در ارتباط بوده‌اند، در حالی که مواضع سیاسی وی در همراهی دیرینه با مجاهدین و شورا برای همگان محرز و روشن است و در حالی که وزارت اطلاعات و مزدوران وابسته‌اش تا قبل از درگذشت سرهنگ، جرأت نمی‌کردند علیه سرهنگ بگویند و بنویسند، ناگهان بازار مکارهٔ وزارت عریضه پهن می‌کند که سرهنگ با مجاهدین نبوده است!

 

این همان اعتیاد و احتیاج «زندگی در دروغ» از ۴۲سال پیش به این سو از خمینی تا خامنه‌ای بوده است که همواره «زندگی در راستی»، ماهیت دروغین‌اش را آشکار کرده است.

مشاهده می‌شود که اگر به تفاوت کیفیت تکنولوژی تبلیغاتی در طول تاریخ و استفاده از آنها توسط دیکتاتورها نگاه کنیم، قابل فهم است که تبلیغات و شیطان‌سازی معروف‌ترین‌هایشان مثل ابوسفیان و هیتلر و گوبلز، در پلیدی و رذالت و فوق ضدبشر بودن هرگز به گرد آخوندصفتی و دست‌آموزان‌شان نمی‌رسد و قابل قیاس نیست.

 

 

										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/61c6760e-80dc-45b5-a092-1f44e59e9298"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات