مهمترین عنوانهای روزنامههای باند روحانی و شرکایش در روز سهشنبه 28شهریور به دود و دم هول سفر روحانی به نیویورک و موضوع برجام اختصاص یافته است:
آفتاب یزد: سفر دیپلوماتیک معقول به جای تحمیل هزینه به نظام
ابتکار: روحانی: برجام در تاریخ سیاسی منطقه و جهان همواره زنده خواهد بود
اطلاعات: روحانی در گفتگو با سی.ان.ان: تنها نتیجه خروج از برجام، بیاعتباری است
جمهوری اسلامی: خروج احتمالی آمریکا از برجام هزینه زیادی برای آنها دارد
در روزنامههای باند ولیفقیه ارتجاع هم حمله به روحانی و برجام و خط و نشان برای نتایج سفرش به نیویورک مهمترین عنوانها و مقالات را به خودش اختصاص داده:
جوان: حفظ یک جانبه برجام مصلحت یا خسارت؟
جوان: به مرگ برجام گرفتهاند به تب راضی شویم
کیهان: سوغات سفر وعده نباشد با شیطان بزرگ اتمامحجت کنید
کیهان: امیراحمدی: برجام نتیجه عکس داد، به جای لغو تحریمها آمریکا را طلبکار کرد
کیهان: شرکت فرودگاههای ایران: پابرجایی تحریمها مانع جذب سرمایهگذار خارجی شده است
وطن امروز: امید دنبال تیلرسون... بانیان برجام در ایران امیدشان به رکس تیلرسون، وزیر خارجه آمریکا است.
در روزنامههای باند روحانی و شرکا اذعان ناکارآمدی و فقر و سرکوب در صفحات اول حکایت از عمق بحرانهایی که گریبان نظام را گرفتهاند دارد:
آرمان: تحجر و سختگیری مردم را دورو میکند – 10سال بعد به فیلتر بودن فیسبوک میخندیم - تحصیلکردگان روی دست جامعه ماندهاند
آرمان: در آمد سرانه ایران، کمتر از کره شمالی!
آرمان: فرزندان فقرا همچنان فقیر میمانند
آرمان: با دانشجویان برخورد امنیتی نکنیم
آفتاب یزد: اظهارات یک عضو شورای شهر: هنوز متوجه ساختار مالی شهرداری نشدهایم
ابرار: معضل بیکاری از شعار انتخاباتی تا عمل؛ ربیعی: در بهترین حالت سالی 400هزار شغل میتوانیم تولید کنیم
اعتماد: مشکلات و مسائل سوخت بران سیستان و بلوچستان؛ اینک رنج سوخت بران
اطلاعات: رشد نا متوازن دانشگاهها و افزایش فارغالتحصیلان بیکار چالش مهم کشور است
امتیاز: وزیر تعاون، کار و امور اجتماعی: ۳میلیون و ۴۰۰هزاربیکار داریم
روزنامههای باند رقیب هم به گوشههایی از بحرانهای اجتماعی- اقتصادی اعتراف کردهاند:
جوان: وام 14میلیاردی به ژنهای برتر برای «تجارت» یا «بازی»
کلید: قاضی مغیسه: 200میلیارد از اموال بیت المال در اختیار افرادی در داخل کشور است
کیهان: مرکز آمار: در ۳ماه یک میلیون شغل ایجاد کردیم – وزیر کار: سالانه حداکثر 400هزار شغل ایجاد میشود!
روزنامههای باند خامنهای در دعوای باندی به یک نمونه از چپاول از طریق خاص اذعان کردهاند:
جوان: کشف ویرگول دولتی نجومیساز!... یک ویرگول که کمی با یک نقطه متفاوت است و یا اگر نقطه را مانند یک کشمش فرض کنیم، ویرگول شبیه یک کشمش سوکدار میشود، در متن قانون بودجه سال 96 کشور «نفوذ» کرده و درست جایی نشسته که قادر است چندین هزار میلیارد تومان خرج بیشتر برای ملت بتراشد و حقوق مادامالعمر برای مسئولان و نمایندگان مجلس ایجاد کند.
اگر در متن قانون، عبارت به این شکل باشد که «حقوق، ثابت بماند» یعنی ویرگول بین «حقوق» و «ثابت» قرار بگیرد، مشمول کسر کسور نمیشود اما اگر ویرگول پس از «ثابت» بنشیند و آن عبارت به «حقوق ثابت» تغییر کند، مشمول کسر کسور شده و برای صندوقهای بازنشستگی بار مالی سنگینی ایجاد میکند و دامنه حقوقبگیران نیز زیادتر خواهد شد. ویراستاران در کلاسهای درس ویراستاری معمولاً از این مثال استفاده میکنند که جابهجایی مکان ویرگول در عبارت «بخشش، لازم نیست اعدامش کنید!» و «بخشش لازم نیست، اعدامش کنید!» دو نتیجه مرگ یا زندگی دارد. حالا ویرگول قانون بودجه 96 «ناگهان» در جایی نشسته که یک عدهیی با آن تا آخر عمر حقوق میگیرند
روزنامههای باند ولیفقیه ارتجاع همچنان نسبت به چشمانداز برجام ابراز نگرانی کرده و به باند رقیب حمله کردهاند:
کیهان: سوغات سفر وعده نباشد /با شیطان بزرگ اتمامحجت کنید
اظهاراتی همچون «آمریکا قول داد به وعدههای قبلی خود عمل کند!» تنها و تنها به گستاخی بیشتر طرف مقابل منجر خواهد شد. رئیسجمهور محترم و اعضای دستگاه دیپلوماسی این سفر را فرصتی برای اتمامحجت با شیطان بزرگ قرار دهند... اکنون حدود 26ماه از امضای برجام و حدود 20ماه از آغاز اجرای تعهدات 1+5ذیل برجام میگذرد... نه تنها تحریمها لغو نشد، بلکه با تصویب طرحهایی همچون «سیاه چاله تحریم» زیرساخت تحریمهای جدید نیز طراحی شده است!
سفر نیویورک فرصتی مهم برای بیان حقانیت جمهوری اسلامی و تشریح عهدشکنی و کینهتوزیهای شیطان بزرگ است. متأسفانه در سفرهای قبلی آقای روحانی، چنین رویکردی مشاهده نشده است... رئیسجمهور در سال گذشته، پس از بازگشت از سفر نیویورک در جمع خبرنگاران گفت: «آمریکا قول داد به وعدههای قبلی خود عمل کند!». این اظهارنظر تأملبرانگیز این سؤال را در افکار عمومی ایجاد کرد که آمریکا که به تعهدات مکتوب و وعدههای امضا شده خود عمل نکرده است بر اساس کدامین معیار و مبنا و الزامی به قول شفاهی خود پایبند خواهد بود؟!
متأسفانه یکی از علتهای اصلی افزایش تحریمها در پسابرجام، واکنش منفعلانه دولت در مقابل گستاخی آمریکاست. فقدان واکنش متقابل مقامات آمریکایی را به این نتیجه رسانده که اگر برجام به هر طریقی نقض شود، حتی با کمترین واکنش عملی نیز از سوی دولت آقای روحانی مواجه نخواهد شد.
اظهاراتی همچون «حتی در صورت خروج آمریکا از برجام، به تعهدات خود در برجام پایبند میمانیم»، «اروپاییها به ما گفتهاند حتی اگر آمریکا از برجام خارج شود، به برجام ادامه خواهند داد»، یا اظهارنظر آقای روحانی پیش از سفر به نیویورک که گفت: «کشورهای مخالف برجام اگر اخلاق بدشان را کنار بگذارند میتوانند کنار سفره برجام باشند»، ارسال پالس غلط به طرف بدعهد و گستاختر کردن او به عهدشکنی بیشتر است.
پیام توئیتری، فشار ایمیلی، گلایه محترمانه و در نهایت توجیه عهدشکنی خلاصه واکنشهای دولت به عهدشکنیهای آمریکا در پسابرجام است. واکنشهای ضعیفی که فصل تازهیی از فشار و چالش را برای ما ایجاد کرد... جریان غربگرای داخلی بهصورت برنامهریزیشده و هدفمند در پی بزک دشمنان ملت ایران و مخفی کردن چهره کریه شیطان بزرگ است و به بهانههای مختلف تلاش میکند تا بر بدعهدیها و خیانتهای آمریکا سرپوش بگذارد و دشمنان این ملت را افرادی مطمئن و قابل اعتماد جلوه دهد... آنچه از رفتار امروز دولتمردان آمریکا دریافت میشود، گستاخی و وقاحت بهدلیل کوتاهی و عقبنشینی پیدرپی دولتمردان و برخی دیگر از مسئولان ماست.
چاره کار، واکنش صریح و قاطعانه است. اظهاراتی همچون «آمریکا قول داد به وعدههای قبلی خود عمل کند!» تنها و تنها به گستاخی بیشتر طرف مقابل منجر خواهد شد و راه جبران را سختتر خواهد کرد.
جوان: فهرست بلند اهداف نظام سلطه برای مقابله با اقتدار دفاعی ایران، در امتداد اعمال تحریمهای فلجکننده اقتصادی علیه مردم ایران و اعلام صریح سیاست تغییر و براندازی نظام ایران، راهبرد چند وجهی نظام سلطه است
اصرار بیش از حد بر گفتمان پایبندی به برجام از سوی ایران، این پیام را به طرف مقابل منتقل میکند که ایران در موضع ضعف قرار دارد. این در حالی است که روند تشدید تحریمهای آمریکاییها در ماههای اخیر، عملاً هزینههای ایران در پذیرش برجام را روز به روز افزایش میدهد...
جوان: به مرگ برجام گرفتهاند، به تب راضی شویم
اعلام نارضایتی کنونی آمریکا از مفاد برجام ناشی از یک «رویکرد واحد و منسجم» است و چنانچه اعلام رضایت طرف ایرانی از برجام استمرار داشته باشد تا واسط ماه اکتبر (که قرار است سومین گزارش دولت ترامپ در مورد پایبندی ایران به برجام مکتوب شود) شاهد برداشته شدن گامهایی از سوی آمریکاییها خواهیم بود که نتیجه آن فروپاشی برجام و شیفت دادن هزینههای ناشی از آن به سمت ایران خواهد بود.
موضعگیری مقامات رسمی آمریکا و ایران در گرماگرم برگزاری هفتاد و دومین نشست سالیانه مجمع عمومی سازمان ملل نیز نمایانگر نگاه متفاوت دو کشور به مقوله برجام است بهگونهیی که آمریکاییها تلاش میکنند با اعتماد نفس ایران را حداقل ناقض روح برجام معرفی کرده و در مقابل دولتمردان کشورمان با اتخاذ ادبیات خاص، قائل به حمایت متعصبانه از برجام هستند.
تکرار همگون و یکدست «ایران ناقض برجام است» توسط مقامات آمریکایی ناشی از یک راهبرد چند وجهی است که دولتمردان برای گرفتار نشدن در این راهبرد باید از اعلام رضایت نسبت به اجرای برجام توسط آمریکاییها صرفنظر کرده و بهدنبال مستند کردن نقض برجام با استفاده از ابزارهای حقوق بینالملل باشند که مهمترین آن طرح دعوا در مراجع چهارگانه حل و فصل اختلافات مندرج در برجام است؛ اگر چه خروجی اعتراض مکتوب ایران به نقض برجام در این مراجع به مکانیسم ماشه ختم خواهد شد، اما برای افزایش هزینههای آمریکا ضروری به نظر میرسد.
راهبرد دونالد ترامپ پاره کردن برجام یا خروج یکطرفه از آن نخواهد بود بلکه مجموعه اقداماتی را مورد توجه قرار خواهد داد که بر اساس آن ایران به کف خواستههای خود دست نیابد؛ بدین معنا که با «نقض متعدد برجام» و با ایجاد «حلقه تحریم، تهدید و تحقیر» زمینه «بازنگاری برجام» و حتی کشاندن ایران به میز مذاکرات غیرهستهیی را نیز فراهم کند و چنانچه ایران به «بازنگری» رضایت ندهد، با معرفی ایران بهعنوان ناقض برجام و با استفاده از ماده 37 (مشهور به مکانیسم ماشه) قطعنامههای گذشته را احیا و تحریمهای ضدایرانی را توسعه دهد.
تکرار اظهارات همگون آمریکاییها درباره برجام با دو هدف «بازگرداندن ایران به میز مذاکرات ـ معرفی ایران بهعنوان ناقض برجام» صورت میگیرد که اعلام رضایت طرف ایرانی از برجام میتواند به هموارسازی مسیر دوگانه مورد نظر آمریکاییها بینجامد.
درخواستهای مستمر ترامپ و دولتمردان آمریکا برای توسعه بازرسیهای آژانس و تعمیم آن به سایتهای نظامی نیز دقیقاً در جهت معرفی کردن ایران بهعنوان ناقض برجام و در راستای اهداف دوگانه این کشور میباشد.
جوان: حفظ یکجانبه برجام، مصلحت یا خسارت محض
آمریکاییها در حالی این روزها سرگرم تعیین استراتژی خود برای نقض برجام هستند که در داخل، مقامات کشورمان دیدگاهی برخلاف آمریکاییها دارند. دیدگاهی که بهدنبال حفظ برجام به هر قیمتی است.
روحانی سپس ضمن تلاش برای حفظ یک سویه برجام بهرغم سنگاندازیهای آمریکا، مدعی شد که «ملت ایران در چارچوب برجام ثابت کرد دروغ نگفته و نخواهد گفت و همواره بر عهد خود پایبند است. خارج شدن از برجام بهمعنای زیرپا گذاشتن تعهد روشن سیاسی یک دولت است و برای کسی افتخار نیست. ایرانیان در طول تاریخ و بر اساس آموزههای دین و فرهنگشان همواره بر عهد خود استوار بودهاند
این گفتههای رئیسجمهور آن هم در آمریکا در حالی است که هنوز امضای ترامپ بر پای تحریمهای شدید ایران که از آن بهعنوان مادر تحریمها یاد میشود، خشک نشده و علاوه بر آن تحرکات برای تصویب نهایی طرح تحریم فروش هواپیما به ایران در سنای آمریکا ادامه دارد. اتفاقی که قطعاً ناقض روح و جسم برجام است.
استراتژی روحانی به کدام سو است؟
اما سخن گفتن روحانی از زنده ماندن برجام و تأکید بر اجرای یک سویه توافقات با اتکا به اروپا، در حالی است که نگاهی به ساختار برجام و همچنین نفوذ شدید آمریکا در جامعه جهانی نشان میدهد که کشورهای اروپایی بهشدت تحت فشار ایالات متحده هستند و سیاستهای آنها تا حد بالایی نشئت گرفته از اقدامات ایالات متحده آمریکا است. بهنحوی که اگر روزی شاهد خروج آمریکا از برجام باشیم، عملاً میتوان گفت که اروپاییها دیگر نقشی در برجام نخواهند داشت و توافق هستهیی عملاً به یک توافق بیهویت تبدیل خواهد شد. مؤید این ادعا را میتوان در فشارهای روزگار تحریمها جستوجو کرد که اگر چه بخشهای بزرگی از اقتصاد ایران تحت قوانین تحریمی اروپا قرار نداشتند اما بانکها و شرکتهای اروپایی از بیم ایالات متحده حاضر به همکاری با کشورمان نبودند.
اذعان به اوضاع وخیم اقتصادی در روزنامههای باند روحانی از صفحات اول تا مقالات مهم به چشم میخورند. اعترافاتی که پیش از این روزنامههای باند رقیب در مورد آن نوشته بودند اینها ترفندهای دولت روحانی برای زدن زیر قولهایش است.
شرق: صدای معلمان
در ساختار آموزشوپرورش، با وجود محوربودن نقش معلم در تعلیم و تربیت فرزندان و حضور فراگیر و همهجانبه و مؤثر آنان در عرصههای مختلف اجتماعی، در فرایند تصمیمسازی و تصمیمگیری آموزشوپرورش غایبان بزرگ محسوب میشوند و بالطبع صدای آنان که صدای رسای تعلیم و تربیت جامعه است، هیچگاه بهدرستی شنیده نشده و نمیشود.
اینک در حق معلمان در آموزشوپرورش یک کمتوجهی جاری است. معلمان انسانهای نهچندان فعال در نظام برنامهریزی و تصمیمسازی آموزشوپرورش هستند. سالهاست که مدیریت آموزشوپرورش بهدنبال اجرای سند تحول در آموزشوپرورش است؛ اما اتفاق مهمی نمیافتد.
آرمان: فرزندان فقرا همچنان فقیر میمانند
ایران در حال حاضر 10تا 12میلیوننفر فقیر دارد و هماکنون 5/1دهک جامعه در فقر مطلق بهسر میبرند. اگر فقر را بر اساس سطح رفاه مردم در نظر بگیریم و آن را بالاتر ببریم، این عدد خیلیبیشتر خواهد شد. بر اساس بالابردن سطح رفاه جامعه این عدد را میتوان به 16یا 20میلیون نفر افزایش داد.
فقر ارتباط مستقیمی با اشتغال دارد. رشد بیکاری منجر به رشد فقر در جامعه میشود. عوامل دیگری نیز در زمینه فقر دخل و تصرف دارند که از جمله این عوامل میتوان به دستمزدهای پایین در ایران اشاره کرد.
در ایران نظامیکپارچه حمایت اجتماعی وجود ندارد تا حداقلهای رشد انسانی را برای گروههای محروم و پایین جامعه فراهم کند. باید به این موضوع اشاره کرد که تعداد زیادی از افرادی که در خانوادههای فقیر زاده میشوند، همچنان فقیر خواهند ماند. سازوکارهایی که با درنظرگرفتن نظام اقتصادی و اجتماعی باید طراحی و تعبیه شود تا میزان فقر در جامعه کاهش یابد، ایجاد نشده است. عواملی مانند کار، دسترسی به خدماتآموزشی و سلامترایگان از جمله مواردی است که از مردم دریغ شده است
آرمان: درآمد سرانه ایران، کمتر از کرهشمالی!
یک اقتصاددان با بیان اینکه در زمان انقلاب، درآمد سرانه ایران، کرهشمالی و ترکیه در یک حد و اندازه قرار داشت، اما بعد از گذشت ۴۰سال، کرهشمالی و ترکیه در وضعیت بهتری قرار گرفتهاند، اقتصاد ایران را درگیر با مشکلات مختلف توصیف کرد.
در روزنامههای باند خامنهای هم ادعاهای اقتصادی دولت روحانی به چالش کشیده شده است:
وطن امروز: کدام فقر مطلق قرار است ریشهکن شود؟
با توجه به نبود تعریف دقیقی از فقرمطلق، هر دولتی بهزعم خود و با تعاریف مختلف و گاه سلیقهای به بررسی و تبیین این واژه میپردازد. بهعنوان مثال سهم کالایی مانند مسکن در محاسبه و تعیین فقر مطلق در حالی بسیار ناچیز است که سهم این کالا در سبد هزینه خانوارهای شهری چیزی حدود 30تا 50درصد است. فارغ از ایرادات محاسبه میزان فقر مطلق، مواردی چون تفاوت در هزینههای زندگی در مناطق مختلف شهری و روستایی محاسبه این شاخص را پیچیده و گاه غیرممکن کرده است. سؤال اساسی این است: دولت دوازدهم قرار است بر اساس کدام تعریف از فقر مطلق، آن را تا پایان سال 1400ریشهکن کند... سؤال این است: طرح دولت دوازدهم برای ریشهکن کردن فقر مطلق بر چه مبنایی است؟ و اگر قرار است مانند گذشته و صرفاً با سیاستهای حمایتی غیرپایدار و مقطعی مانند پرداخت یارانههای نقدی و حتی افزایش مستمری افراد تحت پوشش نهادهای حمایتی و... به این هدف رسید و به قول معروف «بدون آموزش ماهیگیری فقط ماهی داد» طبیعتاً ریشهکن کردن فقر مطلق تا پایان سال 1400دور از دسترس نیست کما اینکه این اتفاق در گذشته نیز (روی کاغذ) رخ داده است اما با افزایش نرخ ارز و نرخ تورم افراد خارج شده از کانال فقر مطلق مجدداً به این کانال بازمیگردند.
در خاتمه باید پذیرفت ریشهکنی فقر حداقل در قالب و تعریف فقر مطلق نیز نیازمند اقداماتی پایهیی و اصلاح ساختارهای موجود و بسترهای لازم است. اقدامی که حداقل در 4سال گذشته در دولت یازدهم هیچ نشانهای از تحقق آن در رفتار و اعمال دولتمردان مشاهده نشده است.
حمایت: سرمقاله: آمار بیکاری و راهکارهای رفع آن
آنچه در حال حاضر گریبان اقتصاد کشور را گرفته و باعث معضلات بسیاری از جمله بیکاری شده است را باید در «عدم برنامهریزی دقیق» (نکتهای که وزیر محترم کار اخیراً به آن اذعان کردند) و «سیاستهای جذب سرمایه» دانست.
بخش زیادی از اعداد و ارقام آماری ارائهشده از سوی دستگاههای ذیربط، با واقعیتهای موجود معیشتی و اقتصادی مردم تطابق ندارد.
آفتاب یزد: سفر دیپلوماتیک معقول به جای تحمیل هزینه به نظام
ابتکار: روحانی: برجام در تاریخ سیاسی منطقه و جهان همواره زنده خواهد بود
اطلاعات: روحانی در گفتگو با سی.ان.ان: تنها نتیجه خروج از برجام، بیاعتباری است
جمهوری اسلامی: خروج احتمالی آمریکا از برجام هزینه زیادی برای آنها دارد
در روزنامههای باند ولیفقیه ارتجاع هم حمله به روحانی و برجام و خط و نشان برای نتایج سفرش به نیویورک مهمترین عنوانها و مقالات را به خودش اختصاص داده:
جوان: حفظ یک جانبه برجام مصلحت یا خسارت؟
جوان: به مرگ برجام گرفتهاند به تب راضی شویم
کیهان: سوغات سفر وعده نباشد با شیطان بزرگ اتمامحجت کنید
کیهان: امیراحمدی: برجام نتیجه عکس داد، به جای لغو تحریمها آمریکا را طلبکار کرد
کیهان: شرکت فرودگاههای ایران: پابرجایی تحریمها مانع جذب سرمایهگذار خارجی شده است
وطن امروز: امید دنبال تیلرسون... بانیان برجام در ایران امیدشان به رکس تیلرسون، وزیر خارجه آمریکا است.
در روزنامههای باند روحانی و شرکا اذعان ناکارآمدی و فقر و سرکوب در صفحات اول حکایت از عمق بحرانهایی که گریبان نظام را گرفتهاند دارد:
آرمان: تحجر و سختگیری مردم را دورو میکند – 10سال بعد به فیلتر بودن فیسبوک میخندیم - تحصیلکردگان روی دست جامعه ماندهاند
آرمان: در آمد سرانه ایران، کمتر از کره شمالی!
آرمان: فرزندان فقرا همچنان فقیر میمانند
آرمان: با دانشجویان برخورد امنیتی نکنیم
آفتاب یزد: اظهارات یک عضو شورای شهر: هنوز متوجه ساختار مالی شهرداری نشدهایم
ابرار: معضل بیکاری از شعار انتخاباتی تا عمل؛ ربیعی: در بهترین حالت سالی 400هزار شغل میتوانیم تولید کنیم
اعتماد: مشکلات و مسائل سوخت بران سیستان و بلوچستان؛ اینک رنج سوخت بران
اطلاعات: رشد نا متوازن دانشگاهها و افزایش فارغالتحصیلان بیکار چالش مهم کشور است
امتیاز: وزیر تعاون، کار و امور اجتماعی: ۳میلیون و ۴۰۰هزاربیکار داریم
روزنامههای باند رقیب هم به گوشههایی از بحرانهای اجتماعی- اقتصادی اعتراف کردهاند:
جوان: وام 14میلیاردی به ژنهای برتر برای «تجارت» یا «بازی»
کلید: قاضی مغیسه: 200میلیارد از اموال بیت المال در اختیار افرادی در داخل کشور است
کیهان: مرکز آمار: در ۳ماه یک میلیون شغل ایجاد کردیم – وزیر کار: سالانه حداکثر 400هزار شغل ایجاد میشود!
روزنامههای باند خامنهای در دعوای باندی به یک نمونه از چپاول از طریق خاص اذعان کردهاند:
جوان: کشف ویرگول دولتی نجومیساز!... یک ویرگول که کمی با یک نقطه متفاوت است و یا اگر نقطه را مانند یک کشمش فرض کنیم، ویرگول شبیه یک کشمش سوکدار میشود، در متن قانون بودجه سال 96 کشور «نفوذ» کرده و درست جایی نشسته که قادر است چندین هزار میلیارد تومان خرج بیشتر برای ملت بتراشد و حقوق مادامالعمر برای مسئولان و نمایندگان مجلس ایجاد کند.
اگر در متن قانون، عبارت به این شکل باشد که «حقوق، ثابت بماند» یعنی ویرگول بین «حقوق» و «ثابت» قرار بگیرد، مشمول کسر کسور نمیشود اما اگر ویرگول پس از «ثابت» بنشیند و آن عبارت به «حقوق ثابت» تغییر کند، مشمول کسر کسور شده و برای صندوقهای بازنشستگی بار مالی سنگینی ایجاد میکند و دامنه حقوقبگیران نیز زیادتر خواهد شد. ویراستاران در کلاسهای درس ویراستاری معمولاً از این مثال استفاده میکنند که جابهجایی مکان ویرگول در عبارت «بخشش، لازم نیست اعدامش کنید!» و «بخشش لازم نیست، اعدامش کنید!» دو نتیجه مرگ یا زندگی دارد. حالا ویرگول قانون بودجه 96 «ناگهان» در جایی نشسته که یک عدهیی با آن تا آخر عمر حقوق میگیرند
روزنامههای باند ولیفقیه ارتجاع همچنان نسبت به چشمانداز برجام ابراز نگرانی کرده و به باند رقیب حمله کردهاند:
کیهان: سوغات سفر وعده نباشد /با شیطان بزرگ اتمامحجت کنید
اظهاراتی همچون «آمریکا قول داد به وعدههای قبلی خود عمل کند!» تنها و تنها به گستاخی بیشتر طرف مقابل منجر خواهد شد. رئیسجمهور محترم و اعضای دستگاه دیپلوماسی این سفر را فرصتی برای اتمامحجت با شیطان بزرگ قرار دهند... اکنون حدود 26ماه از امضای برجام و حدود 20ماه از آغاز اجرای تعهدات 1+5ذیل برجام میگذرد... نه تنها تحریمها لغو نشد، بلکه با تصویب طرحهایی همچون «سیاه چاله تحریم» زیرساخت تحریمهای جدید نیز طراحی شده است!
سفر نیویورک فرصتی مهم برای بیان حقانیت جمهوری اسلامی و تشریح عهدشکنی و کینهتوزیهای شیطان بزرگ است. متأسفانه در سفرهای قبلی آقای روحانی، چنین رویکردی مشاهده نشده است... رئیسجمهور در سال گذشته، پس از بازگشت از سفر نیویورک در جمع خبرنگاران گفت: «آمریکا قول داد به وعدههای قبلی خود عمل کند!». این اظهارنظر تأملبرانگیز این سؤال را در افکار عمومی ایجاد کرد که آمریکا که به تعهدات مکتوب و وعدههای امضا شده خود عمل نکرده است بر اساس کدامین معیار و مبنا و الزامی به قول شفاهی خود پایبند خواهد بود؟!
متأسفانه یکی از علتهای اصلی افزایش تحریمها در پسابرجام، واکنش منفعلانه دولت در مقابل گستاخی آمریکاست. فقدان واکنش متقابل مقامات آمریکایی را به این نتیجه رسانده که اگر برجام به هر طریقی نقض شود، حتی با کمترین واکنش عملی نیز از سوی دولت آقای روحانی مواجه نخواهد شد.
اظهاراتی همچون «حتی در صورت خروج آمریکا از برجام، به تعهدات خود در برجام پایبند میمانیم»، «اروپاییها به ما گفتهاند حتی اگر آمریکا از برجام خارج شود، به برجام ادامه خواهند داد»، یا اظهارنظر آقای روحانی پیش از سفر به نیویورک که گفت: «کشورهای مخالف برجام اگر اخلاق بدشان را کنار بگذارند میتوانند کنار سفره برجام باشند»، ارسال پالس غلط به طرف بدعهد و گستاختر کردن او به عهدشکنی بیشتر است.
پیام توئیتری، فشار ایمیلی، گلایه محترمانه و در نهایت توجیه عهدشکنی خلاصه واکنشهای دولت به عهدشکنیهای آمریکا در پسابرجام است. واکنشهای ضعیفی که فصل تازهیی از فشار و چالش را برای ما ایجاد کرد... جریان غربگرای داخلی بهصورت برنامهریزیشده و هدفمند در پی بزک دشمنان ملت ایران و مخفی کردن چهره کریه شیطان بزرگ است و به بهانههای مختلف تلاش میکند تا بر بدعهدیها و خیانتهای آمریکا سرپوش بگذارد و دشمنان این ملت را افرادی مطمئن و قابل اعتماد جلوه دهد... آنچه از رفتار امروز دولتمردان آمریکا دریافت میشود، گستاخی و وقاحت بهدلیل کوتاهی و عقبنشینی پیدرپی دولتمردان و برخی دیگر از مسئولان ماست.
چاره کار، واکنش صریح و قاطعانه است. اظهاراتی همچون «آمریکا قول داد به وعدههای قبلی خود عمل کند!» تنها و تنها به گستاخی بیشتر طرف مقابل منجر خواهد شد و راه جبران را سختتر خواهد کرد.
جوان: فهرست بلند اهداف نظام سلطه برای مقابله با اقتدار دفاعی ایران، در امتداد اعمال تحریمهای فلجکننده اقتصادی علیه مردم ایران و اعلام صریح سیاست تغییر و براندازی نظام ایران، راهبرد چند وجهی نظام سلطه است
اصرار بیش از حد بر گفتمان پایبندی به برجام از سوی ایران، این پیام را به طرف مقابل منتقل میکند که ایران در موضع ضعف قرار دارد. این در حالی است که روند تشدید تحریمهای آمریکاییها در ماههای اخیر، عملاً هزینههای ایران در پذیرش برجام را روز به روز افزایش میدهد...
جوان: به مرگ برجام گرفتهاند، به تب راضی شویم
اعلام نارضایتی کنونی آمریکا از مفاد برجام ناشی از یک «رویکرد واحد و منسجم» است و چنانچه اعلام رضایت طرف ایرانی از برجام استمرار داشته باشد تا واسط ماه اکتبر (که قرار است سومین گزارش دولت ترامپ در مورد پایبندی ایران به برجام مکتوب شود) شاهد برداشته شدن گامهایی از سوی آمریکاییها خواهیم بود که نتیجه آن فروپاشی برجام و شیفت دادن هزینههای ناشی از آن به سمت ایران خواهد بود.
موضعگیری مقامات رسمی آمریکا و ایران در گرماگرم برگزاری هفتاد و دومین نشست سالیانه مجمع عمومی سازمان ملل نیز نمایانگر نگاه متفاوت دو کشور به مقوله برجام است بهگونهیی که آمریکاییها تلاش میکنند با اعتماد نفس ایران را حداقل ناقض روح برجام معرفی کرده و در مقابل دولتمردان کشورمان با اتخاذ ادبیات خاص، قائل به حمایت متعصبانه از برجام هستند.
تکرار همگون و یکدست «ایران ناقض برجام است» توسط مقامات آمریکایی ناشی از یک راهبرد چند وجهی است که دولتمردان برای گرفتار نشدن در این راهبرد باید از اعلام رضایت نسبت به اجرای برجام توسط آمریکاییها صرفنظر کرده و بهدنبال مستند کردن نقض برجام با استفاده از ابزارهای حقوق بینالملل باشند که مهمترین آن طرح دعوا در مراجع چهارگانه حل و فصل اختلافات مندرج در برجام است؛ اگر چه خروجی اعتراض مکتوب ایران به نقض برجام در این مراجع به مکانیسم ماشه ختم خواهد شد، اما برای افزایش هزینههای آمریکا ضروری به نظر میرسد.
راهبرد دونالد ترامپ پاره کردن برجام یا خروج یکطرفه از آن نخواهد بود بلکه مجموعه اقداماتی را مورد توجه قرار خواهد داد که بر اساس آن ایران به کف خواستههای خود دست نیابد؛ بدین معنا که با «نقض متعدد برجام» و با ایجاد «حلقه تحریم، تهدید و تحقیر» زمینه «بازنگاری برجام» و حتی کشاندن ایران به میز مذاکرات غیرهستهیی را نیز فراهم کند و چنانچه ایران به «بازنگری» رضایت ندهد، با معرفی ایران بهعنوان ناقض برجام و با استفاده از ماده 37 (مشهور به مکانیسم ماشه) قطعنامههای گذشته را احیا و تحریمهای ضدایرانی را توسعه دهد.
تکرار اظهارات همگون آمریکاییها درباره برجام با دو هدف «بازگرداندن ایران به میز مذاکرات ـ معرفی ایران بهعنوان ناقض برجام» صورت میگیرد که اعلام رضایت طرف ایرانی از برجام میتواند به هموارسازی مسیر دوگانه مورد نظر آمریکاییها بینجامد.
درخواستهای مستمر ترامپ و دولتمردان آمریکا برای توسعه بازرسیهای آژانس و تعمیم آن به سایتهای نظامی نیز دقیقاً در جهت معرفی کردن ایران بهعنوان ناقض برجام و در راستای اهداف دوگانه این کشور میباشد.
جوان: حفظ یکجانبه برجام، مصلحت یا خسارت محض
آمریکاییها در حالی این روزها سرگرم تعیین استراتژی خود برای نقض برجام هستند که در داخل، مقامات کشورمان دیدگاهی برخلاف آمریکاییها دارند. دیدگاهی که بهدنبال حفظ برجام به هر قیمتی است.
روحانی سپس ضمن تلاش برای حفظ یک سویه برجام بهرغم سنگاندازیهای آمریکا، مدعی شد که «ملت ایران در چارچوب برجام ثابت کرد دروغ نگفته و نخواهد گفت و همواره بر عهد خود پایبند است. خارج شدن از برجام بهمعنای زیرپا گذاشتن تعهد روشن سیاسی یک دولت است و برای کسی افتخار نیست. ایرانیان در طول تاریخ و بر اساس آموزههای دین و فرهنگشان همواره بر عهد خود استوار بودهاند
این گفتههای رئیسجمهور آن هم در آمریکا در حالی است که هنوز امضای ترامپ بر پای تحریمهای شدید ایران که از آن بهعنوان مادر تحریمها یاد میشود، خشک نشده و علاوه بر آن تحرکات برای تصویب نهایی طرح تحریم فروش هواپیما به ایران در سنای آمریکا ادامه دارد. اتفاقی که قطعاً ناقض روح و جسم برجام است.
استراتژی روحانی به کدام سو است؟
اما سخن گفتن روحانی از زنده ماندن برجام و تأکید بر اجرای یک سویه توافقات با اتکا به اروپا، در حالی است که نگاهی به ساختار برجام و همچنین نفوذ شدید آمریکا در جامعه جهانی نشان میدهد که کشورهای اروپایی بهشدت تحت فشار ایالات متحده هستند و سیاستهای آنها تا حد بالایی نشئت گرفته از اقدامات ایالات متحده آمریکا است. بهنحوی که اگر روزی شاهد خروج آمریکا از برجام باشیم، عملاً میتوان گفت که اروپاییها دیگر نقشی در برجام نخواهند داشت و توافق هستهیی عملاً به یک توافق بیهویت تبدیل خواهد شد. مؤید این ادعا را میتوان در فشارهای روزگار تحریمها جستوجو کرد که اگر چه بخشهای بزرگی از اقتصاد ایران تحت قوانین تحریمی اروپا قرار نداشتند اما بانکها و شرکتهای اروپایی از بیم ایالات متحده حاضر به همکاری با کشورمان نبودند.
اذعان به اوضاع وخیم اقتصادی در روزنامههای باند روحانی از صفحات اول تا مقالات مهم به چشم میخورند. اعترافاتی که پیش از این روزنامههای باند رقیب در مورد آن نوشته بودند اینها ترفندهای دولت روحانی برای زدن زیر قولهایش است.
شرق: صدای معلمان
در ساختار آموزشوپرورش، با وجود محوربودن نقش معلم در تعلیم و تربیت فرزندان و حضور فراگیر و همهجانبه و مؤثر آنان در عرصههای مختلف اجتماعی، در فرایند تصمیمسازی و تصمیمگیری آموزشوپرورش غایبان بزرگ محسوب میشوند و بالطبع صدای آنان که صدای رسای تعلیم و تربیت جامعه است، هیچگاه بهدرستی شنیده نشده و نمیشود.
اینک در حق معلمان در آموزشوپرورش یک کمتوجهی جاری است. معلمان انسانهای نهچندان فعال در نظام برنامهریزی و تصمیمسازی آموزشوپرورش هستند. سالهاست که مدیریت آموزشوپرورش بهدنبال اجرای سند تحول در آموزشوپرورش است؛ اما اتفاق مهمی نمیافتد.
آرمان: فرزندان فقرا همچنان فقیر میمانند
ایران در حال حاضر 10تا 12میلیوننفر فقیر دارد و هماکنون 5/1دهک جامعه در فقر مطلق بهسر میبرند. اگر فقر را بر اساس سطح رفاه مردم در نظر بگیریم و آن را بالاتر ببریم، این عدد خیلیبیشتر خواهد شد. بر اساس بالابردن سطح رفاه جامعه این عدد را میتوان به 16یا 20میلیون نفر افزایش داد.
فقر ارتباط مستقیمی با اشتغال دارد. رشد بیکاری منجر به رشد فقر در جامعه میشود. عوامل دیگری نیز در زمینه فقر دخل و تصرف دارند که از جمله این عوامل میتوان به دستمزدهای پایین در ایران اشاره کرد.
در ایران نظامیکپارچه حمایت اجتماعی وجود ندارد تا حداقلهای رشد انسانی را برای گروههای محروم و پایین جامعه فراهم کند. باید به این موضوع اشاره کرد که تعداد زیادی از افرادی که در خانوادههای فقیر زاده میشوند، همچنان فقیر خواهند ماند. سازوکارهایی که با درنظرگرفتن نظام اقتصادی و اجتماعی باید طراحی و تعبیه شود تا میزان فقر در جامعه کاهش یابد، ایجاد نشده است. عواملی مانند کار، دسترسی به خدماتآموزشی و سلامترایگان از جمله مواردی است که از مردم دریغ شده است
آرمان: درآمد سرانه ایران، کمتر از کرهشمالی!
یک اقتصاددان با بیان اینکه در زمان انقلاب، درآمد سرانه ایران، کرهشمالی و ترکیه در یک حد و اندازه قرار داشت، اما بعد از گذشت ۴۰سال، کرهشمالی و ترکیه در وضعیت بهتری قرار گرفتهاند، اقتصاد ایران را درگیر با مشکلات مختلف توصیف کرد.
در روزنامههای باند خامنهای هم ادعاهای اقتصادی دولت روحانی به چالش کشیده شده است:
وطن امروز: کدام فقر مطلق قرار است ریشهکن شود؟
با توجه به نبود تعریف دقیقی از فقرمطلق، هر دولتی بهزعم خود و با تعاریف مختلف و گاه سلیقهای به بررسی و تبیین این واژه میپردازد. بهعنوان مثال سهم کالایی مانند مسکن در محاسبه و تعیین فقر مطلق در حالی بسیار ناچیز است که سهم این کالا در سبد هزینه خانوارهای شهری چیزی حدود 30تا 50درصد است. فارغ از ایرادات محاسبه میزان فقر مطلق، مواردی چون تفاوت در هزینههای زندگی در مناطق مختلف شهری و روستایی محاسبه این شاخص را پیچیده و گاه غیرممکن کرده است. سؤال اساسی این است: دولت دوازدهم قرار است بر اساس کدام تعریف از فقر مطلق، آن را تا پایان سال 1400ریشهکن کند... سؤال این است: طرح دولت دوازدهم برای ریشهکن کردن فقر مطلق بر چه مبنایی است؟ و اگر قرار است مانند گذشته و صرفاً با سیاستهای حمایتی غیرپایدار و مقطعی مانند پرداخت یارانههای نقدی و حتی افزایش مستمری افراد تحت پوشش نهادهای حمایتی و... به این هدف رسید و به قول معروف «بدون آموزش ماهیگیری فقط ماهی داد» طبیعتاً ریشهکن کردن فقر مطلق تا پایان سال 1400دور از دسترس نیست کما اینکه این اتفاق در گذشته نیز (روی کاغذ) رخ داده است اما با افزایش نرخ ارز و نرخ تورم افراد خارج شده از کانال فقر مطلق مجدداً به این کانال بازمیگردند.
در خاتمه باید پذیرفت ریشهکنی فقر حداقل در قالب و تعریف فقر مطلق نیز نیازمند اقداماتی پایهیی و اصلاح ساختارهای موجود و بسترهای لازم است. اقدامی که حداقل در 4سال گذشته در دولت یازدهم هیچ نشانهای از تحقق آن در رفتار و اعمال دولتمردان مشاهده نشده است.
حمایت: سرمقاله: آمار بیکاری و راهکارهای رفع آن
آنچه در حال حاضر گریبان اقتصاد کشور را گرفته و باعث معضلات بسیاری از جمله بیکاری شده است را باید در «عدم برنامهریزی دقیق» (نکتهای که وزیر محترم کار اخیراً به آن اذعان کردند) و «سیاستهای جذب سرمایه» دانست.
بخش زیادی از اعداد و ارقام آماری ارائهشده از سوی دستگاههای ذیربط، با واقعیتهای موجود معیشتی و اقتصادی مردم تطابق ندارد.