خامنهای روز پنجشنبه ۲۱فروردین، پس از یک غیبت ۱۸روزه، بهبهانهٔ نیمه شعبان در تلویزیون رژیم ظاهر شد. او در یک روضهخوانی مطول، نه به آتشی که سراسر کشور را فراگرفته و قربانیان بیشمار کرونا اشاره کرد و نه یک کلمه به مردم داغدار تسلیت گفت و نه حتی یک ابراز تأسف خشک و خالی از این همه مصیبت، از بیماری و فقر و نداری و اضطراب مرگ بر سر میلیونها ایرانی آوار کرده بر زبان راند. در عوض تا توانست تلاش کرد این فاجعهٔ هولناک انسانی را که داغترین کانون آن در میهن ستمزدهٔ ماست، کماهمیت و عادی جلوه دهد.
خامنهای در این مورد گفت: «این مشکل در مقایسه با بسیاری از مشکلات، چیز کوچکی بهحساب میآید در دو جنگ بزرگ جهانی ۱۰میلیون کشته شدند و در قضیهٔ کرونا گفته میشود یک میلیون و چقدر در دنیا، کشته شدهاند. ولیفقیه ارتجاع که یا از سر نادانی یا از فرط آشفتگی ذهنی، هر دو آمار را مغلوط گفت، از ترس هو شدن در فضای مجازی و در دنیا بلافاصله خودش مجدداً بهصحنه آمد و بهطور بیسابقهای اعتراف کرد اشتباه کرده و آمار درگذشتگان کرونا را تصحیح کرد؛ اما بههرحال نشان داد در نظر او بیش از یکم میلیون کشته، عددی محسوب نمیشود.
حرف اصلی خامنهای
اما حرف اصلی خلیفهٔ ارتجاع، تأکید بر طرح جنایتکارانهٔ لغو قرنطینهٔ نیمبند و فرستادن مردم بهمسلخ کرونا، تحت عنوان کار و تولید بود. خامنهای گفت: «جهش تولید حیاتی است برای کشور؛ ما بایستی به هر قیمتی هست مسألهٔ تولید را دنبال کنیم». عبارت «به هر قیمتی» معنی مشخص خودش را دارد. خامنهای در جای دیگری از سخنانش، با تأکید بر اولویت حفظ نظام در برابر حفظ جان مردم، گفت: «مسألهٔ کرونا ما را از توطئهٔ دشمنان که با اصل نظام اسلامی است غافل نکند». خامنهای به این ترتیب هراس خود را از پیامدهای بحران کرونا نشان داد.
ولیفقیه ارتجاع سپس برای تضمین پیشبرد این خط جنایتکارانه، با ۳بار «باید» بر اجرای دستورات ستاد کرونا تأکید نمود و گفت: «البتّه این باید ادامه پیدا کند؛ این نظم عمومی بایستی وجود داشته باشد، باید تصمیمهای ستاد ملّی [مبارزه با کرونا] جدّی گرفته بشود».
خامنهای با بیان حکایات سخیفی از واکنش جوامع غربی در بحران کرونا و از مقایسهٔ آن با شرایط ایران، نتیجه گرفت که وضع ما خیلی بهتر است.
تأیید آمار و ارقام جعلی
خامنهای، آمار و ارقام جعلی ارائه شده توسط دولت روحانی را هم مورد تأیید قرار داد و گفت: «در مورد آمارها و اقدامات خوب حرف زیاد زده شده و صدا و سیما هم خوب عمل کرده».
خلیفهٔ ارتجاع از هر گونه تعهدی برای کمک به مردم محروم و مصیبتزده، شانه خالی کرد؛ همان کسانی که او با ریختن اشک تمساح برایشان اذعان کرد که «زندگیشان بهسختی میگذرد» اما قول کمترین کمکی از محل صدها میلیارد دلار اموال بهسرقت رفته مردم ایران را به آنها نداد. ثروت عظیمی که در کارتلهای اقتصادی تحت کنترل خودش انباشته شده است. او در عوض، با تعریف و تمجید از کمکهای مردمی بهبیماران و نیازمندان، این وظیفه را بهدوش خود مردم انداخت و تنها توصیهاش این بود که در این شرایط، باید امید و انتظار فرج داشت و کلی در این باره روضهخوانی کرد.
اظهارات خامنهای و بهصحنه آمدن او، بیانگر این است که مشابه قضیهٔ افزایش قیمت بنزین، در مورد لغو قرنطینهٔ نیمبند و بهسر کار فرستادن مردم، در درون رژیم حرف و حدیث و ابراز مخالفت زیاد است، تا آنجا که او ناچار شده برای خاتمه دادن بهاین مخالفتها و اعتراضات، مداخله کند. اما آیا این دخالت و این اظهارات میتواند به بحران درونی رژیم حول این مسأله پایان دهد؟ یا ورود خامنهای به این دعوا، موقعیت ضعیف ولیفقیه در داخل خود رژیم را بیشازپیش مورد تضعیف و فرسایش قرار میدهد و از فردا هر ابراز مخالفتی با لغو قرنطینه و سیاست و عملکرد رژیم در قبال کرونا، که ناگزیر ادامه خواهد یافت، مستقیماً بهخود خامنهای اصابت میکند و او و رژیمش را بیشازپیش متزلزل میسازد.
۲واقعیت در سخنان خامنهای
بههرحال، سخنان خامنهای ۲واقعیت را بیشازپیش روشن کرد، واقعیت اول، بنبست لاینحل و دوراهی مرگباری که گاه با عبارت «دوگانهٔ نان و جان» یا «دوگانهٔ جان و امنیت» بیان میشود و یکی از اعضای مجلس ارتجاع آن را با عبارت آشنای «مرگ یا خودکشی از ترس مرگ» بیان کرد. واقعیت دوم اینکه جان مردم برای ولیفقیه جنایتکار و نظامش هیچ ارزشی ندارد؛ تنها دغدغه او حفظ رژیم ولایت فقیه، «به هر قیمتی که هست» میباشد.
اما آیا خلیفهٔ ارتجاع، به قیمت آتش کشیدن به جان و هستی میلیونها تن از مردم ایران میتواند برای خودش فرصت بقا بخرد؟
رهبر مقاومت مسعود رجوی به این سؤال اینگونه جواب داده است:
«خلیفهٔ ارتجاع میگوید ”جهش تولید“ برای رژیم حیاتی است و بر آنست تا ”به هر قیمتی که هست، مسأله تولید“ را دنبال کند. قیمت، بهکام مرگ فرستادن امواج انسانی مانند جنگ ضدمیهنی است. تولید و اقتصاد بهانه است هدف حفظ نظام از خطر قیام و سرنگونی است. میخواهد کرونا را در خدمت بقا و ضد سرنگونی بهکار بگیرد. اما رژیم ولایت جان بهدر نخواهد برد. اکنون بسیاری از مردم با نان خشک و آب ارتزاق میکنند.
ارتش گرسنگان، پیش بهسوی شورش و قیام!».