بالاگرفتن بحران در بستر حذف و تصفیه
خامنهای در اظهارات روز چهارشنبهٔ خود با حمایت قاطع از شورای نگهبان نشان داد که عزم خود را برای یک جراحی که سوژههایش عناصر باند مغلوب هستند، جزم کرده است. این جراحی همانگونه که انتظار میرفت، بحران درونی رژیم را تشدید کرده است؛ و طبعاً کشمکشهای درونی بیشتری را دامن خواهد زد.
موقعیت لرزان ولایت
واکنش زود هنگام روحانی در این زمینه مؤید همین تشدید بحران است. روشن است آنچه روحانی را بیشتر وادار میکند که درست ساعاتی پس از موضعگیری خامنهای به صحنه بیاید و بگوید «این مردمند که باید انتخاب کنند»، همان موقعیت ضعیف ولیفقیه است؛ این موقعیت بعد از قیام آبان بهشدت تنزل کرده است.
روحانی در سخنانش گفت: «ولایت خداوند برای این است که مردم را از تاریکی برهاند و نور و روشنایی را در مسیر راه مردم قرار دهد»؛ و سپس با طعنهٔ آشکار به خامنهای اضافه کرد: «یکی از مشکلات جامعه امروز ما هم این است که برخی فکر میکنند بالاتر از نور وظیفه دیگری هم برعهده ماست» (انتخاب ۱۷بهمن ۹۸)
جراحی پر هزینه
واکنش سریع و صریح روحانی نسبت به اظهارات خامنهای همچنین بیانگر این واقعیت است که جراحی مورد نظر خامنهای در فضایی آرام صورت نخواهد گرفت و این جراحی برای خامنهای بیهزینه نخواهد بود.
از دیگر نمودهای تشدید بحران درونی در نظام، سخنان سر دژخیم قوه قضاییه ابراهیم رئیسی است که یک روز پس از موضعگیری خامنهای به صحنه آمده و با حمله به روحانی و باند او گفت:
«هرکس هم با هر انگیزهای جریان انتخابات را زیر سؤال ببرد، بداند یا نداند، بخواهد یا نخواهد، با تضعیف جریان انتخابات در جبهه دشمن قرار میگیرد.» (خبرگزاری میزان ۱۷بهمن ۹۸)
بعد هم سیل تهاجم به روحانی در جمعهبازارها که بهصورت خطی و هدایت شده روحانی و باندش را شلاقکش کردند. بهنحوی که آخوند جعفر طزری در جمعهبازار خیرآباد تهران با جاهل و خائن خواندن غارتگران باند مغلوب حرفهای آنان را به دشمنان نظام نسبت داد و گفت: «میگویند آقا این انتصاباتی است این تشریفاتی است ما تحریم میکنیم ما چنین نداریم اینها همه حرف دشمن است و یک مشت عدهیی یا جاهل یا خائن دارند این حرفها را به مردم میزنند که انتخابات کمرنگ بشود».
تشدید جنگهای رسانههای وابسته به هر دو باند که بلافاصله بعد از اظهارات خامنهای بالا گرفته، نمود دیگری است که بر بحرانیتر شدن اوضاع نظام و تشدید جنگ گرگها دلالت میکند.
روزنامهٔ کیهان خامنهای با استناد به سخنان روز چهارشنبهٔ او که گفته بود: «بعضیها با انتخابات سر کار آمدهاند، اما حالا انتخابات را زیر سؤال میبرند» باند روحانی را مورد حمله قرار داده و آنها را «نابالغان سیاسی» خواند. و نوشت:
«هجمهکنندگان به شورای نگهبان را میتوان نابالغان سیاسی نامید که درک ضعیفی از منافع ملی دارند»
این روزنامه خامنهای در ادامه به صریحترین وجه روحانی را خطاب قرار داده و او را ریاکار سیاسی نامید و نوشت:
«کسی را که با رأی همین شورا بارها در معرض انتخابهای گوناگون قرار گرفته و بهواسطه انتخابات به جایگاه و اسم و رسمی رسیده است... همان سازوکار را زیر سؤال میبرد و به انتخابات برچسب انتصابات و تشریفات میزند و یا سلامت آن را زیر سؤال میبرد، چه باید نامید؟... مشکل این جماعت را باید در نوعی ریاکاری سیاسی جست.»
در مقابل روزنامههای باند روحانی هم به حملات خود به باند خامنهای و شورای نگهبان ادامه دادند.
روزنامهٔ حکومتی آرمان روز پنجشنبه ۱۷بهمن ۹۸در مقالهیی تحت عنوان «تک صدایی به صلاح کشور نیست» و با بیان اینکه «در جامعه نشانی از شرایط و حال و هوای انتخاباتی نیست» علت آن را از یکسو مشکلات معیشتی و اقتصادی مردم و از سوی دیگر ناشی از قیامهای دی و آبان دانسته است.
شهاب الدین بیمقدار عضو کنونی مجلس ارتجاع از تبریز ضمن تأکید بر ضرورت همهپرسی گفت: «اگر میخواهیم جمهوری اسلامی ایران پایدار بماند باید به جمهوریت نظام توجه خاص داشته باشیم؛ اما در قانون اساسی متأسفانه اختیارات در یکجا جمع شده است... ارگانهای انتصابی اختیارات زیادی دارند و بهراحتی میتوانند از اختیارات شرعی و قانونی خودشان استفاده کنند» (روزنامه حکومتی ستاره صبح ـ ۱۹بهمن ۹۸)
وی ضمن هشدار قیام و «اتفاقات بد» برای تمام نظام گفت: قوانین قضایی داریم که مشخص نیست منبعش از کجاست، برای یک درخواست کجا ۲۶سال زندان میدهند و یا برای یک خبرنگار که مسألهای را مطرح میکند فوری برخورد امنیتی صورت میگیرد و زندان میرود. این رفتارها باعث میشود شکاف بین مردم و حاکمیت ایجاد شود که اگر رسیدگی نشود و از راههای مدنی این شکاف پر نشود اتفاقات بدی میافتد. (همان منبع ـ ۱۹بهمن)
موضع گیری خامنهای در روز چهارشنبه و حمایت از اقدامات شورای نگهبان و تیغ کشیدن مستقیم بر روی روحانی و باند مربوطه، تردیدی باقی نمیگذارد که ولیفقیه مصمم به یک جراحی بزرگ در مجلس ارتجاع است.
آن هزینهٔ بزرگتر
ولیفقیه نیک میداند که این جراحی ناگزیر هزینههای سنگینی در بر خواهد داشت؛ از جمله اینکه همین جراحی، شکافی را در رأس نظام باز میکند که میتواند منجر به شعلهور شدن اعتراضات اجتماعی و فوران قیام شود.
اگر نخواهد این هزینه را بپردازد و بهجای انقباض و جراحی، راه تسلیم در برابر بحرانهای موجود را انتخاب کند نتیجهاش همان تنزل بیپایان است که خامنهای در خرداد۹۵بر آن دست گذاشت.
این همان دوراهی مرگ یا خودکشی است که نظام ولایت فقیه آن هم در وضعیت بهغایت شکنندهای که در حال حاضر دارد در برابرش قرار گرفته است.
نتیجه این وضعیت در هر صورت، تضعیف بیشتر خامنهای و نظام ولایت در برابر قیام و شورشهای اجتماعی خواهد بود که با فوران آتش اعتراضات اجتماعی، راهحل نهایی، مردمی و انقلابی برای به گور سپردن این نظام ضدمردمی از یکطرف و رهایی و آزادی خلق در زنجیر ایرانزمین از طرف دیگر محقق خواهد شد.