در حالیکه بحران رأس نظام ولایت فقیه در مرداب سرنگونی بالا گرفته است، آخوند روحانی بار دیگر خواهان اختیاراتی مشابه اختیارات فرماندهی جنگ ضدمیهنی شد. حسن روحانی در حالیکه اوضاع رژیم را بسیار سخت توصیف میکرد، به مقایسه وضعیت کنونی نظام جنگطلبشان با دوران جنگ ۸ساله شد و تلاش کرد با تشبیه شرایط کنونی به شرایط آن سالها اندکی از سهم قدرت خامنهای کم کرده و به کیسه قدرت خود بیفزاید، امری که باعث تشدید بگومگوهای علنی و مشاجرات رهبر پوشالی نظام با رئیس جمهور بیاختیارش شد.
جنگ قدرت در رأس حاکمیت آخوندی این روزها اوج گرفته و به یک بحران ویژه در بالاترین نقطه رهبری نظام تبدیل شده است.
حسن روحانی بار دیگر خواهان اختیارات فرماندهی مشابه دوران جنگ ۸ساله شد
خامنهای بلافاصله در روز اول خرداد در پاسخ به او به دستههای فاشیستی حزبالهی فرمان داد: زمینه را برای روی کار آمدن دولت جوان و حزباللهی فراهم کنید!
بهدنبال این زد و خوردهای لفظی، خامنهای بار دیگر به ریسمان دستههای اوباش حزبالهی آویزان شد و آنها را با تکرار فرمان «آتش به اختیار» روانه خیابانها کرد تا شاید با تهدید و ارعاب مردم بتوانند اندکی به غلظت فضای سرکوب اجتماعی اضافه کنند چرا که هم خامنهٔ و هم روحانی خط مقدم خود و جبهه اصلی جنگشان را نه در مقابله با آمریکا و... بلکه در مقابله با مردم شورشی ایران میدانند و به همین علت نیز این روزها پیوسته در این جبهه به خود سخت میگیرند.
شرایط جنگی و بلبشوی اختیارات
اکنون در باتلاق بحرانهای متعددی که فاشیسم مذهبی حاکم بر ایران را فراگرفته است، و در حالیکه شیرهای نفت صادراتی آخوندها یکی یکی بسته شده و ناوگان نفتکش آخوندها بر روی دریا و در سواحل جنوبی کشور به یک انبار نفت شناور تبدیل شده که دیگر حتی ظرفیت پذیرش یک لیتر نفت اضافی را هم ندارند، جنگ گرگهای حاکم بر ایران در رأس دیکتاتوری فاسد آخوندها بهشدت بالا گرفته است.
آخوند روحانی مجدداً درخواست اختیارات فرماندهی جنگ، مشابه جنگ ۸ساله را به شکلی علنی مطرح کرد. او این درخواست را در روز دوشنبه ۳۰اردیبهشت نیز یکبار دیگر در هفتههای اخیر بهعمل آورده اما نتیجهیی نگرفته بود. حسن روحانی اینبار تلاش کرد با طرح مجدد درخواست اختیارات بیشتر و پیش کشیدن علنی لولوخرخره نظرپرسی خامنهای را تحت فشار بگذارد.
جنگ قدرت در وحشت از سرنگونی!
بهدنبال سخنان خامنهای، که روز اول خرداد در وحشت از بحرانها و تنشهای سرنگونی به زمینهسازی برای یک پایه کردن رژیم و روی کار آوردن دولت حزباللهی پرداخت و به روحانی بهخاطر حرفهایش درباره رفراندم و درخواست اختیارات، تودهنی زد، رئیسجمهور ورشکسته خامنهای در واکنشی تدافعی به پاسخگویی پرداخت و ضمن روضهخوانی درباره شرایط بسیار سخت نظام که آن را مشابه دوران جنگ ضدمیهنی و بدتر از آن توصیف میکرد، بار دیگر بحث رفراندوم و اختیاراتش را پیش کشید.
استدلالهای روحانی
روحانی روز ۴خرداد ۹۸یک گام هم جلوتر گذاشت و داستان گفتگوهای خودش و خامنهای بر سر رفراندوم هستهای برای شروع مذاکرات برجام را در سال ۸۳را پیش کشید و در سخنان مفصلی گفت:
«به نظر من اصل ۵۹بنبست شکن هست اصل ۵۹به ما میگوید که نظام ما و جمهوری اسلامی ایران هیچ وقت بنبست ندارد. اصل ۵۹بما میگوید هر زمان لازم شد دریچه به روی مردم باز است که کاملا این حرف درست است حالا این کی باید استفاده کنیم از این اصل استفاده میکردیم زودتر بهتر بود بعداً استفاده کنیم امروز استفاده کنیم آن سخن دیگری است. من یک بار دیگر در یک سخنرانی گفتهام که من در سال ۸۳خدمت مقام معظم رهبری عرض کردم موضوع هستهای را طبق اصل ۵۹به آراء مردم بگذاریم و توضیح دادم خدمت ایشون و این را مکتوب هم برای ایشان فرستادم علاوه بر حضور و بیان حضوری و ایشون قبول فرمود گفت خوبه منتها راجع به زمانش که کی بگذاریم رفراندوم چه جوری بگذاریم حالا بعدش هم دولت دیگری هم آمد دیگه من مسئولیتی نداشتم که ادامه بدهم».
آویزان شدن روحانی به بندهای قانون اساسی
حسن روحانی در ادامه چانهزنیهایش برای چند قلم اختیارات بیشتر اضافه کرد:
«پس اصل ۵۹در هر مقطعی میتواند راهگشا باشد و اصول قانون اساسی که اختیارات به دولت داده من خواهش میکنم از رسانهها اصل ۱۳۴قانون اساسی را یک بار دیگر دقیقتر نگاه کنید اصل ۱۳۴قانون اساسی در دستگاه دولت برنامه و خطمشی را به عهده رئیسجمهور میگذرد رئیسجمهور هست که برنامه تعیین میکند و رئیسجمهور است که خط مشی میدهد با مشورت وزرا که حالا در آن اصل آمده».
جنگ و فرمانده بیاختیار؟!
آخوند روحانی همچنین صحنه فضاحتبار پاسکاری اداره امور نظام بحرانزده بین خودش و خامنهای در روز۱۵اسفند۹۷را پیش کشید و به صراحت به خامنهای گفت: آن روز گفتی من فرمانده باشم ولی فرمانده بیاختیار به چه دردی میخورد؟
روحانی در ادامه سخنانش افزود:
«اصلا بحث این نیست که حالا امروز مشکل ما این است که دولت از چه اختیاراتی برخوردار است؟ بهنظر من اگر قانون اساسی اجرا بشود دولت اختیارات کافی را طبق قانون اساسی دارد اما شرایط جنگ با شرایط عادی متفاوت است ما چرا در شرایط جنگ هشت ساله تمام اختیارات کشور را در یک شورا جمع کردیم؟ تمام اختیارات شورای عالی پشتیبانی جنگ تمام اختیارات با او بود. قانون را میتوانست اصلاح بکند، دستور میتوانست بدهد، اصلاً همه کاره بود، امام تمام اختیارات را به این شورا داد، آنچه من میگویم اینکه ما در شرایط فعلی نیاز به سازوکار روانتری داریم و این را من به صراحت از اولین روزی که تحریم جدید آغاز شد خدمت رهبری من گفتم، گفتم امروز کشور فرمانده میخواهد امروز جنگ است و این جنگ فرمانده میخواهد و خدمت ایشان گفتم که بهترین فرمانده شخص شما هستید ما هم همه مطیع هستیم شما فرماندهی را به عهده بگیرید. ایشان فرمود نه و بعد فرمود خودتون باید فرماندهی را به عهده بگیرید. اشکال ندارد هر کس میخواهد فرمانده بشود هیچ مهم نیست اما اختیارات فرماندهی مهمه والا خوب انا فرمانده! نتیجه؟ به جایی نمیرسیم که! اختیارات فرماندهی مهم است. فرمانده اگر با اختیارات فرماندهی باشد نه اینکه بدون فرماندهی کشور از دست میرود، من این رو نمیگویم تمام بحث من این است که در این جنگ با آمریکا ما هزینه کمتر بدهیم همین»!
تعویض من، خیانت تاریخی!
آخوند روحانی سپس به کشمکش قدرت در گرداب وضعیت بحرانی رژیم بر سر نمایش انتخابات مجلس پرداخت و ضمن اشاره و کنایهها و دعاوی مضحک آخوندی در مورد نظر سنجی، تلاش خامنهای و باند رقیب برای کنار زدن او و باندش را خیانت تاریخی خواند و گفت:
«بعضیها فکر میکنند اگر اعتماد مردم به دولت کم شد آن وقت در انتخابات مجلس که پیش رو داریم حامیان دولت رأی نمیآورند پس به پیروزی بزرگ میرسیم اگر این باشه فکر پس همین راهی که بعضیها انتخاب کردند درست است. بعضیها بالاتر میگویند خوب شد باید به دولت فشار بیاوریم به مردم بگوییم اینها بلد نیستند اداره کنندتا دو سال بعد توی انتخابات آدمی که ما میخواهیم رأی بیاورد اگر این است خدا نکند یک همچین چیزی باشد و اگر این باشد یعنی بزرگترین خیانت تاریخی به ملت و تاریخ ایران. مجلس هر کی میخواهد بیاید برود هر چه مردم رأی دادند انتخاب بشه از هر جناحی که هست رئیسجمهور بعدی از هر جناحی از هر گروهی هست بیاید و مردم به هر که رأی داد انتخاب بشه ما افتخار ما این است که بهعنوان دولت دوازدهم در ماجرای برجام نگذاشتیم دنیا ما را محکوم کند این افتخار ما است هیچکس نمیتواند روی این افتخار تردید کند امروز تمام کشورهای جهان آمریکا را مقصر میدانند و نه ایران را»
اگر دولت نبود؟! اگر برجام نبود؟! اگر...
حسن روحانی در ادامه سخنانش با تقلید از خمینی که میگفت اگر سپاه نبود چنین و چنان میشد گفت:
«من نمیخواهم باز کنم مسأله را که مصلحت نمیدانم الان باز کنم اگر این دولت نبود برجام شکسته میشد توسط ایران و این مهم هست کار دولت دوازدهم کار مهمش این است که دولت دوازدهم از آبرو مایه گذاشته، از جان مایه گذاشته ایستاده نگذاشته، نگذاشته برجام بشکند!»
روحانی سپس در یک لگد سیاسی به دستگاههای تحتامر خامنهای و در حالیکه جرأت نمیکرد اسمی از سپاه پاسداران ببرد، خطاب به رسانههای نظام گفت:
«من از رسانه هیچ وقت نمیخواهم که نقص ما را بپوشاند نخیر نقص ما را بگوید هر وزیری نقض دارد هر معاونی شخص رئیسجمهور هر که نقص دارد چون شما نقص دستگاه دیگر را جرأت نمیکنید بگید باید مال دولت را بگویید آزاد هستید چون قوه قضاییه و مجلس که شما جرأت نمیکنید بگید که اما برای دولت شما آزاد هستید».
نمونهای از شدت محاصره رژیم
آخوند روحانی درباره راهحل اینهمه بحران هم ضمن یادآوری شدت محاصره رژیمش گفت:
«امروز شرایط ما ویژه هست اینکه کشتی من میخواهد در فلان بندر پهلو بگیرد ۱۰روز است ایستاده و آمریکا مرتب با آن کشور در تماس است که نگذارد این کشتی پهلو بگیرد و بارش را خالی کند در تاریخ ایران نبوده.
اینکه وزارتخارجه آمریکا با یک کشور کوچک بهخاطر یک کشتی ایرانی مرتب در تماس باشد حتماً در این ۴۰سال نبوده اینکه یک کشتی نفتکش نفت ایران را منتقل میکند در تمام مسیر ماهوارهها تعقیب اش میکنند شماره آن را ثبت بکنند و بگویند الان کجاست بگویند کی میخرد کیمیفرو شد در تاریخ ایران نبوده این اولین بار است نمیخواهم بگویم با اینکار آمریکا با این کار ما را به زانو در میآورد به زانو در نمیآورد.
اگر اینکه من میگویم واقعیت هست پس کی مقصر نگفته اگر واقعیت نیست پس من را به محاکمه بکشید من بهعنوان مسئول کشورم این جا در حضور مسئولان بسیاری از رسانههای مهم کشور دارم به صراحت اعلام میکنم که شرایط ما یک شرایط بسیار سختی هست».
چشماندازهای آنسوی حرفهای روحانی
اکنون بهخوبی روشن شده که هر حرکت جدی مردم مانند آنچه که روحانی درباره تاثیر قیام اخیر در تیره شدن روابط خارجی کشورها با دیکتاتوری ضدمردمی آخوندها گفت، میتواند پیامدهای بهشدت مرگباری بر رژیم و روابط بینالمللیاش داشته باشد.
روحانی بارها تکرار کرده که آمریکا پس از قیام دیماه و مشاهده شدت تنفر مردم ایران از این رژیم بود که در سیاستهای خود با رژیم تجدید نظر کرد و این بار نیز در سخنانش ضمن اشاره تلویحی به آن تلاش کرد با تکیه بر شرایط بحرانی حاصل از قیام و پیامدهای سیاسی آن، نمد بیشتری برای کلاه خودش فراهم کند امری که بحرانهای درونی رژیم را به مدارهای بالاتری از برخوردهای فعلی ارتقا خواهد داد. و اینهمه البته در کنار فعالیتهای داخلی و خارجی آلترناتیوی که با کانونهای شورشی در داخل و بازوی قدرتمند سیاسی در روابط خارجی میتواند به شرایط مرگباری برای رژیم منتهی گردد که نه خامنهای و دولت جوان حزبالهی فرضیاش و نه دولت آخوند فریبکاری مانند روحانی هیچیک توان مقابله با آنها را ندارند.