گرانی بیداد میکند و هر روز ابعاد جدیدی از تورم خلق میشود، کارگران در زمره اقشاری هستند که بیشترین آسیب را از این وضعیت دیدهاند.
روزنامه شرق مینویسد: «افزایش ۲۰۰درصدی قیمتها قامت کارگران را خم کرده است».
در شرایطی که به اعتراف خود رژیم خط فقر به ۱۰میلیون تومان رسیده است حقوق ناچیز کارگران و سایر اقشار فقیر به هیچوجه قدرت مقابله با افزایش ۲۰۰درصدی قیمتها را ندارد.
روزنامه اعتماد ۶مهر۹۹ ضمن اشاره به فشار روزمره تورم و گرانی بر معیشت کارگران نوشت «خط فقر برای خانوار ۴نفره ۱۰میلیون تومان است» و «در چند سال اخیر آحاد جامعه و علیالخصوص کارگران کشورمان تحتتاثیر شدیدترین فشارهای اقتصادی همچون افزایش افسارگسیخته تورم، کاهش درآمد و کاهش قدرت خرید و افزایش فقر روبهرو بودهاند… حالا با افزایش نرخ دلار به ۲۸هزار تومان، شرایط سختی بر معیشت حقوقبگیران حاکم شده است. مقایسه خط فقر ۱۰میلیون تومانی با حداقل دستمزد ۲.۸میلیون تومانی، فقر مطلق جمعیت کارگری و دستمزدبگیران را نشان میدهد که ۶۰درصد از جامعه ایرانی را تشکیل میدهند. آن هم در زمانی که هزینه زندگی در کلانشهرها ۹میلیون و در شهرهای کوچک بیش از ۷میلیون تومان برآورد میشود» . (اعتماد ۶مهر۹۹)
در زمینه فاصله دستمزد کارگران و خط فقر روزنامه آرمان «با عنوان دستمزد کارگران، درآمد ۷۰دلار- هزینه ۳۵۰دلار!» نوشت: «دستمزد مصوب وزارت کار برای هر کارگر در سال۹۹ چیزی حدود یک میلیون و ۹۰۰هزار تومان است، از طرفی روز گذشته یکی از مدیران اقتصادی اعلام کرد که خط فقر به ۱۰میلیون و کارشناسان معتقدند به بیش از ۱۰میلیون تومان رسیده است. این یعنی درآمد کارگران مصوب وزارت کار، تعاون و رفاه اجتماعی اولاً تنها یکپنجم و حتی کمتر از خط فقر بوده و هیچ رفاهی ایجاد نمیکند و دوما مطابق با هیچکدام از معیارهای اقتصادی امروز کشور نیست».
این رسانه وابسته به باند روحانی در ادامه مطلب دستمزد کارگر ایرانی با دستمزد کارگران در کشورهایی از خاورمیانه و آسیا را به این شرح مقایسه کرده است: «در مقایسه میزان دستمزد ماهیانه در ایران و کشورهای دیگر بر اساس دلار ۲۷هزار تومانی به این نتایج دست یافتیم که چندان امیدوارکننده بهنظر نمیرسد. کارگران در افغانستان ۱۹هزار و ۷۰۰ افغانی یا ۲۵۶دلار، آذربایجان ۷۵۰ منات یا ۴۲۲دلار، بحرین ۳۷۰ دینار یا ۹۸۲دلار، مصر ۲۳۳۰پوند یا ۱۴۸دلار، عراق ۵۱۸هزار دینار یا ۴۳۵دلار، اردن ۴۱۰ دینار یا ۵۷۹دلار، کویت ۳۲۰ دینار یا ۱۰۴۸دلار، لبنان ۵۷۷هزار لیره یا ۳۸۱دلار، قطر ۳۹۷۰ریال یا ۱۰۹۰دلار، ترکیه ۱۹۸۰ لیر یا ۲۵۶دلار، آمریکا ۲۰۰۰دلار، یمن ۸۴۲۰ریال یا ۳۴دلار و ایران یک میلیون و ۹۰۰هزار تومان یا ۷۰دلار دریافت میکنند. همین مقایسه نشان میدهد که ما کجا ایستادهایم!». (آرمان ۶مهر۹۹)
واقعیت این است که تنها حقی که نظام برای کارگران ایران بهرسمیت شناخته شده حق استثمارشدن، سرکوب شدن ودم برنیاوردن در مقابل استثمار و سرکوب است.
وقتی به اعتراف آخوند حسن روحانی ۶۰میلیون نفر از مردم ایران محتاج سبد معیشتی کالاهای اساسی هستند، معنایش این است که دو سوم جمعیت کشور اسیر فقر شدید است.
روزنامه ستاره صبح ۶مهر ۹۹ نوشت: «با توجه به بالا رفتن خط فقر در کشور، درصد قابل توجهی از مردم که جزء محرومان، حاشیهنشینان و ساکنان شهرهای کوچک هستند و شغل و درآمدهای آنها در روزهای کرونایی کاهشیافته یا حذفشده است، امکان تهیه اقلام بهداشتی (شامل شویندهها، ضدعفونیکنندهها، الکل، ماسک، دستکش و…) برای آنان مشکل شده و یا مواد غذایی و خوراکی دارای ویتامینهای ضروری از سبد معیشتی خانوارها کم شده است».
این در شرایطی است که بهنوشته همین رسانه حکومتی «فاصله طبقاتی ایجاد شده بین فقیر و غنی است که باید گفت بین ۴ تا ۵درصد افراد جامعه مالک ثروتهای بادآورده هستند و سایر دهکها و حتی دهک ۹ نیز در حال ریزش به سمت پایین و حرکت به سمت فقر هستند. (روزنامه اعتماد ۶ مهر۹۹)
این وضعیت مردم کشوری است که دارای ثروتها و منابع عظیم طبیعی است، اما در اثر توزیع ناعادلانه ثروت و چاپیدن منابع مردم توسط رژیم و اقلیت وابسته به آن، اکثریت مردم گرفتار فقر مطلق شدهاند.
نظامی که به اعتراف یک کارشناس وابسته به آن «تخصیص منابع» توسط آن «بهصورت سلیقهای و با منافع ایدئولوژیک» انجام میگیرد، و طی سه سال اخیر دهها میلیارد دلار از اموال مردم ایران توسط عناصر و ایادی آن ملاخور شده است.
واقعیت این است که حجم غارت و چپاول سرمایه ملی توسط آخوندها به حدی است که مردم به جان آمده به درستی شعار میدهند حتی اگر یک اختلاس کم بشود وضعیت آنها بهتر خواهد شد.
البته این بیان از جانب مردم برای نشان دادن ابعاد نجومی غارت نظام ولایت فقیه است والا امروزه اکثریت قریب به اتفاق مردم ایران میدانند که تنها راه سعادت و رفاه و آزادی، کنار زدن تمامیت نظام فاسد آخوندی است. هدفی که در قیامهای سالیان اخیر به رساترین زبان آن را فریاد کردهاند.