روز جمعه ۱۰مرداد۱۳۹۹، در پی شلیک مستقیم نیروهای سرکوبگر رژیم در مناطق مرزی چالدران به سمت گروهی از کولبران، یک کولبر به نام رضا پوراسماعیل جان خود را از دست داد.
روزپنجشنبیه ۹مرداد۹۹ پاسداران گروهی از کولبران را در منطقه مله قندی از توابع نوسود در استان کرمانشاه هدف شلیک گلوله قرار دادند که در نتیجه آن یک کولبر به نام وزیر محمدی کشته شد.
روز یکشنبه ۵مردادماه، در پی شلیک مستقیم نیروهای نظامی در مناطق مرزی بانه ۵کولبر زخمی شدند.
در مجموع طی ماه گذشته بیش از ۲۰کولبر بهنحو دلخراشی کشته و مجروح شدند که ۸۰درصد آنها توسط شلیک مستقیم نیروهای سرکوبگر بهخاک افتادند.
تعدادی نیز بر اثر حوادثی کشته شده که ناشی از عملکرد سرکوبگرانه انتظامی و سپاه پاسداران است. بهعنوان مثال: با بستن جاده و مسیرهای عبور کولبران، آنها را به سمت میدان مین و کمین و سرانجام به سمت پرتگاه هدایت کرده و بسیاری کولبران بر اثر سقوط از پرتگاه جان باختند.
به استناد آمارهای اعلام شده فقط از دیماه ۹۷ تا دیماه ۹۸دست کم ۲۴۹کولبر کشته و زخمی شدهاند.
کشتار مستمر کولبران در مناطق مرزی غرب و کشتار سوختبران در مناطق مرزی شرق کشور، یکی از جنایات مستمر رژیم آخوندی در حق این مردم محروم و باعث نگرانی بسیاری از آنها است.
گسترش آتش خشم کولبران
جنایت هولناک علیه کولبران آنچنان باعث خشم و نفرت سراسری مردم شده که در اعتراض به کشته شدن چندین کولبر در روزهای اخیر، کاربران توئیتری طی یک طوفان توئیتری، هشتگ کولبر نکشید را به ترند اول ایران تبدیل کردند . جنایت علیه کولبران در شرایطی است که هنوز چند ماهی بیشتر از مرگ مظلومانه ۲برادر مریوانی در میان برف و بوران نگذشته است.
مرگی که باعث خشم و نفرت مردم ایران نسبت به حاکمیت آخوندی شد، و مردم مریوان در مراسم تشییع آنها فریاد مرگ بر دیکتاتور سردادند و آنها را شهیدان نان نامیدند.
شمار کولبران در مناطق مرزی غرب کشور دست کم ۸۰هزار نفر تخمین زده میشود، که با تشدید فقر و بیکاری تعداد آنها در حال افزایش است.
در میان کولبران از کودکان ۱۱ساله تا پیرمردان ۷۰ساله دیده میشود که اکثراً با جسمانی نحیف مجبور به حمل بارهای سنگین و طاقتفرسا هستند.
در حالی که کولبران بهدلیل نداشتن شغل و فقر و محرومیت شدید به این شغل خطرناک روی آوردهاند، مأموران جنایتکار بیرحمانه آنان را هدف گلوله قرار داده و بهسادگی میکشند.
با افزایش فقر در میان مردم منطقه زنان نیز به کولبری روی آوردهاند، اکثر آنها سرپرست خانوار هستند که بارهای سنگین را کیلومترها بهدوش میکشند، و در میان کوهها و سنگلاخها بار حمل میکنند شاید با پول ناچیز آن مرحمی بر انبوه زخمهای زندگیشان بگذارند.
کشتار کولبران توسط سپاه پاسداران و نیروی انتظامی آنچنان شعلههای خشم و نفرت سراسری مردم را گسترش داده که ایادی و رسانههای حکومتی ناگزیر به اعتراف و ریختن اشک تمساح برای کارگران شدهاند.
حراج جانهای جوان به قیمت ۷۰هزار تومان
در زمینه فقر مردم منطقه و روی آوردن آنها به شغل طاقتفرسای کولبری روزنامه جهان صنعت نوشت: «کافی است سری به شهرستانهای نواحی غربی کشور بزنیم. بیش از ۴۰درصد مردم آن مناطق بیکارند و حتی بهخاطر ۷۰هزار تومان روزانه ۱۰۰ کیلو بار را از مرز رد میکنند که البته اخیراً دو نفر از کولبران در این راه جانشان را از دست دادند. وقتی مسئول محترم منطقه چارهای برای ایجاد شغل در آنجا نمیاندیشد، مردم هم مجبورند به هر کاری تن دهند تا یک لقمه نان بر سر سفره زن و بچهشان ببرند».
همین روزنامه حکومتی ۱۲مرداد ۹۹ هم نوشت: «کشور دیگری را در دنیا سراغ نداریم که گروهی از شهروندان آن بهدلیل بالا بودن نرخ بیکاری و نبودن فرصتهای شغلی برای لشکر بیکاران برای به دست آوردن یک لقمه نان شغل بسیار پرمشقت کولبری را انتخاب کنند و محمولههایی بعضاً تا دو برابر وزن خود را در برف و سرمای زمستان و گرمای تابستان بر پشت خود از راههای پرپیچ و خم کوهستانهای مناطق کردنشین غرب کشور برای فروش به پیلهورهای مرزی حمل کنند رنج و مشقتی که نه روحانی رئیسجمهور و نه وزیران و دیگر مقامات دولت ایشان و فرزندان و بستگانشان حتی برای چند ثانیه و در ازای هیچ جایزه و پاداشی حاضر به تحمل آن نیستند».
بهانه رژیم و نیروهای سرکوبگرش برای کشتار کولبران حمل کالای قاچاق توسط آنها است، و این در شرایطی است که سپاه پاسداران با اسکلههای مخصوص قاچاق کالا اصلیترین عامل ورود کالای قاچاق به کشور است.
روزنامه شرق ۱۴مرداد ۹۹ در زمینه گرفتار شدن کولبران به تیر جنایتکارانه پاسداران نوشت: «کولبرها اگر از سرمای شبهای زمستان، بهمن، رفتن روی مین، پرتشدن از پرتگاهها و کوهها نجات پیدا کنند، خیلی محتمل است که با شلیک گلوله از پای درآیند».
کشتار کولبران و جرمانگاری شغل آنها در حالی است که با ساماندهی متناسب میتوان برای آنها شغل ایجاد کرد، خصوصاً اگر جلو قاچاق کالا توسط سپاه پاسداران و سایر نهادهای حکومتی گرفته شود.
واقعیت این است که شغل کولبری در مناطق مرزی غرب کشور و سوختبری در استان سیستان و بلوچستان بهدلیل فقر مفرط توسعه در این مناطق است، زیرا رژیمهای شاه و شیخ نه تنها هیچ اقدامی برای توسعه و اشتغال برای اهالی این استانها بهوجود نیاورده بلکه مردم آنها را نیز تحت ستم مضاعف قرار دادهاند.
به قول عضو سابق مجلس ارتجاع از نقده و اشنویه کولبری پدیدهیی تازه نیست و بیش از ۳، ۴دهه است که شاهد پدیده کولبری در کشور هستیم. بعد از گذشت چند دهه ما هنوز نخواستهایم این موضوع را حل کنیم. نتوانستن با نخواستن فرق دارد، شاید بتوان پذیرفت که طی چند سال نتوانستهایم مشکل را حل کنیم، اما طی چند دهه میشد مشکل را حل کرد پس نخواستهایم مسأله را حل کنیم» (سایت رویداد ۲۴ – ۱۳مرداد ۹۹).
اکثر کولبران کارگرانی هستند که برای حمل بار مزد میگیرند و هیچکدام از بارها متعلق به خودشان نیست، با این وجود همواره در معرض حمله و هجوم مأموران سرکوبگر نیروی انتظامی و سپاه پاسداران قرار میگیرند و کشته یا مجروح میشوند.
مردم منطقه آنها را شهید نان میدانند، نانی که حاکمیت آخوندی از آنها دریغ کرده و آنها برای بهدست آوردنش مجبورند جانشان را بر سر این کار بگذارند، امری که مورد خشم و نفرت مردم ایران از رژیم آخوندی شده و در هشتک #کولبر_نکشید به یک کمپین سراسری علیه جنایتکاران به نمایش درآمده و نشان از عزم جزم آنها در دفاع از این مردم محروم و ستمدیده دارد.