از اولیهترین نیازهای بشر مسکن میباشد، که البته مسکن یک تعریف استاندارد دارد اما در رژیم آخوندی با واژهها و کلمات متفاوت تلاش میکنند که میزان فاجعه را کم نشان بدهند، کلماتی مثل بد مسکن که عباس آخوندی میگوید 19 میلیون بد مسکن شدید داریم، یا حاشیه نشینی و یا بافتهای فرسوده.
مجری تلویزیون رژیم بهمن 96: «همچنان 3هزار و 268 هکتار بافت فرسوده تمام عیار در تهران وجود دارد».
حبیبالله دهمرده نماینده مجلس ارتجاع: «قریب به 20 تا 25 درصد جمعیت ایران حاشیه نشینی و سکونت غیررسمی و بافتهای فرسوده آیا میطلبد که بهعنوان یک مطلب اصلی مملکت تبدیل بشود؟»
دهمرده: مطلبی که مطرح میشد طبق آمار من برای آمار خیلی قسم حضرت عباس نمیخورم ولی به هر حال عددی مطرح میشود که ما حدود 18 میلیون نفر حاشیه نشین و چه داریم... بهصورت تقریبی 20 تا 25 درصد جمعیت ایران در یک چنین شرایطی بهسر میبرند...». (تلویزیون رژیم 29فروردین 96)
بافتهای فرسوده یا خانههایی که در آستانه ویرانی قرار دارند یکی از معضلاتی است که مردم ایران با آن روبهرو هستند، متأسفانه با یک حادثهی معمولی طبیعی جان بسیاری از هموطنان به خطر میافتد، این موضوع به قدری خطرناک شده که به ابزاری در جنگ قدرت در این رژیم تبدیل شده و مجبورند به این معضل پیچیده اعتراف کنند.
آخوند روحانی: «مسأله دوم اینه که در زمینه مسکن ما باید به بافتهای فرسوده توجه کنیم یعنی بهجای اینکه مسکن مهر ساخته بشه اگر بافتهای فرسوده تبدیل میشد به خانههای نو برای اون جمعی که در اونجا هستند میتونست یک تحول بسیار مثبتی رو در ایران بهوجود بیاره».
آخوند رئیسی: «اساس و توانمندسازی مردم برای اینکه بتوانند مسکن تهیه کنند این است که بافت فرسوده را نوسازی کنند».
در رابطه با بافتهای فرسوده خبرگزاری حکومتی صدا و سیما 25 شهریور 1395در این باره نوشت: «8هزار هکتار بافتهای فرسوده با جمعیت 10 میلیون نفر در 495 شهر کشور وجود دارد که فقط 15 درصد آن نوسازی شده است. با این وجود سردمداران و آقازادهها در این رژیم میلیاردها دلار از ثروت این کشور را در خانههای خالی راکد گذاشتهاند تا با گرانتر کردن مسکن از مردم بیشتر اخاذی کنند».
جهانگیری در همان مناظره میگوید: «متأسفانه بهدلیل صدور پروانههای بیحساب و کتاب در شهرها و دلالی شدن مسأله مسکن ما امروز با تعداد قابل توجهی واحد مسکونی خالی روبهرو هستیم در یک محاسبهای بیش از 250میلیارد دلار ارزش واحدهای مسکونی است که خالیه».
قالیباف که از ابر زمینخواران این رژیم محسوب میشود هم به این موضوع معترض است و در همان مناظره میگوید: «نگاه کنید ما الآن بیش از سه میلیون مسکن در کشور داریم که خالی است. سؤال کنیم اینها چرا خالیاند، کجا هستند. متعلق به کی هستند».
واقعیت این است که خانههایی که در ردیف بافتهای فرسوده طبقهبندی میشوند یک خطر و یک بمب ساعتی برای شهرها بهخصوص برای مناطق زلزله خیز بهشمار میروند.
سایت حکومتی باشگاه خبرنگاران جوان17اردیبهشت96 در این باره نوشت با یک زلزله در تهران 2 میلیون تلفات خواهیم داشت، این سایت حکومتی اضافه میکند که در صورت وقوع زلزه 6 ریشتری حتی خدمات دهی اورژانس هم دچار مشکل میشود چرا که مدیریت بحران آمادگی مقابله با بلایای طبیعی مانند توفان، سیل و زلزله را ندارد به همین دلیل با وقوع یک حادثه شهر مختل و شرایط بسیار بحرانی میشود.
البته مشکل فقط به بافتهای فرسوده خلاصه نمیشود،
سایت حکومتی خبر آنلاین 5فروردین96 از قول بنیانگذار مقاوم سازی و مدیریت بحران زلزله نوشت: «مدتها من فکر میکردم بافتهای فرسوده مشکل اصلی ما است ولی بعد از اتفاقی که برای پلاسکو رخ داد تئوری من در حال تغییر کردن است. ساختمانهای جدید ما بلندمرتبهتر هستند و هر نوع ضعفی به شکل بزرگنمایی شده خود را نشان میدهد، در صورتی که در بافت فرسوده ما ساختمانهای یک یا دو طبقه آجری داریم که اگر بریزد امکان امداد و نجات در آن نسبت به یک برج یا مرکز خرید راحتتر است.
در نتیجه در صورت وقوع یک حادثه طبیعی ساختمانهای قدیم و جدید باهم آسیب میبینند و آن چه در این میان نابود میشود زندگی مردم که در این رژیم هیچ توجهی به آن نشده و نخواهد شد».
اما علت این وضعیت در ایران تحت حاکمیت آخوندها چیست؟
در علت یابی این پدیده شوم میتوان گفت واقعیت این است که یک دولت و حاکمیت مردمی سر کار نیست که دلش بهحال مردم بسوزد. بنابراین دلیلی هم ندارد که این رژیم سر بافت فرسوده یا هر کار دیگری در این کشور که منفعت مردم در آن باشد سرمایهگذاری کند. رژیم آخوندی در ونزوئلا و لبنان و کشورهای دیگر برج سازی میکند تا سیاستهای جنگافروزانه و صدور تروریسمش را پیش ببرد، که اصلاً ربطی به مردم ایران ندارد. در داخل ایران هم مافیای سیمان، مافیای آهن، مافیای قیر، مافیای مصالح ساختمانی همهاش دست کارگزاران رژیم از باندهای مختلف است که مردم هم توان تهیه و خرید این مصالح گران را ندارند. بنابراین مشکل اصلی کلیت این نظام ضدمردمی است.
مجری تلویزیون رژیم بهمن 96: «همچنان 3هزار و 268 هکتار بافت فرسوده تمام عیار در تهران وجود دارد».
حبیبالله دهمرده نماینده مجلس ارتجاع: «قریب به 20 تا 25 درصد جمعیت ایران حاشیه نشینی و سکونت غیررسمی و بافتهای فرسوده آیا میطلبد که بهعنوان یک مطلب اصلی مملکت تبدیل بشود؟»
دهمرده: مطلبی که مطرح میشد طبق آمار من برای آمار خیلی قسم حضرت عباس نمیخورم ولی به هر حال عددی مطرح میشود که ما حدود 18 میلیون نفر حاشیه نشین و چه داریم... بهصورت تقریبی 20 تا 25 درصد جمعیت ایران در یک چنین شرایطی بهسر میبرند...». (تلویزیون رژیم 29فروردین 96)
بافتهای فرسوده یا خانههایی که در آستانه ویرانی قرار دارند یکی از معضلاتی است که مردم ایران با آن روبهرو هستند، متأسفانه با یک حادثهی معمولی طبیعی جان بسیاری از هموطنان به خطر میافتد، این موضوع به قدری خطرناک شده که به ابزاری در جنگ قدرت در این رژیم تبدیل شده و مجبورند به این معضل پیچیده اعتراف کنند.
آخوند روحانی: «مسأله دوم اینه که در زمینه مسکن ما باید به بافتهای فرسوده توجه کنیم یعنی بهجای اینکه مسکن مهر ساخته بشه اگر بافتهای فرسوده تبدیل میشد به خانههای نو برای اون جمعی که در اونجا هستند میتونست یک تحول بسیار مثبتی رو در ایران بهوجود بیاره».
آخوند رئیسی: «اساس و توانمندسازی مردم برای اینکه بتوانند مسکن تهیه کنند این است که بافت فرسوده را نوسازی کنند».
در رابطه با بافتهای فرسوده خبرگزاری حکومتی صدا و سیما 25 شهریور 1395در این باره نوشت: «8هزار هکتار بافتهای فرسوده با جمعیت 10 میلیون نفر در 495 شهر کشور وجود دارد که فقط 15 درصد آن نوسازی شده است. با این وجود سردمداران و آقازادهها در این رژیم میلیاردها دلار از ثروت این کشور را در خانههای خالی راکد گذاشتهاند تا با گرانتر کردن مسکن از مردم بیشتر اخاذی کنند».
جهانگیری در همان مناظره میگوید: «متأسفانه بهدلیل صدور پروانههای بیحساب و کتاب در شهرها و دلالی شدن مسأله مسکن ما امروز با تعداد قابل توجهی واحد مسکونی خالی روبهرو هستیم در یک محاسبهای بیش از 250میلیارد دلار ارزش واحدهای مسکونی است که خالیه».
قالیباف که از ابر زمینخواران این رژیم محسوب میشود هم به این موضوع معترض است و در همان مناظره میگوید: «نگاه کنید ما الآن بیش از سه میلیون مسکن در کشور داریم که خالی است. سؤال کنیم اینها چرا خالیاند، کجا هستند. متعلق به کی هستند».
واقعیت این است که خانههایی که در ردیف بافتهای فرسوده طبقهبندی میشوند یک خطر و یک بمب ساعتی برای شهرها بهخصوص برای مناطق زلزله خیز بهشمار میروند.
سایت حکومتی باشگاه خبرنگاران جوان17اردیبهشت96 در این باره نوشت با یک زلزله در تهران 2 میلیون تلفات خواهیم داشت، این سایت حکومتی اضافه میکند که در صورت وقوع زلزه 6 ریشتری حتی خدمات دهی اورژانس هم دچار مشکل میشود چرا که مدیریت بحران آمادگی مقابله با بلایای طبیعی مانند توفان، سیل و زلزله را ندارد به همین دلیل با وقوع یک حادثه شهر مختل و شرایط بسیار بحرانی میشود.
البته مشکل فقط به بافتهای فرسوده خلاصه نمیشود،
سایت حکومتی خبر آنلاین 5فروردین96 از قول بنیانگذار مقاوم سازی و مدیریت بحران زلزله نوشت: «مدتها من فکر میکردم بافتهای فرسوده مشکل اصلی ما است ولی بعد از اتفاقی که برای پلاسکو رخ داد تئوری من در حال تغییر کردن است. ساختمانهای جدید ما بلندمرتبهتر هستند و هر نوع ضعفی به شکل بزرگنمایی شده خود را نشان میدهد، در صورتی که در بافت فرسوده ما ساختمانهای یک یا دو طبقه آجری داریم که اگر بریزد امکان امداد و نجات در آن نسبت به یک برج یا مرکز خرید راحتتر است.
در نتیجه در صورت وقوع یک حادثه طبیعی ساختمانهای قدیم و جدید باهم آسیب میبینند و آن چه در این میان نابود میشود زندگی مردم که در این رژیم هیچ توجهی به آن نشده و نخواهد شد».
اما علت این وضعیت در ایران تحت حاکمیت آخوندها چیست؟
در علت یابی این پدیده شوم میتوان گفت واقعیت این است که یک دولت و حاکمیت مردمی سر کار نیست که دلش بهحال مردم بسوزد. بنابراین دلیلی هم ندارد که این رژیم سر بافت فرسوده یا هر کار دیگری در این کشور که منفعت مردم در آن باشد سرمایهگذاری کند. رژیم آخوندی در ونزوئلا و لبنان و کشورهای دیگر برج سازی میکند تا سیاستهای جنگافروزانه و صدور تروریسمش را پیش ببرد، که اصلاً ربطی به مردم ایران ندارد. در داخل ایران هم مافیای سیمان، مافیای آهن، مافیای قیر، مافیای مصالح ساختمانی همهاش دست کارگزاران رژیم از باندهای مختلف است که مردم هم توان تهیه و خرید این مصالح گران را ندارند. بنابراین مشکل اصلی کلیت این نظام ضدمردمی است.