728 x 90

از بام زندان تا بام تاریخ - دکتر بهروز پویان

مسعود رجوی
مسعود رجوی

دکتر بهروز پویان، کارشناس علوم سیاسی از تهران

تصویر کوتاهی از شب ۳۰دیماه ۱۳۵۷ هست که در آن مسعود رجوی بر بام زندان قصر برای مردمی که جلوی زندان تجمع کرده اند سخنرانی می کند. این تصویر در واقع لحظات ناب تاریخی را ثبت کرده‌اند که تاریخ آینده ایران را رقم زد. شبی که فردای آن، مسعود رجوی به‌همراه آخرین دسته از زندانیان سیاسی رژیم شاه آزاد شدند و بسیاری از آنان در ترسیم تاریخ آینده با مسعود رجوی همگام شدند. اگر بخواهیم دقیق باشیم، این اخراج شاه و ورود خمینی نبود که تاریخ جدید را در ایران آغاز کرد، چرا که در منطق دیالکتیک تاریخی، روابط ستمگرانه دست‌نخورده باقی ماند و تز حکومت ستمگر با رخت و لباسی تازه و جایگزینی شیخ به‌جای شاه و تبدیل تاج و ردا به عمامه و عبا، البته با قساوتی فزون‌تر در سرکوب و شکنجه و کشتار تجدیدقوا کرد. اما آزادی مسعود رجوی به‌عنوان آنتی‌تز روابط ستمگرانه که سنتز آزادی را برای این کشاکش تاریخی ضمانت کرد لحظه‌ای تعیین‌کننده و آغازگر دوران تازه‌یی بود. شگفتا که این لحظه تعیین‌کننده و  بزرگ در قاب دوربین فیلم‌برداری ثبت شد. ۶سال و چند ماه پیش از آن شب تاریخی سعید محسن از بنیانگذاران شهید سازمان پیش از اعدام پیامی را از طریق عباس داوری به مسعود رجوی که تنها فرد باقی‌مانده از مرکزیت سازمان بود رساند که طی آن ضمن ابلاغ ماموریت رهبری سازمان به او گفت "تمامی تجربیات سازمان در تو متبلور شده است". این عبارتی که شهید بنیانگذار سعید محسن به‌کار برد به‌نظرم بسیار مهم است به‌ویژه اگر بدانیم که سازمان مجاهدین خود بر پایه جمعبندی تجربیات تمامی انقلاب‌ها و جنبش‌های انقلابی پیش از خود در سراسر جهان شکل گرفته بود. و حالا سعید محسن در این پیام می‌گوید که مسعود رجوی حامل تمامی تجربیات انقلابی تاریخ است. روزی که مسعود رجوی از زندان آزاد شد در واقع اندوخته تاریخی انقلاب بود که برای شکل‌دهی تاریخ جدید به متن و مرکز تحولات سیاسی و اجتماعی وارد می‌شد. فرمانده فتح‌الله که فرماندهی علمیات پرواز مسعود رجوی از پایگاه یکم شکاری تهران به پاریس در مردادماه سال ۱۳۶۰ را برعهده داشت، در خاطراتش از آن عملیات بزرگ می‌گفت زمانی که هواپیمای حامل مسعود رجوی از روی باند برخاست، مجاهد شهید رضا راتبی که نقشی تعیین‌کننده در تدارک آن عملیات را داشت و به همراه فرمانده  فتح‌الله کنار باند ایستاده بودند، گفته بود "چقدر هواپیما سنگین بلند شد"(نقل به مضمون)، اگر بخواهیم این تعبیر رضا راتبی شهید را در مقام استعاره به‌کار بگیریم بایدگفت به‌واقع آن هواپیمای بویینگ ۷۰۷ حامل یک مسافر معمولی نبود، بلکه یک تاریخ مقاومت و انقلاب را با خود حمل می‌کرد و طبیعی بود که به‌سختی از زمین کنده شود.

مسعود آن شب بر بام زندان رفت تا بر بام تاریخ بنشیند.

 

وحدت عمل و نظر

یکی از تضادهای عمده‌یی که انسان پیوسته و دمادم با خود حمل می‌کند، گسستی است که میان فکر و عمل تجربه می‌کند. این گسست که عموما به تعارضات جدی در حوزه فردی می‌انجامد مانع یگانگی فرد با خودش می‌شود و نتیجه آن پریشانی و بسیاری تنش‌های روانی و شخصیتی و رفتاری است که البته دامنه آن به روابط اجتماعی نیز کشیده می‌شود و همین تعارضات در ابعاد اجتماعی پریشانی جمعی را تولید می‌کند. این وضعیت که مانعی برای انسجام و وحدت اجتماعی است، زمینه بسیار مساعدی برای شکل‌گیری روابط ستمگرانه و رژیم‌های مستبد است چرا که محصول این تعارض و عدم یگانگی فرد با خود و دیگری به تابعیت بی‌چون‌وچرا از قدرت و زور می‌انجامد.

 مسعود رجوی پایه‌گذار یک دستگاه فلسفی تکامل‌گرای توحیدی است که در آن وحدت فرد با خود، خالق و جهان پیرامون،  یک اصل اساسی است‌. از آنجا که این ایده فلسفی تماما در قالب یک دستگاه فلسفی تدوین شده است همه جنبه‌های حیات فردی و جمعی انسان را دربرمی‌گیرد. در تاریخ فلسفه فیلسوفانی که دارای دستگاه فلسفی کامل باشند تعدادشان زیاد نیست و عموما فیلسوفان، صاحب ایده‌های فلسفی هستند که بخشی از جنبه‌های حیات را شامل می‌شود. مسعود رجوی در یک ویژگی دیگر از عموم فیلسوفان متمایز است و آن وحدتی است که میان ایده و عملش وجود دارد. عموما فیلسوفان خردمندانی هستند که گسست میان ایده و عمل را مثل عموم جامعه تجربه می‌کنند. انگشت‌شمار فیلسوفانی وجود داشته‌اند که منش آنها کاملا منطبق با ایده‌های فلسفی‌شان باشد. چرا که گویی آنها حوزه اندیشه و عمل را کاملا از هم مجزا می‌دانسته‌اند. اما مسعود رجوی به‌خلاف آنها کنش‌های فردی و اجتماعی‌اش منطبق بر دستگاه فلسفی‌اش است. از این‌رو فردی است که با خود، خالق و جهان پیرامون یگانه است. همین ویژگی ایده و عمل مسعود موجب شده تا تشکیلاتی را پایه‌گذاری و رهبری کند که عنصر یگانگی در قلب آن قرار داشته باشد و همین امر توانسته  انسجام و حل تضادهای معمول در روابط جمعی را ضمانت کند. از نتایج بلافصل یگانگی در دستگاه فلسفی مسعود رجوی، ترجیح خیر جمعی بر مصالح و منافع فردی است. در این دستگاه طریق دستیابی به سعادت، قربانی کردن منفعت فردی به‌نفع خیر عمومی است که در کلمه "فدا " تئوریزه می‌شود. اگر به کارنامه زندگی مسعود رجوی نگاه کنیم، او خود تجسم باورمندی به عنصر فدا و عمل بر پایه این عنصر کلیدی در دستگاه فلسفی‌اش است. در پیامی که سعید محسن پیش از اعدام برای مسعود فرستاده بود، به او گفته بود "تو هر لحظه شهید خواهی شد". شگفتا از بلندنظری سعید محسن که هم تضادها و ابتلائات راهی را که شروع کرده بودند می‌دانست و هم بر شخصیت و منش مسعود اشراف داشت. واقعیت این است که مسعود همان‌طور که سعید محسن گفته بود طی بیش از نیم قرن پس از آن پیام که سزاوارانه و بی‌منت مسئولیت سترگ تاریخی‌اش را به‌دوش کشیده، دمادم شهادت را تجربه کرده است. او وقتی از یگانگی و فدا حرف می‌زند، خود نمونه اعلای آن است.

۳۰دیماه ۱۳۵۷ از این جهت شاخص و سرفصل تعیین‌کننده برای تاریخ جدید است که مسعود رجوی دستگاه فلسفی‌اش را توانست به عرصه اجتماعی عرضه کند و بر این اساس و نیز با اندوخته تاریخی انقلاب‌ها که در خود داشت، پایه مقاومتی بی‌مانند را بريزد که سخت‌ترین طوفان‌های توطئه نتوانست خللی بر آن وارد کند. بی‌جهت نیست که مجاهدینی که به دستگاه فلسفی او وارد می‌شوند، به صفت او درمی‌آیند و بی‌منت همه چیز خود را برای سعادت جامعه فدا می‌کنند. اکنون کانون‌های شورشی نیز که از این دستگاه فلسفی بهره می‌گیرند، رزم و نبرد فداکارانه و بی‌ادعا و بی‌نام و نشان را پیشه خود کرده‌اند و همه هواداران سازمان در سراسر جهان نیز با اتکا به این دیدگاه شب و روز و خستگی‌ناپذیر در رزم و پیکارند. برای همه ما مسعود رجوی یک شخص و یک نام نیست، او فلسفه آزادی و انقلاب، مرز میان حق و باطل، تجسم فدا و ترجیح خیر عمومی بر منافع فردی و مظهر راستی و یگانگی است و به قول حافظ:

جلوه‌گاه رخ او دیده من تنها نیست

ماه و خورشید همین آینه می‌گردانند

										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/f6ed58b0-740b-449e-af44-117ba89ae994"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات