728 x 90

ضرورت درک درست و دقیق وضعیت خامنه‌ای

خامنه ای
خامنه ای

اوضاع منطقه گرچه به‌شدت شلوغ و درهم ریخته است اما این روزها اوضاع نسبت به آن هنگامی که خامنه‌ای مدعی بود که جنگ نمی‌شود و مذاکره هم نخواهیم کرد. قدری شفاف‌تر شده است.

تحولات روزهای اخیر بالاخص دوره گردی ظریف و عراقچی از ژاپن تا عمان و از پاکستان تا عراق و درخواست واسطه‌گری از شرق و غرب عالم صحت حرف رئیس‌جمهور آمریکا در کنفرانس مطبوعاتی در توکیو را نشان می‌دهد. ترامپ گفت:‌ «رژیم ایران تمایل دارد معامله کند. این برای آنها هوشمندانه است و ممکن است واقع شود».

ترامپ بار دیگر گفت آمریکا به‌دنبال تغییر رژیم نیست و رژیم می‌تواند با همین رهبری به صحنه بین‌المللی برگردد به شرط این‌که هیچ تسلیحات هسته‌ای نداشته باشد.

در این کنفرانس مطبوعاتی نخست‌وزیر ژاپن که قصد دارد در اواسط ماه ژوئن به ایران سفر کند گفت: به‌منظور کمک به صلح و ثبات در منطقه ما می‌خواهیم هر چه در توان داریم انجام دهیم و در مسیر پیش رو باید بین ژاپن و آمریکا همکاری تنگاتنگی وجود داشته باشد که تنشها حول ایران کاهش پیدا کند و نباید به درگیری مسلحانه منجر شود.

بنابراین دیگر ابهامی در این مورد نمی‌تواند وجود داشته باشد که مضمون سفرهای فشرده اخیر ظریف و معاونش چیزی جز گدایی از این کشورها برای میانجیگری نزد آمریکا نبوده است.

و به نظر می‌رسد آمریکا اکنون که محاصره اقتصادی و نظامی رژیم را کامل کرده است می‌خواهد راه میز مذاکره را هم باز گذاشته باشد تا همه گزینه‌ها هم‌چنان فعال باقی بمانند.

این وسط الباقی می‌ماند چند فقره عملیات انفجاری و پهپادی در حاشیه جنوبی خلیج‌فارس و حتی شلیک یک موشک به یک مایلی سفارت آمریکا در بغداد که برای روحیه دادن به پاسدارانی که «قبضه روح» شده و در حال ریزش هستند و باز هم به‌قول علم‌الهدی مثل «موش» با چشمان «وق‌»زده سرجایشان میخکوب شده‌ یا مانند شکاری که در گریز از چنگ شکارچی آن‌چنان «جلوریز» فرار می‌کند که حتی فرصت ندارد یک لحظه برگرد و پشت‌سرش را نگاه کند ببیند اصلاً هنوز کسی دنبالش هست یا نه؟!

بی‌سبب نبود که آخوند ماندگاری در نمایش جمعه مشهد عمامه به زمین می‌کوبید که: «از کمی تعدادتان نترسید برادران!» ظاهراً ریزش پاسداران جدی‌تر از آنی است که برآورد می‌شود.

به هر حال با این‌همه فاکت و نشانه، اکنون صحنه شفاف‌تر دیده می‌شود

 

ما اهل مذاکره‌ایم فقط به یک شرط!

خامنه‌ای و تمامی باندهای نظامش یکصدا و البته هر کدام به زبان خودشان می‌گویند:

ما آماده مذاکره هستیم فقط یک شرط داریم و نه بیشتر!

به‌ویژه پس از آن که اروپا و روسیه هم در را به رویشان بستند و هر یک به‌زبانی اعلام کردند برای آخوندها با آمریکا درگیر نمی‌شوند! بی‌سبب نیست که تجارت خارجی اروپا با آخوندها در سه ماهه جاری به یکهزارم کل مبادلات تجاری اروپا کاهش یافته است! آلمان اعلام می‌کند : روابط تجاریش با رژیم ۵۰درصد کاهش یافته است و رویترز می‌نویسد صادرات نفت ایران به زیر ۵۰۰هزار بشکه رسیده است و این‌که تحریم‌های حتی اجازه نمی‌دهند رژیم ایران ناوگان فرسوده نفتکشهایش را برای ذخیره شناور نفت‌های به فروش نرفته نو کند.

بهتر از همه توضیحات روحانی بود که سختی محاصره اقتصادیش را این‌چنین توصیف کرد: «این‌که کشتی باری ایرانی برای ۱۰روز نتوانسته در یکی از بنادر کشورها پهلو بگیرد و بار خود را خالی کند، در تاریخ ایران بی‌سابقه است. وزارت‌خارجه آمریکا برای یک کشتی، مرتب با آن کشور کوچک در تماس است و این امر در ۴۰سال گذشته بی‌سابقه بوده است. این‌که یک کشتی نفتکش نفت ایران را منتقل می‌کند در تمام مسیر ماهواره‌ها تعقیبش بکنند. شماره‌اش را ثبت بکنند. بگویند الآن کجاست. بگویند چه کسی می‌خرد؛ چه کسی می‌فروشد در طول ۴۰سال گذشته سابقه نداشته است».

در چنین شرایطی تقریباً تمامی راه‌ها به روی فاشیسم مذهبی حاکم بر ایران بسته شده و تنها به اندازه امرار «حیات» گیاهی‌اش به او اکسیژن می‌دهند.

بار قبل که آخوندها پای میز مذاکره با دمکرات‌های آمریکایی رفتند، خودشان گفتند روی زانوان خونین به پای میز مذاکره رفتیم! این بار که ظاهراً در تلاش برای مذاکره مجدد هستند، «سینه خیز» با چاشنی کردن چند حرکت تروریستی به موازت تورهای دریوزگی میانجیگری وانمود می‌کنند که گویا برگی در دست دارند و پای چنین میز مذاکره احتمالی و مفروضی دستشان خالی نیست وگرنه کیست که نداند این رژیم در حال زمین خوردن است؟!

خامنه‌ای گلوپاره می‌کند که اینطوری مذاکره کردن «سم» است، روحانی می‌گوید بیا برای این‌که «سم» بخوریم یا نخوریم رفراندوم کنیم! و بلافاصله هم آدرس ماده ۵۹قانون اساسی را می‌دهد!

 

آخوندها را درک کنیم!

باید آخوندها را درک کرد.

شرایط داخلی و خارجی دست به دست هم داده و دارد آخوندها را به‌صورت «بْزکٍش» به پای میز مذاکره می‌برند. اگر در دور قبلی مذاکرات که به برجام منتهی شد، وضعیت آخوندها درست برآورد شده بود و فضاحت مماشات اجازه می‌داد که طرف‌حساب‌های رژیم کمی بیشتر از نوک بینی خودشان را ببینند، می‌توانستند همانجا پرونده را نهایی کرده و داستان اتمی و منطقه‌یی و موشکی رژیم را با هم و «یکجا» ببندند، اما مماشات و ذوق‌زدگی و اولویت منافع حزبی و... همه دست به دست هم دادند و آن کردند که شد.

مقاومت ایران در همان روز توافق اتمی بین رژیم آخوندها و کشورهای ۵+۱، کمبودها و امتیازهای ناموجهی که در آن به رژیم آخوندها داده شده بود را خاطرنشان کرد. خانم رجوی در همین رابطه گفته بود: «دور زدن ۶قطعنامه شورای امنیت و یک توافق بدون امضا که الزامات یک معاهدهٔ رسمی بین‌المللی را ندارد، البته راه فریبکاری ملایان و دستیابی آنها به بمب اتمی را نمی‌بندد».

 

واقعیت وضعیت آخوندها

در مقابله با آخوندها باید پیش از هر چیز و بیش از هر نکته‌یی این واقعیت را درک کرد که:

  • این رژیم با یک قیام سهمگین سراسری در داخل و پشت در منزل خامنه‌ای روبه‌روست که با یک آلترناتیو سازمان‌یافته هم پیوسته شارژ و تنظیم می‌شود.
  • این نظام هیچ پشتوانه جدی مردمی نداشته و اساساً فاقد توان جنگیدن است هر چند که «ادا و شکلکش» را در می‌آورد.
  • از سوی دیگر باید در نظر داشت که اکثریت تقریباً مطلق مردم ایران با نظام مخالف نیستند، بلکه تا مغز استخوانشان با آن دشمن‌اند.
  • درهم‌شکستگی ایدئولوژیک و سیاسی نظام امری نیست که بر کسی پوشیده مانده باشد، اکنون در دورافتاده‌ترین روستاها هم مردم مثل ریگ «مرگ بر خامنه‌ای و مرگ بر روحانی» می‌گویند.

پاسدار عماد افروغ عضو سابق مجلس ارتجاع چند شب پیش در برنامه‌یی که اصلاً موضوعش بررسی علت هتاکی‌های مردم به نظام آخوندی بود، اعترافات شنیدنی کرد و گفت:‌ « وقتی کسی گرسنه است فحش می‌دهد. شما الان توی ماشین بنشیند. قبل از این تظاهرات دیماه ۹۶من هر جا می‌رفتم می‌شنیدم. توی اتوبوس، توی مینی‌بوس، همه داشتند فحش می‌دادند. به همه هم فحش می‌دهند و کاری ندارند؛ یعنی به همه فحش می‌دهند. با خودم گفتم این به همین جا ختم نمی‌شود. تجلی عینی پیدا خواهد کرد.شما نمی‌توانید جلوی این چیزها را بگیرید. وقتی حق افراد داده نمی‌شود؛ وقتی احساس تبعیض می‌کنند؛ احساس نابرابری می‌کنند؛ مرزها را می‌شکنند. حریم را می‌شکنند. شما هر اعتراضی که می‌کنی تبدیل به یک امر فراگیر می‌شود و بلافاصله سیاسی و امنیتی می‌شود. این یک واقعیت تلخ است. مردم یک جورهایی می‌خواهند انتقام بگیرند.‌

 

نتیجه‌گیری

نتیجه این‌که آخوندها در بدترین مخمصه تاریخ نظامشان گیر افتاده‌اند. نه راه پیش دارند و نه راه پس!

نه یاوری در داخل دارند و نه مماشات گری جرأت می‌کند از خارج به کمکشان بیاید.

نه مذاکره‌ کنندگان جدید، آن قبلی‌ها هستند که بخواهند قضیه را به هر علت «ماست‌مالی» کنند.

اکنون خامنه‌ای تلاش می‌کند با هر فشاری که شده زودتر شرایط کنونی را از سر گذرانده و قضیه را به‌حالت عادی و وقت گذرانی مجدد بر سر میز مذاکره بکشاند. کاری که البته حاصلش برای آخوندها استمرار حاکمیت‌شان است و برای مردم فقر و ناامنی بیشتر. آخوندها ۴۰سال است این‌گونه حکومت می‌کنند.

 

تهدید آتی چیست؟

تجربه ۴۰ساله می‌گوید هر چیزی کمتر از تسلیم بی‌قید و شرط اتمی، موشکی، منطقه‌یی و تروریستی نطفه خسارت‌های عظیم بعدی است.

آخوندها وقتی اتمی ندارند، این‌گونه تلاش می‌کنند از جهان باج‌ بگیرند، تصور کنید که بمب اتمی داشته باشند!

زمان به زیان حاکمیت آخوندی‌ست. حتی کش دادن وضعیت فعلی با تحریم‌های موجود نیز برای آخوندها مرگ‌بار است چرا که در پایان دو راه بیشتر در برابر رژیم نیست:‌

  • عقب‌نشینی. یعنی از جنگ‌افروزی و تروریسم و پروژه موشکی دست بردارد.
  • راه دیگر این مسیر است انقباض بیشتر و تعارض با جامعه جهانی است که در این راه این نیز چشم‌انداز بسیار سیاهی را برای رژیم رقم می‌زند.

 

طبعا حل نهایی مسأله در داخل خاک ایران، کار مردم و مقاومت ایران است که اکنون سال‌هاست دست‌اندرکار انقلابی بزرگ برای سرنگونی آخوندها هستند.

 

										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/90ad2b9d-43ba-4381-927b-63dbe8cc33de"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات