شاید اگر میشد سوگند بقراط در پزشکی را معیاری برای سلامت و شرافت اخلاق در اطلاعرسانی و کار ژورنالیستی قرار داد، باید بسیاری رسانههای پیشبرنده منافع ارتجاع و استعمار رخت و پخت خود را برمیچیدند. اما مشکل لااقل تا قبل از «جهان اطلاعاتمحور» و عصر ارتباطات نوری که در آن هستیم، این بود که دنیا دست همین بلندگوها و رسانهها بود و مرتجعین در جهان سوم که ایران ما هم در آن است، به همین صداها و محافل تکیه داشتند و دلگرم بودند و نصیبشان تقسیم قدرت و ارتزاق از صدارت فخیمهٔ آنها بود!
بنگاه سخنپراکنی بی بی سی هم که ید طولایی در پیش بردن منافع ارتجاع سیاسی و مذهبی در ایران داشته و دارد، از مرتجعتبارترین رسانههای کهنهکار دنیاست. کیست در دنیا که نداند نطفهٔ بی بی سی را با ترویج منافع استعماری در جهان سوم و بهطور خاص خاورمیانه بستهاند؟ استعمارگران با علم و کتل و توپ و تانک و سرباز در کار نگهداشتن مستعمرهها بودهاند، بی بی سی هم با امواج بالای سر همان یورشگران نظامی و سیاسی.
تقسیم کار ارتجاع و بلندگوهای استحماری و استعماری
یک تقسیم کار موازی و هماهنگ همیشه وجود داشته است: یکی برای سلطه بر منابع و سرمایه و دارایی کشورها و بهخدمت گرفتن مرتجعین محلی و کارگزاران سیاستپیشه؛ یکی هم با سلطهٔ امواج بر مغز و فکر و جهتدهی آنها برای تثبیت استحمار و استعمار. این دو بال موازی در تاریخ ۸۰ساله ایران از منابع اصلی سرکوب و به محاق بردن جنبشهای بیداری و استقلالطلبانهٔ ایران و مسببان صدرنشین عقب نگاه داشتن این مرز پرگهر بودهاند.
در قدمزدن بر جادههای این تاریخ ۸۰ساله، رد خون ایران را در امواج بلندگو و سخنپراکنی بی بی سی میبینیم: از تمهیدات سلطهگری رضاخان تا تلاش همهجانبه برای برانداختن تنها دولت ملی و مردمی و ضداستعماری دکتر محمد مصدق، تا تثبیت سلطهٔ محمدرضا شاهی، تا چرخشمداری برای حفظ منافع دولت فخیمه و از ما بهتران دنیا که حتماً باید خمینی جایگزین شاه شود که جنبشهای بیداری و انقلابی سر برنیاورند، تا خدمت به تبلیغات خمینی در جنگ ضدمیهنی که مردم ایران دشمنان اصلیشان را گم کنند و تا رفو کردن لجنپراکنیهای ارتجاع ضدبشر آخوندیسم علیه مقاومت آزادیخواه و استقلالطلب ایران در هیأت شورای ملی مقاومت و مجاهدین خلق ایران، همه و همه رشتهای دراز از پیشبردن و نگاهداشتن منافع مشترک ارتجاع و استعمار در فلات پهناور ایرانزمین است.
هملقمه با شارلاتانیسم تبلیغاتی
بی بی سی که روزگاری امپراطوری رسانهای استعمار برای سلطه بر خاورمیانه بود، در جهتدهی قیام سال ۵۷ به نفع خمینی، از اصلیترین پشتیبانان ارتجاع برای تضمین جلو افتادن و موفقیت جریان و شبکهٔ آخوندیسم بود. در شناخت دقیق همین شیوهٔ خبرپراکنی و خطدهی تبلیغاتی علیه منافع ملی ایران بود که شاعر بزرگ ایران احمد شاملو، صفت شایستهٔ «حرامزادهترین نوع سانسور» را به بنگاه بی بی سی نسبت داد. در تکمیل همین توصیف باید نسبت نغز درخور و لایق این بنگاه را که همیشه بر سفرهٔ خون مردم ایران و هملقمه با ارتجاع سیاسی و مذهبی نشسته است، اضافه نمود که مقاومت مستقل و اصیل ایران در سال ۱۳۶۳ علنی کرد: آیتالله بی بی سی! بهراستی که بی بی سی در همنشینی با ارتجاع ادوار تاریخ ایران، هیچ کمبودی از شارلاتانیِ دجالگرانهٔ آخوندیسم در روشهای مبتذل تبلیغاتی ندارد. به این نمونه توجه کنید:
بهدنبال بالاگرفتن موضوع شکنجه در ایران آخوندها و قتلهای مشکوک در زندانهای جمهوری اسلامی، مجری تلویزیون بی بی سی از مهمان برنامه سؤال عجیبی میپرسد که گویای سرشت این بنگاه است: «سیستمهای امنیتی در هیچ کجای دنیا علیهالسلام نیستند و مخالفان خود را میکشند. چرا جمهوری اسلامی نباید مخالفان خود را بکشد»؟ به این میگویند سؤال متکی بر اندیشهٔ جنایتکارانه و فاشیستی. آیا در این سؤال فرقی بین بی بی سی با رسانههای سوگندخورده به ولایت فقیه وجود دارد؟ این خانم سناریویی را که طوطیوار میگوید، مخالفت با حکومت را که منشور بینالملل حقوق بشر حق هر شهروندی دانسته است، به رسمیت نمیشناسد؛ و بی. بی. سی هنوز مادون این تمدن است. آیا بهراستی پخش چنین سناریویی از چنین بلندگویی دستان قاتلان آزادیخواهان و زندانیان سیاسی ایران را نمیشوید؟ آیا چنین پرسشی ریشه در ترهات مغز فاسد و سلطهگری علیه تاریخ آزادیخواهی ایرانیان و اتحاد با مرتجعین برای استمرار حکومتشان ندارد؟
عناد هیستریک با اندیشهٔ آزادی و فکر دموکراسی در ایران
این بنگاه هرگز نخواست و از هیچ تمهیدی هم فروگذار نکرد تا فکر دموکراسی و اندیشهٔ آزادی در جامعهٔ ایران شکل و قوام نگیرد؛ چرا که در این صورت یکی از بزرگترین کشورهای آسیا از دایرهٔ ارتجاع همیشه هماهنگ با استعمار و مماشاتگران با آن، بیرون میآید و طرح نو بر فلک سیاسی و اجتماعی و تاریخیاش پرتوافکن میشود. از این رو بی بی سی یکی از دشمنترین پایگاهها نسبت به جنبشهای فکری و روشنگری و ضدارتجاعی برای رسیدن ایران به آزادی و دموکراسی و استقلال ناشی از آنها بوده و هست.
سرمایهٔ بنگاهها و رسانههایی چون بی بی سی همواره سانسور شدن پیشتازان فرهنگی و آزادی در کشورهای جهان سوم و ایران در تلفیق با خشونت دیکتاتورها و مرتجعین بوده است. این بنگاهها در چنین فضایی جولان دادهاند و جوشکاران ارتجاع داخلی با استعمار خارجی بودهاند.
بدا بهحال ارتجاعتبار ثبوت جهان!
اکنون بدا بهحال این بنگاهها که پیشتازان فرهنگی و آزادی از محاق و پستو خانههای سانسور دولتها و کمپانی بلندگوهای استعماری خارج شدهاند و صدا و قلمشان تا طرفین خط استوای زمین میرسد.
بدا بهحال بی بی سی که رشتههای دیرین استحمارگری و استعمارپراکنیاش در عصر نوین ارتباطات پنبه میشوند و طرفههای بازار خزفش در چشم بههم زدنی پردهبرداری میگردند!
بدا بهحال بی.بی.سی که سوژهٔ ۳دههاش برای خوشخدمتی به ملایان در حمایت از مماشاتگران، از محاق و محاصره و تحریم خبری و اطلاعاتی بیرون جسته است: سازمان مجاهدین خلق ایران.
بدا بهحال بی بی سی که آرزوی همیشگیاش برای انشعاب و مثله و قلع و قمع شدن جنبش بیداری ایران و نمایندهٔ کنونیاش در کسوت سازمان مجاهدین خلق ایران به سنگ پایداری پرشکوه برای آزادی خورده است؛ چرا که نسل پیشتاز برآمده از قیام ۳۰خرداد ۶۰ از دامچالههای ۳دهه ارتجاع مذهبی ـ جنسیتی آخوندی و استعمارگران و مماشاتچیهای حامی ملایان، با هوشیاری ملی و میهنی و انقلابی بهدر آمده و میرود که امیدی نو و بالنده در نسلهای جدید ایران برانگیزد.
بدا بهحال بی بی سی که روزگاری فقط نشریهای یا کتابی در اروپا به نقش پادویی ارتجاع این بنگاه میپرداخت و روشنگری میکرد و حالا صدها رسانهٔ اینترنتی و حتی در و دیوار ایران هم آدرس «حرامزادهترین نوع سانسور» را به آگاهی مردمان و نسل جوان میرسانند.
بدا بهحال بی بی سی که در چنین عصری با سرعت نور میتوان ماهیت و عملکرد و سطح ریشهداری و اصالت هر جریان سیاسی را از جمله در اشرف۳ یا هر کجای ایران و جهان شناخت و مورد نقد و بررسی قرار داد.
بدا بهحال بی بی سی که از قضا مجاهدین خلق ایران هم با عنایت به همین ویژهگی، بلافاصله پس از پایان ساخت و ساز در اشرف ۳، بیش از ۳۷۰شخصیت را از ۴۷کشور جهان دعوت به دیدار از اشرف ۳ کردند و با اشراف به سوابق پیشین بی بی سی در خدمتگزاری به ارتجاع خونآشام آخوندی، خبرنگار بنگاهش را در اشرف ۳ پذیرفتند تا واقعیتها را دیده و شنیده و گزارش کند؛ ولی با خیانت به سوگند خبرنگاری و خیانت به سوگند قلم(به مصداق سوگند بقراط) رسم سانسور و وارونهگویی را پیشه کرد.
کنون که پرتو فصل جدید آزادیخواهی و هوشیاری نسل ضدارتجاع آخوندی را بر جایجای مسیر پیموده در تاریخ ۴۱ساله اخیر ایران میاندازیم، ردی که در این مسیر بهجای مانده، «بهروشنی نشان میدهد که بی بی سی تا کجا خدمتگزار ولایت فقیه است آن هم در شرایطی که صدای شکستن استخوانهای استبداد دینی به گوش میرسد».