سیاست مماشات (Appeasement) یک سیاست ننگین و سوخته در تاریخ جهان محسوب میشود. بشریت هیچگاه از یاد نمیبرد که چگونه زد و بند با فاشیسم هیلتری موجب جریتر شدن آن شد و دنیا را به کام یک جنگ ناخواسته جهانی کشید. نویل چمبرلین، نخستوزیر بریتا در سالهای ۱۹۳۷ تا ۱۹۴۰ بر این باور بود که میتواند با خشنود کردن هیتلر مانع از ادامهٔ خودکامگی او شود. او در ۲۹سپتامبر ۱۹۳۸ در توافقنامهٔ مونیخ، قطعهیی درشت از کیک جمهوری چکاسلوواکی به نام منطقهٔ سودتنلند را به آلمان هیلتری واگذار کرد. این طعمهٔ شیرین هیتلر را در تعقیب اهداف فاشیستی خود تشجیع کرد و اتفاق افتاد آنچه اتفاق افتاد. یک قلم مرگ دریغناک ۷۰ تا ۸۵میلیون انسان (معادل ۳درصد جمعیت آن روز جهان) در مرگبارترین جنگ تاریخ.
با تقلید از این سیاست سوخته، در ۲۰اسفند ۱۴۰۰ بهصورت چراغ خاموش و خزنده توافقی بین فاشیسم دینی و دولت بلژیک به امضا رسید که بر اساس آن، محکومان دادگاههای دو طرف میتوانند دوران محکومیت خود را در کشور مبدأ سپری کنند. این توافق از آنجا که استانداردهای حقوقبشری، نیز قواعد معمول سیاست و پرنسیبهای عدالتجویانه را در هم نوردیده بود تا پیش از تاریخ ۱۰تیر ۱۴۰۱ علنی نشد. دولت بلژیک آن را به مجلس آورد و به یک فوریت به تصویب رساند تا با رأیگیری در مجلس به قانون تبدیل شود.
این توافق با هر تفسیر و توجیه یا بزک و ایز گم کردن، هدفی جز این ندارد که دیپلمات تروریست بمبگذار رژیم، اسدالله سدی و مزدوران نفوذی او را به آغوش نظام ولایت فقیه برگرداند. او از طرف خامنهای و شورای عالی امنیت رژیم مأمور شده بود با بهکارگیری یک سلول خفتهٔ تروریستی بمبی را در گردهمایی بزرگ مقاومت ایران در تیر ۱۳۹۷ منفجر نماید. این بمب قبل از انفجار کشف شد و عوامل بمبگذار راهی زندان شدند.
توهین به وجدان و شعور بشریت معاصر
همانطور که امروز جهان اقدام نویل چمبرلین را در پر و بال دادن به فاشیسم هیلتری نکوهش میکند، معاملهٔ شرمآور و مخفیانه با فاشیسم دینی را نیز برنمیتابد. در این معاملهٔ ننگین آنچه بیشازپیش از هر چیز دیگر قربانی میشود، ارزشهای جهانشمول حقوقبشر، قوانین انساندوستانهٔ بینالمللی و نیز حقیقت و عدالت هستند. این معامله به تروریسم افسارگیسختهٔ ملاها چراغ سبز میدهد. برای آن کارت دعوت میفرستد و اعلام میکند که میتواند در اروپا با فراغبال دست بهعملیات تروریستی بزند و نگران گیر افتادن تروریستهای صادراتیاش نباشد؛ زیرا بر اساس این توافق آنها با سلام و صلوات به او بازخواهند گشت تا در فرودگاه بر گردن آنها گل بیاویزد. از سوی دیگر به نیروی قدس سپاه پاسداران و اطلاعات بدنام آخوندها دست باز میدهد تا اقدام به آدمربایی از اتباع اروپایی کنند و آنها در معاملههای بعدی مورد استفاده قرار دهند.
این زد و بند شرمآور حکم دادگاههای مستقل را به سخره میگیرد و زیر سؤال میبرد؛ فراتر از منافع پراگماتیستی یک کشور، دستآوردهای گرانقدر بشری در زمینهٔ حقوق و عدالت را در معرض تاراج و انهدام قرار میدهد. از این رو میگوییم توهین به وجدان و شعور بشریت معاصر محسوب میشود.
به صدا درآوردن زنگهای خطر
بدیهی است که مقابله با این خرق عادت کثیف، یک وظیفهٔ انسانی و فراجغرافیایی است. هر انسان آزاده و شرافتمند در هر گوشهٔ جهان باید به مخالفت و مقابله با آن بپردازد.
رندی وبر، عضو مجلس نمایندگان آمریکا در این باره جملهٔ جالبی دارد:
«از معامله بلژیک با اصلیترین دولت حامی تروریسم در دنیا و تصمیمش برای بازگردان تروریستها به ایران شوکه شدم. از همکاران میخواهم که با من همراه شوند و زنگ خطر را در این باره به صدا درآورند».
آری، باید شوکه شد و زنگهای خطر را به صدا درآورد.
اشرفنشانان این یاران دیرین مقاومت، مانند همیشه هوشیار و حاضر به جنگ این زنگها را به صدا درآوردند. آنها کارزاری جهانی را آغاز کردهاند که روزبهروز و ساعت به ساعت در حال گستردهشدن و کسب حمایت است. در اثر ایستادگی آنها تاکنون کمیتههای بسیاری به این کارزار پیوستهاند. از جمله کمیته نمایندگان پارلمان و شهرداران بلژیک برای یک ایران دمکراتیک، کمیته استرالیایی حامیان دمکراسی در ایران، کمیته سوئیس برای دمکراسی و جدایی دین از دولت در ایران، فدراسیون حقوقبشر ایتالیا، کمیته پارلمانترهای ایتالیایی برای ایران آزاد، کمیته فرانسوی برای یک ایران دمکراتیک، کمیته پارلمانی بریتانیا برای آزادی ایران، کمیته آلمانی همبستگی برای ایران آزاد، کمیته بینالمللی در جستجوی عدالت، دوستان ایران آزاد در پارلمان اروپا.
نامهٔ مایکل موکیزی
نامهٔ اول ژوییه مایکل موکیزی، وزیر دادگستری آمریکا از سال۲۰۰۷ تا ۲۰۰۹ و قاضی ایالات متحده از ۱۹۸۸ تا ۲۰۰۶ حاوی نکات عبرتآموزی است. او خطاب به رئیس مجلس بلژیک مینویسد:
«من معتقدم که این لایحه باعث رسوایی پارلمان شما و بلژیک خواهد شد و نباید تصویب شود. هیچ فرد باهوشی نمیتواند شک کند که آزاد کردن دیپلمات سابق و فرستادن به ایران که به استفاده از موقعیت دیپلماتیک خود برای اقدام به قتلعام محکوم شده بود، پاداش یک عمل شنیع است. این تصور که او هر دورهای حبس را در ایران خواهد گذراند، سادهلوحانه و مضحک است. این امر توسط مردم این کشور به این شکل دیده میشود و شهرت کشور شما را بهعنوان نماد احترام به قوانین بینالمللی مخدوش میکند».
کارزار حقانیت و عدالت با زد و بند و مماشات
یادآور میشود که مقاومت ایران با پیام ۱۰تیر رهبر مقاومت، مسعود رجوی، دست به بسیج افکار عمومی زد. اشرفنشانان در کشورهای مختلف بهدنبال این پیام کارزاری را برای درهمشکستن این توطئهٔ جدید آغاز کردند. امروز وجدانهای بیدار بینالمللی در کنار مقاومت ایران ایستادهاند. این صف طولانیتر خواهد شد. نامه بیش از ۶۰۰تن از ایرانیان مقیم آمریکا و شرکتکننده در گردهمایی ایران آزاد ۲۰۱۸ به نخستوزیر، و رئیس پارلمان بلژیک، موجی از یک توفان در راه است.
شایان توجه است که این نخستین بار نیست که رژیم تروریستی حاکم بر میهنمان با بازیگران سیاست مماشات دست به زد و بند میزند. در ۱۷ژوئن ۲۰۰۳ این زد و بند کثیف تا آستانهٔ استرداد رئیس جمهور برگزیدهٔ مقاومت به رژیم آخوندی پیش رفت ولی ایستادگی ایرانیان آزاده و هواداران مقاومت در پرتو مشعلهای شعلهور انسانی، ورق را به زیان ارتجاع و استعمار چرخاند. نیروی شگرف حقانیت و عدالت با قدرت تمام بر زد و بند و مماشات غلبه کرد. حال اگر آنها یکبار دیگر میخواهند آزموده را بیازمایند. این گوی و این میدان.